#حکایت
عارفی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازه اش همه جا پیچیده بود.
روزی به آبادی دیگری رفت
عابد به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت.
مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟
گفت: نه. گفت: فلان عابدبود،
نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم،
عابد قبول نکرد.
نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد.
وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟
عابد گفت:
دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بندهی خدا ندادی ولی برای رضایتِ دل بندهی خدا به یک آبادی نان دادی!
#کار؛خوبِبرایخداباشه.حتی کوچیکش✨🍃
#دختران_حاج_قاسم
#فداییان_رهبریم♥️✋🏻
💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶
http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
#حکایت🍃🌹
نمی توانم نگاهم راکنترل کنم!
🌷یک جوان ازعالمی پرسید:
من جوان هستم ونمی توانم نگاه خودراازنامحرم منع کنم...
چاره ام چیست
🌸عالم نیزکوزه ای پرازشیربه اودادوبه اوتوصیه کردکه کوزه راسالم به جایی ببردوهیچ چیزازکوزه بیرون نریزدوازشخصی درخواست کرداوراهمراهی کندواگرشیرراریخت؛ جلوی همه مردم اوراکتک بزند!
🍃جوان کوزه راسالم به مقصدرساندوچیزی بیرون نریخت...
💞 عالم ازاوپرسید: چنددخترسرراه خود دیدی؟؟
🍄جوان جواب داد: هیچ! فقط به فکرآن بودم که شیررانریزم که مباداجلوی مردم کتک بخورم وخاروخفیف بشوم...
👌 عالم گفت این حکایت مومنی است که همیشه خداراناظر
برکارهایش می بیند...
واز روز قیامت وحساب وکتابش که مبادا درنظرمردم خاروخفیف شود،بیم دارد.
#دختران_حاج_قاسم
#فداییان_رهبریم♥️✋🏻
💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶
http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
#حکایت
بخوان و بیندیش🍃🌹
✍احمد بن طولون یکی از پادشاهان مصر بود. وقتی که از دنیا رفت، از طرف حکومت وقت، قاری قرآنی را با حقوق زیادی اجیر کردند تا روی قبر سلطان قرآن بخواند.
روزی خبر آوردند که قاری ناپدید شده و معلوم نیست کجا رفته.
پس از جستجوی فراوان او را پیدا کردند و دلیل فرار کردنش را پرسیدند اما او جرات نداشت جواب دهد.
فقط گفت: دیگر حاضر نیستم برای سلطان قرآن بخوانم.
گفتند: ده برابر دستمزدت به تو دستمزد می دهیم.
گفت: مسئله پول نیست. من فقط نمی خواهم برایش قرآن بخوانم.
گفتند: باید دلیل این کارت را بگویی.
گفت: چند شب قبل، صاحب قبر به خواب من امد و اعتراض کرد که چرا سر قبر من قرآن می خوانی؟
گفتم: به من پول داده اند که سر قبرت قرآن بخوانم تا خیر و ثوابی به تو برسد.
گفت: نه تنها خیر و ثوابی به من نمی رسد، بلکه هر آیه ای می خوانی، آتشی بر آتش من افزوده می شود.
فرشتگان عذاب به من می گویند: می شنوی؟ چرا در دنیا به قرآن عمل نکردی؟
خدایا ما را از عمل کنندگان به قرآن قراربده و شفاعت قرآن را نصیب ما بفرما
#دختران_حاج_قاسم
#فداییان_رهبریم♥️✋🏻
💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶
http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
🔆 #حکایت
بخوان وبیندیش🍃
🔴 دلی را شاد کن و آسوده بخند
🔹استادی با شاگردش از باغى میگذشت، چشمشان به کفش کهنهای افتاد.
🔸شاگرد گفت: گمان میکنم اين کفشهای کارگرى است که در اين باغ کار ميکند . بيا با پنهان کردن کفشها عکسالعمل کارگر را ببينيم و بعد کفشها را پس بدهيم و کمى شاد شويم!
🔹استاد پاسخ داد: چرا براى خنده خود او را ناراحت کنيم؛ بيا کارى که میگويم انجام بده و عکسالعملش را ببين! مقدارى پول درون آن قرار بده.
🔸شاگرد هم پذيرفت و بعد از قرار دادن پول، مخفى شدند.
🔹کارگر براى تعويض لباس به وسائل خود مراجعه کرد و همينکه پا درون کفش گذاشت، متوجه شيئى درون کفش شد و بعد از وارسى، پولها را ديد.
🔸با گريه فرياد زد: خدايا شکرت! خدايی که هيچوقت بندگانت را فراموش نمیکنى.
میدانى که همسر مريض و فرزندان گرسنه دارم و در این فکر بودم که امروز با دست خالى و با چه رويی به نزد آنها باز گردم و همينطور اشک میريخت.
🔹استاد به شاگردش گفت: هميشه سعى کن براى خوشحالىات ببخشى نه بستانی.
#دختران_حاج_قاسم
#فداییان_رهبریم♥️✋🏻
💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶
http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
#حکایت
ماجرای ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ حافظ
✍ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺣﺎﻓﻆ از دنیا میرود ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺑﺎﺯار ﺑﻪ ﻓﺘﻮﺍﯼ ﻣﻔﺘﯽ ﺷﻬﺮ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ میریزند ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺩﻓﻦ ﺟﺴﺪ ﺷﺎﻋﺮ ﺩﺭ ﻣﺼﻼﯼ ﺷﻬﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ، به این بهانه ﮐﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﺍﺏﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﺑﯽﺩﯾﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻦ ﺷﻮﺩ.
ﻓﺮﻫﯿﺨﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ برمیخیزند. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﮕﻮ ﻣﮕﻮ ﻭ ﺟﺮ ﻭ ﺑﺤﺚ ﺯﯾﺎﺩ، ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯿﺎﻥ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ میدهد ﮐﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻓﺎﻝ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ.
ﮐﺘﺎﺏ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﮐﻮﺩﮐﯽ میدهند ﻭ ﺍﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ میکند ﻭ ﺍﯾﻦ ﻏﺰﻝ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ میشود:
🍃ﻋﯿﺐ ﺭﻧﺪﺍﻥ ﻣﮑﻦ ﺍﯼ ﺯﺍﻫﺪ ﭘﺎﮐﯿﺰﻩ ﺳﺮﺷﺖ
🍃ﮐﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﮔﺮﺍﻥ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻮﺷﺖ
🌸ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﮑﻢ ﻭ ﮔﺮ ﺑﺪ ﺗﻮ ﺑﺮﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺵ
🌸ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺁﻥ ﺩِﺭﻭَﺩ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﮐﺎﺭ ﮐﻪ ﮐﺸﺖ
🌹ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﻃﺎﻟﺐ ﯾﺎﺭﻧﺪ ﭼﻪ ﻫﺸﯿﺎﺭ ﻭ ﭼﻪ ﻣﺴﺖ
🌹ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﭼﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﭼﻪ ﮐﻨﺸﺖ
ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺣﯿﺮﺕ ﺯﺩﻩ میشوند ﻭ ﺳﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﯾﺮ میافکنند. ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺩﻓﻦ پیکر حافظ انجام میشود ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﺎﻓﻆ «ﻟﺴﺎﻥ ﺍﻟﻐﯿﺐ» ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﺷﺪ.
#دختران_حاج_قاسم
#فداییان_رهبریم♥️✋🏻
💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶
http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
#حکایت💫
اندکی تفکر
به خودمان بیاییم
شخصی به #شیطان گفت: «لعنت بر شیطان!»
شیطان لبخند زد.
آن شخص پرسید: «چرا میخندی؟»
پاسخ داد: «از #حماقت تو خندهام میگیرد.»
پرسید: «مگر چه کردهام؟»
گفت: «#مرالعنتمیکنیدرحالیکههیچ بدیدرحقتونکردهام.»
با تعجب پرسید: «پس چرا زمین میخورم؟!»
جواب داد: «#نفس تو مانند #اسبی است که آن را #رام نکردهای. نفس تو هنوز #وحشی است. او تو را زمین میزند.»
پرسید: «پس تو چه کارهای؟!»
پاسخ داد: «هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو #سواری بیاموز.»
✧════•❁❀❁•════✧
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#دختران_حاج_قاسم
#فداییان_رهبریم♥️✋🏻
💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶
http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
#حکایت
#فضیل بن عیاض:
✍فضیل بن عیاض دزد معروفی بود که مردم از دست او خواب راحت نداشتند ، شبی از دیوار خانه ای بالا می رود ، به قصد ورود به منزل روی دیوار می نشیند . خانه از آن مرد عابد و زاهدی بود ، که شب زنده داری می کرد ، نماز شب می خواند ، دعا می نمود اما در آن لحظه به تلاوت قرآن مشغول بود ، صدای حزین قرائت قرآنش به گوش می رسید ، ناگهان این آیه را تلاوت کرد : اءلم یاءن للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله آیا وقت آن نرسیده است که مدعیان ایمان ، قلبشان برای یاد خدا نرم و آرام شود ؟ تا کی قساوت قلب ؟ تا کی تجری و عصیان ؟ تا کی پشت به خدا کردن ؟ ! آیا وقت روی گرداندن از گناه و رو کردن به سوی خدا نرسیده است ؟
فضیل بن عیاض همین که این آیه را از روی دیوار شنید ، گویی به خود او وحی شد و مخاطب شخص او است . از این رو همانجا گفت : خدایا ! چرا ، چرا ، وقتش رسیده است ، و همین الان موقع آن است .
از دیوار پایین آمد و بعد از آن ، دزدی ، شراب ، قمار و هر چه را که احیانا به آن مبتلا بود ، کنار گذاشت . از همه هجرت کرد ، از تمام آن آلودگیها دوری گزید ، تا حدی که برایش مقدور بود اموال مردم را به صاحبانش پس داد ، حقوق الهی را ادا کرد و کوتاهی های گذشته را جبران نمود . تا جایی که بعدها یکی از بزرگان گردید ، نه فقط مرد باتقوایی شد که مربی و معلمی نمونه برای دیگران گردید .
هیچگاه برای #بازگشت دیر نیست🌸🍃
#دختران_حاج_قاسم
#فداییان_رهبریم♥️✋🏻
💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶
http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
#حکایت🌿🌺🍃🌸
گنجشک و آتش
گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت!
پرسیدند : چه می کنی ؟
پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی
آتش می ریزم !
گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است ! و این آب فایده ای ندارد!
گفت : شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما آن هنگام که خداوند می پرسد : زمانی که دوستت در آتش
می سوخت تو چه کردی؟
پاسخ میدم : هر آنچه از من بر می آمد
🌸اللهم عجل لولیک الفرج❣🍃
#دختران_حاج_قاسم
#فداییان_رهبریم♥️✋🏻
💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶
http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
@Elteja -کانال اِلتجا4971713569.mp3
زمان:
حجم:
4.77M
#پست_ویژه⭐️
#مهدویت
🔴 آیا او برای ما کافی نیست؟!
#حکایت عجیبی پیرامون #امام_زمان " ارواحنافداه" به نقل از فرزندان مرحوم آخوند خراسانی.
🎙صاحب سر ّ آستان مقدس مهدوی سلام الله مرحوم حاج #قدرت_الله_لطیفی_نسب
اعلی الله مقامه و رزقنا الله من مقاماته
22.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️بهترین جا برای دعا در حرم امام حسین علیه السلام...
#حکایت زیبا از زندگانی آیت الله نجفی مرعشی.
#علی_اکبر
#محرم
#امام_حسین
#امام_زمان
#اللّٰھُمَعجلاْلِّوَلیڪَالفࢪَج
@Elteja | کانال اِلتجاHekayate Hamsare Ashrafe Hadad.mp3
زمان:
حجم:
4.78M
▪️راهی شده دلم، طرف کربلای تو
با نیت فرج، به هوای تو یا حسین...
#حکایت زیبایی از عنایت عجیب امام حسین علیه السلام به زائری از راه دور.
📚مفاتیح الجنان، ذیل زیارت عاشورا.
#زیارت
#زیارت_عاشورا
#ماه_صفر
#اربعین
#امام_حسین
#امام_زمان
#اللّٰھُمَعجلاْلِّوَلیڪَالفࢪَج
@Eltejatales | کانال قصّههای مهدویHekayat Ome Davod (1).mp3
زمان:
حجم:
10.1M
🔘 این دعا درهای آسمان را باز می کند.
▫️#حکایت فوق العاده شنیدنی دعای امّ داوود👌
آشنایی با دستورالعمل این دعا👇
https://eitaa.com/elteja/3611
📚 بحارالأنوار ج۹۵، ص۳۹۷.