مجنون الحسین♡
#من_و_برادر_شهیدم 🌹
من کلاس هفتم با این موضوع کلا آشنا شدم
تقریبا اوایل پخش شدن و همه گیر شدن عکس های #شهیدمشلب
#شهیدبابکنوری
#شهیدعلاءنجمه
حالا این که ازچه طریقی آشنا شدم :
من خوره ی رمانم (متاسفانه🤦🏻♀ )
از طریق یه رمان متوجه این موضوع شدم
که خب تو این رمانه هم یه دختر چادری و جذاب
با یکی از این پسر ها که تا آدم می بینتشون یا دربارشون می خونه اگه خودش را کنترل نکنه نا خوآگاه تو دلش میگه
#اللهمالرزقناازاینا🤦🏻♀
#تباهیات
تو این رمانه این دختر چادریه یه رفیق شهید داشت
حالا کی ؟؟
#شهیدمشلب
منم از همه جا بی خبر🙄
در جریانید که به شدت کنجکاوم🤭
و به شدت هم دست به گوگل🤓
بخوام صادق باشم رفتم تو گوگل
اسم شهید را سرچ کردم
عکس هایی که اومد بالا اصلا هنگ کردم🤦🏻♀
حالا خودم که یکم کرمو (یکم به خاطر سنم و هیجان های بلوغ ،یکم هم کلا شیطونم🤦🏻♀)
این دختره تو رمان هم کلی از چهره ی این شهید تعریف کرده بود😑
همه رو هم جمع شده بود و باعث شده بود زوم کنم رو چهره و ظاهر این شهید😔
هنوز تو کف چهرشون تازه ماشین را دیدم🤦🏻♀
خلاصه این که من دیگه رفتم تو یه فضایی که به قول خودم معنوی بود و داشتم به خدا نزدیک میشدم😇
غافل از این که شیطون دستم را گرفته بود قربون صدم می رفت میگفت : مستقیم بری برات وی آی پی جهنم جا رزرو می کنم😩
بعد حماقت واقعی می دونی چیه؟
اینه که به جای اینکه برم ببینم اصلا چنین چیزی وجود داره یا نه
به جای این که برم دنبال شخصیت شهید
به جای این که برم دنبال زندگی نامه ی این شهید
روز به روز فقط بیشتر عکس میدیدم
یعنی تقریبا ۱۰ درصد زندگی نامه و وصیت و اینا می خوندم
۹۰ درصد عکس می دیدم😑
واقعا برام جالب بود که بفهمم چطوری یه آدم از این چیز ها گذشته
اما راه را داشتم برعکس می رفتم
به حدی عکس دیده بودم که می تونستم شخصیتشون را با لباسی که می خوام تو زاویه ای که می خوام تو ذهنم به صورت عکس ثبت کنم
حفظ شده بودم عکسا را🤦🏻♀
یه چند ماهی همین طوری پیش رفت
این قضیه که دوست شهید دارم علنی شد
بین دوستام،خانوادم و ......
همه میگفتن مرده پرست شدی
#تباهیات😑
یعنی طوری بود دوست هام می گفتن رفتارت با این شهید شبیه رفتار یه دختر با دوست پسرشه 🤭(استغفرالله)
یه اتفاقی که اون زمان به خاطر تخت گاز رفتنم تو راه غلط برام افتاد این بود که
این شهید یه عکس دارن داخلش به ماشین تکیه زدن یه پلیور طوسی هم پوشیدن
این عکس را گذاشته بودم بک گراند گوشیم
یه دردسری برام درست شد
دیدنی😩
رفته بودم خونه مادر بزرگم،گوشیم رو میز بود،پسر داییم رفت سرش
عکس را که دید نه گذاشت نه برداشت بلند گفت: عه عکس دوست پسرش😐
این همون دختر مثبتس که همه تعریفش را می کنن🤕
یعنی همه خشکشون زد
حالا بیا و ثابت کن بابا این عکس یه شهیده
اصلا ایرانی نیستن
خلاصه این که یه دردسری درست شد که بک گراند گوشی را برداشتم
گذشت و گذشت
تا این که یه مطلب خوندم
درباره این که
{ نامحرم نامحرمه❗️
حالا چه زنده باشه چه شهید شده باشه}
اون مدت هم من به شدت رو این ماجرا محرم نامحرم حساس بودم
شدید هاا یعنی یه موقع ناخن هام برق ناخن داشت می رفتم بیرون دستکش دستم میکردم
تمام مغزم در گیر این شد که نکنه راه اشتباه را گرفتم تخته گاز می رم
این جرقه تو مغزم خورد و افتادم دنبال تحقیق
از مشاور مدرسه ،معلم،مشاور دینی، #علامهگوگل و .......
خلاصه که سر حساب شدم دیدم همه دارن می گن
#داداشداریاشتبمیزنی😏
اینبار با قدرت بیشتر رفتم دنبال تحقیق
اما اینبار عکس دیدن را کلا برای خودم ممنوع کردم❗️
بی جنبه شده بودم به شدت😔
برای همین هم بهترین راه این بود که عکس نبینم تا از ذهنم پاک بشه
تو تحقیق هام به یه نتایج خوب رسیدم
یکیش این بود که
❌ شهید حرمت داره
خواهرای گلم نگیم رفیق شهید بگیم برادر شهید❌
این برادر شهید اینطوریه که
تو به هر شهیدی که ارادت خاصی داری به عنوان برادر انتخابش می کردی
حالا گاهی به نیتش یه دعایی صلواتی چیزی هم می خوندی
یا کار های خوبت را هدیه می کردی بهش
ولی عجیب در برابرش #آرامش می گیری
(من با برادر شهیدم حرف می زدم
دردو دل می کردم
ازش حاجت میگرفتم )
بعد از این همه تحقیق فهمیدم من فقط جذب چهره ی شهید مشلب شده بودم😔
خجالت داره واقعا
اما شده بود تو دلم قربون صدقش برم🤦🏻♀
این شد که برادر شهیدم خیلی یهویی عوض شد
این بار جذب یه شهید دیگه شدم
اما نه چهره و ثروت و تیپ و ظاهرش
جذب #شخصیتش شدم🤩
#شهیدابراهیمهادی
اون موقع تازه معنی آرامش گرفتن از برادر شهید را درک کردم😌
این که باهاش حرف بزنم اون #آرامش بده😍
اتفاق جالبی که این وسط افتاد این بود که من به شدت دو دل شدم که اصلا این قضیه برادر شهید برای یه دختر درسته یا نه؟
اومدم استخاره کردم🍃
اول درباره ی #شهیدمشلب
باورتون نمیشه
قشنگ تو استخاره گفت شما فقط جذب ظاهر ماجرا شدین و هیچ خیری تو این کار نیست😑
گفتم بذ
#نعمت
🌷اگر هر شب بتونی به نعمت هایی که #خدا بهت داده فکر کنی، خیلی حالت خوب میشه.
🌷میدونی چرا؟ چون وقتی نعمت ها را به یادت میآوری و مرور میکنی، علاقه ت به کسی که این نعمت های بی نهایت را بدون منّت داده، زیاد میشه و باهاش دوست میشی.
🌷وقتی خدا دوستت بشه، ازش تاثیر می پذیری، راحت تر حرف هاش را گوش میدی و رفتارت شبیه او میشه.
🌷وقتی خدا بشه دوستت، دیگه با هر کسی رفیق نمیشی، توپ دل ت رو به هر کس و ناکس پاس نمیدی و اون وقت هست که طعم #آرامش و آزادی، نشاط عمیق روحی را حس خواهی کرد.
❤️خدا دوست دارم که منو رها نکردی❤️
هیچ کسی غیر از تو، حال نگه داشتن بنده ی مثل منو نداره، تو منو با تمام نقص ها، ضعف ها و آلودگی هام دوستم داری و هیچ سودی از دوستیت با من نمیبری، فقط برات مایع دردسرم ولی با این حال منو رها نمیکنی و بهم توجه میکنی، لطف میکنی و نعمت میدی، اما بقیه بودن شون با من به خاطر سودی هست که ازم میبرن و اگه همون افراد، نقصی یا آلودگی از من ببینند، حتما رهام میکنه و دیگه کاری به تنها شدنم نمی کنن. این تویی که همیشه باهامی حتی وقتی که همه بهم پشت کردن. خدایا ای رفیق عاشق، هیچ کس مثل تو نمیشه. خداروشکر که منو لایق دونستی و محبتت و ایمان به خودت رو در دلم قرار دادی و من از پس شکر نعمت های بینهایت بدون منتت بر نمیام. این شکر منِ غافل را بپذیر.
✍ ادامه دارد... .
#یاحسین