eitaa logo
فرزندان حآج قٵسِـــم
467 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
5.9هزار ویدیو
49 فایل
▒هَݩــۉز هـــم بــڑﭑے شـــهـید شڍݩ ڢْࢪصت هسـت▒ 🌱ڍڷ ࢪﭑ بآیـــڍ صـﭑڢْ ڪࢪڍ🌱 به یاد سࢪدار دلــ♥️ــها•| **تبادل ادمینی نداریم** کپی آزاد با ذکر صلوات برای سلامتی وتعجیل در فرج مولا
مشاهده در ایتا
دانلود
فوق مهم❌❌❌⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️ 🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۱۷) 🔵نزاع مجرمان ✅حرف‌هايم که تمام شد خودم را به نيک نزديک کردم و گفتم: زود برويم تا دوباره وبال گردنمان نشده‌اند. 🔅نيک گفت: اگر تمايل داري مشاجره و نزاعشان را با يکديگر بشنوي، پس خوب دقت کن. ❎ وقتي گوش سپردم صداي آن‌ها را در دل تاريکي شنيدم که چند تن از آن‌ها خطاب به گروهي ديگر مي‌گفتند: اگر شما نبوديد ما مؤمن مي‌شديم و حالا از نور و روشنايي ايمان برخوردار بوديم. ♨️ آن‌ها هم در جواب گفتند: مگر ما راه را براي شما بستيم؟ مي‌خواستيد ايمان بياوريد. 🔥ناگهان صداي رهبرشان بلند شد که مي‌گفت: مگر نمي‌بينيد من هم مثل شما گرفتارم؟ چگونه توان آن را دارم که شما را نجات دهم؟ ⚡️ وقتي حرف رهبرشان به اينجا رسيد، پيروانش مأيوسانه لب به نفرين گشودند و گفتند: خدايا ما گناهي نداريم زيرا در دنيا او ما را رهبر و راهنما بود، پس عذابش را دوچندان کن. 💥هنوز مشاجره مجرمان به پايان نرسيده بود که نيک مرا به خود آورد و گفت: حرکت کن، دعوايشان پاياني ندارد. آن‌ها در جهنم نيز هميشه⚔ با يکديگر نزاع خواهند داشت. 🌑 پس از برداشتن چند قدم ناگهان صداي دلخراشي به گوش رسيد، علت را از نيک جويا شدم، گفت: صداي يکي از مجرمان بود که سرانجام در يکي از چاه‌هاي عميق سقوط کرد... 🔵سرعت عبور ✅مقداري که جلوتر رفتيم چندين نور ضعيف و متوسط توجه مرا به خوب جلب کرد. 🔅حدس زدم گروهي همانند ما در پرتو نور ايمانشان در حرکتند. چيزي نگذشت که به شخصي رسيديم که در پرتو نوري از نورهاي ضعيف، آهسته، قدم برمي داشت. ☘سلام کردم و جوياي حال او شدم. گفت: خسته شدم، با اينکه مدت‌هاست در اين غار راه مي‌پيمايم، ولي هنوز در ابتداي راهم. گفتم: اين‌ها به سبب ضعف ايمان توست! او نيز حرفم را تاييد کرد و در حاليکه همچنان آهسته ره مي‌پيمود، آهي از سينه برکشيد و گفت: افسوس... افسوس... ⛔️هنوز چند قدم از آن شخص دور نشده بوديم که فريادش بلند شد، خواستم برگردم اما نيک بلافاصله گفت: عجله کرد و چون نور ايمانش بسيار ضعيف بود در يکي از چاله‌ها فرو غلطيد. ♻️گفتم: آخر چه مي‌شود؟ نيک ايستاد و گفت: هيچ نيکش او را نجات خواهد داد اما بسيار دير به مقصد خواهد رسيد. 🌟 وقتي حرف نيک به اينجا رسيد در يک لحظه چنان نوري بدرخشيد که چشمانمان را به خود خيره کرد. وقتي آن نور 💫تابنده ناپديد شد با تعجب بسيار از نيک پرسيدم: چه بود؟ چه اتفاقي افتاد؟ 🌻 نيک آهي کشيد و گفت: يکي از علماي دين بود که در پرتو نور ايمانش با سرعت زياد اين مسير تاريک را پيمود. 🍁من نيز از حسرت آهي برکشيدم و گفتم: خوشا به حال او، عجب نور و سرعتي داشت. در دلم غمي غريب ريشه دوانيد و سر بر زانوي غم گذاشتم و شرمگينانه گفتم: از اينکه حاصل آن همه تلاش ساليان عمرم چنين نوري است افسوس مي‌خورم. ✨از درون خويش فرياد برکشيدم: خدايا اي آگاه به احوال زندگان و مردگان، مرا درياب و نورم را قوي ترگردان تا از اين مسير دشوار بسي آسان‌تر عبور کنم. 🍃مدتي در اين حال گريستم تا اينکه احساس کردم غار روشن‌تر شده است، وقتي سر از زانو برداشتم نيک را نوراني تو از قبل ديدم. از جا برخاستم و با تعجب به طرفش رفتم و پرسيدم: چقدر نوراني شدي؟ 🌸گفت: خداوند از منبع رحمت رحماني خويش مقداري نور ايمان به تو افزود که بي شک اجابت دعاهاي دنيايي توست که بارها رحمت الهي را براي سفر آخرت درخواست کرده بودي. 💎آنگاه ادامه داد: براي عبور از اين برهوت پر خطر، هيچ کس نمي‌تواند تنها به عمل نيک خود اتکا کند، چرا که در کنار عمل، رحمت خدا هم لازم است که شامل حالش گردد... 🌼با آن که خسته بودم اما به عشق وادي السلام سر از پا نمي‌شناختم به نيک گفتم: چقدر گذرگاه اين غار طولاني است؟! نيک همان‌طور که با سرعت گام برمي داشت جواب داد: اگر در مقابل گردباد شهوات مقاومت مي‌کردي مسير کوتاه‌تري نصيبت مي‌شد... ✍ادامه دارد..
-برای‌دلمّٖٖٖٖٖ‌و‌بی‌قراریّٖٖٖٖٖ‌هایش•••• والعَصر‌مّٖٖٖٖٖیخوانم‌و‌تکرارمیّٖٖٖٖٖکنم!-✨ ؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞ 🔅"وَتَواّٖٖٖٖٖصَو‌بِّٖٖٖٖٖالصَّبر 🔅"وَتَوّٖٖٖٖٖاصَو‌بِالّٖٖٖٖٖصَّبر 🔅"وَتَوّٖٖٖٖٖاصَو‌بِالّٖٖٖٖٖصَّبر
4_5947079788425381809.mp3
6.18M
🎤امیرکرمانشاهی تنها موندم......🖤🍃
‌ منبر‌مجازی🦋🌱 : اگه‌گذشته‌ات‌خراب‌است بدان‌باکريمان‌کارهادشوارنیست..، ازگذشته‌ت‌یک بکن، دورکعت‌نمازبخوان وَ بگو:«خدایا! من‌اشتباه‌کردم،غلط‌کردم😔، نفهمیدم،حالاآمدم‌درخانهِ‌تو.» به‌جانِ علیه‌السلام‌قسم! ممکن‌نیست‌خدادستِ‌رد‌بزند.. خدا‌مي‌پذیره،خودش‌فرموده‌که نا‌امیدی‌‌ازرحمتِ‌الهی‌گناهِ‌کبیره‌ست. 『اللّٰھُمَ‌عجلْ‌لِّوَلیڪَ‌الفࢪَج』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-قُلْ‌لَنْ‌يُصِيبَنَاإِلَّامَاكَتَبَ‌اللَّهُ بگودچارهرحادثه‌ای‌شویم،قطعاًخدابه‌ نفعمان‌مقدّرش‌کرده‌است! چون‌اوهمه‌‌کاره‌یِ‌ماست.بله،مؤمنان‌باید فقط‌به‌خداتوکل‌کنند 🧡 🍁🍂 توبه/۵۱ +باورش‌باتو،چطوریش‌باخدا.. صبرداشته‌باش‌واعتماد کن
اربابم💚🦋🍃 هَر‌چند‌‌عَیـٰاטּ‌اَست‌ولۍ‌وَقتِ‌بَیـٰاטּ‌اَست..🌸🌿 عِ‌ـشق‌ِ‌'‌طُ'‌‌گِراטּ‌قَدر‌تَریـٖטּ‌عِ‌ـشق‌ِ‌جَهـٰاטּ‌اَست‌..!
📸علامه حسن‌زاده آملی همسرش را که سالها پیش فوت شده‌ در یکی از اتاق‌های منزل دفن کرده و اسم اتاق را «بیت الرحمه» گذاشته و در خصوص علت این کار گفته بود: "برای اینکه بیشتر به ایشان خدمت کنم"
🌻🍂🌾 ✍️وصیت نامه بسیار عجیب یک شهید: به مردم بگویید امام زمان (عج) پشتوانه‌ی این انقلاب است. بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقه‌ی کردستان عراق بودیم که به‌ طرز غیرعادی جنازه‌ی شهیدی را پیدا کردیم. از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم، داخل کیف، وصیت‌نامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود. در وصیت‌نامه نوشته بود : من سیدحسن بچه‌ی تهران و از لشکر حضرت رسول (ص) هستم... پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند. اهل بیت، شهدا را دعوت می‌کنند... پدر و مادر عزیزم! من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت می‌رسم. جنازه‌ام هشت سال و پنج ماه و 25 روز در منطقه می‌ماند. بعد از این مدت، جنازه‌ی من پیدا می‌شود و زمانی که جنازه‌ی من پیدا می‌شود، امام خمینی در بین شما نیست. این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما می‌گویم. به مردم دلداری بدهید. به آن‌ها روحیه بدهید و بگویید که امام زمان (عج) پشتوانه‌ی این انقلاب است. بگویید که ما فردا شما را شفاعت می‌کنیم . بگویید که ما را فراموش نکنند. بعد از خواندن وصیت‌نامه درباره‌ی عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم. دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و 25 روز از آن گذشته است. ✍️راوی: سردار حسین کاجی منبع 📚: برگرفته از کتاب خاطرات ماندگار؛ ص192 تا 195
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا