✅روایتی مادرانه در کتاب «شصت» چاپ شد 🔹کتاب «شصت» نوشته مرضیه اعتمادی از سوی #انتشارات_امیرکبیر روانه بازار نشر شد. 🔹این کتاب که روایتی واقعی از زندگی نویسنده است به داستان تلاش‌های او و همسرش برای زنده نگه‌داشتن کودک نوزادشان می‌پردازد که تمام پزشکان از زنده ماندن او قطع امید کرده‌اند. مرضیه اعتمادی در این کتاب، با روایتی عاشقانه از مبارزات مادر و پدری جوان برای حفظ جان کودکشان می‌گوید که تمامی راه‌های سخت و دشوار را طی می‌کنند تا شاید کورسوی امیدی به بهبود و حفظ جان کودک در انتهای یکی از این راه‌ها بیابند. 🔹کتاب #شصت جدیدترین اثر انتشارات امیرکبیر است که در ۱۱۰ صفحه و به قیمت ۳۰ هزار تومان در بازار کتاب عرضه شده است. eitaa.com/MajmaNasheran Ble.im/MajmaNasheran instagram.com/mananashr

✅ «شصت» یک ناداستان قوی است 🔹 #محمد_قاسمی‌پور: این دوران در فضای مجازی و رسانه‌ها تعبیر #ناداستان زیاد شنیده می‌شود و نسل جدید به این گونه نوشتن اقبال زیادی نشان داده است. «شصت» نیز از همین گونه روایت‌هاست و به همین دلیل می‌توان گفت که #مرضیه_اعتمادی فرزند زمان خود است و قالب را درست انتخاب کرده. ما در زبان فارسی از این دست روایت‌ها کم داریم و این امتیاز کتاب «شصت» است. 🔹 ناداستان #شصت مختصات دارد. من احساس می‌کنم همۀ نقطه‌های خالی و همۀ قسمت‌های توسعه نیافتۀ این ناداستان، چون تجربه‌های محتمل بشری هستند، خود مخاطب می‌تواند آنها را پر کند. 🔹 ما در متون در شیوۀ اسلامی‌ایرانی زیستن خلأ داریم. نویسنده‌های بسیاری را می‌شناسم که به عنوان مثال در روایت فردی از نوشتن روند «توسل» پرهیز می‌کنند، چرا که از هجمۀ روشنفکران هراس دارند. هرچه از توسل در کتاب‌ها می‌بینید پهلو به پهلوی خرافه است. بچه مسلمان‌ها یا از روایت این مفاهیم فرار می‌کنند و یا اینکه اگر اشاره می‌کنند مثلاً این روایت را برای شخصیت‌های سنتی یا کاراکترهای خدمتکار و… قرار می‌دهند. #مهر eitaa.com/MajmaNasheran Ble.im/MajmaNasheran instagram.com/mananashr

🔻 رونمایی کتاب «شصت» ✅ خواستم تجربه‌هایم را به اشتراک بگذارم 🔹 #مرضیه_اعتمادی، نویسندۀ کتاب #شصت: دلیل نوشتن این کتاب ارائۀ یک متن راهنما به پدر و مادرهایی بود که در مواجهه با اتفاقاتی که خودشان در آن دخیل نیستند، نمی‌دانند چه کار کنند. 🔹 پیش از تولد دخترم اتفاقات زندگی را مدام می‌نوشتم، اما وقتی زینب به دنیا آمد به دلیل مشکلاتش به هیچ عنوان فرصتی برای نوشتن پیش نمی‌آمد. اما وقتی اوضاعش بهتر شد و پس از او نیز پسرم به دنیا آمد، خانه سروسامان گرفت و شروع به نوشتن رویدادها برای خودم کردم و قراری برای کتاب کردنش نداشتم. 🔹 روزی در صفحۀ اینستاگرام #فائضه_غفار_حدادی پیغامی دادم و بخشی از متن را برایشان ارسال کردم و پرسیدم که این متن امکان و اهمیت کتاب شدن را دارد؟ ایشان پاسخ دادند: «متن زیبای شما را یک نفس خواندم، کار را ادامه بده و برای من بفرست.» دعا می‌کنم اگر خیر و برکتی در کتاب است، ثوابش بیش از هر چیز به خانم غفار حدادی برسد که بسیار برای به سرانجام رسیدن کتاب کمک کردند. #مهر eitaa.com/MajmaNasheran Ble.im/MajmaNasheran instagram.com/mananashr