هدایت شده از اخبار سیاسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣لطفا نشر بدید و مردم را آگاه کنید
❗️❗️ توطئه و فتنه جدیدی در راه است
❗️❗️به هوش باشید
❗️❗️حتما ببینید و پخش کنید
🇮🇷اخبار سیاسی
https://eitaa.com/akhbaresiasi313
👌کار سیاسی عین دیانت است
این داستان فوق العاده زیباست و میتونه تاثیر زیادی روی روابط خانوادگی شما داشته باشه.
ته پیاز و رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشم و چارم جاری بود. در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهیتابه و اولین کتلت رو کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف تابه، برای خودش جلز جلز خفیفی کرد که زنگ در رو زدند. پدرم بود. بازم نون تازه آورده بود. نه من و نه شوهرم، حس و حال صف نونوایی نداشتیم. بابام میگفت: نون خوب خیلی مهمه. من که بازنشستهام، کاری ندارم، هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم میگیرم.
در میزد و نون رو همون دم در میداد و میرفت. هیچوقت هم بالا نمیاومد، هیچ وقت. دستم چرب بود، شوهرم در را باز کرد و دوید توی راه پله. پدرم را خیلی دوست داشت. کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارند، این البته زیاد شامل مادرم نمیشود. صدای شوهرم از توی راه پله میاومد که به اصرار تعارف میکرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت میکرد بالا.
برای یک لحظه خشکم زد. ما خانوادۀ سرد و نچسبی هستیم. همدیگه رو نمیبوسیم، بغل نمیکنیم، قربون صدقه هم نمیریم و از همه مهمتر سر زده و بدون دعوت جایی نمیریم؛ اما خانوادهٔ شوهرم اینجوری نبودن، در میزدند و میامدند تو. روزی هفده بار با هم تلفنی حرف میزدند. قربون صدقه هم میرفتند و قبیلهای بودند. برای همین هم شوهرم نمیفهمید که کاری که داشت میکرد، مغایر اصول تربیتی من بود و هی اصرار میکرد، اصرار میکرد.
آخر سر، در باز شد و پدر مادرم وارد شدند. من اصلا خوشحال نشدم. خونه نامرتب بود، خسته بودم. تازه از سر کار برگشته بودم، توی یخچال میوه نداشتیم.
چیزهایی که الان وقتی فکرش را میکنم خندهدار به نظر میاد، اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر میرسید.
شوهرم آشپزخونه اومد تا برای مهمانها چای بریزد که اخمهای درهم رفتهٔ من رو دید. پرسیدم: برای چی این قدر اصرار کردی؟ گفت: خوب دیدم کتلت داریم، گفتم با هم بخوریم. گفتم: ولی من این کتلتها رو برای فردا هم درست میکردم. گفت: حالا مگه چی شده؟ گفتم: چیزی نیست؟ در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم.
پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت: دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم. میخوای نونها رو برات ببرم؟ تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم.
پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو، روی مبل کز کرده بودند. وقتی شام آماده شد، پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت. مادرم به بهانهٔ گیاه خواری، چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد.
خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت. پدر و مادرم هر دو فوت کردند. چند روز پیش برای خودم کتلت درست میکردم که فکرش مثل برق ازسرم گذشت: نکنه وقتی با شوهرم حرف میزدم پدرم صحبتهای ما را شنیده بود؟ نکنه برای همین شام نخورد؟ از تصورش مهرههای پشتم تیر میکشد و دردی مثل دشنه در دلم مینشیند.
راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگکها ازش تشکر نکردم؟ آخرین کتلت رو از روی ماهیتابه بر میدارم، یک قطره روغن میچکد توی ظرف و جلز محزونی میکند. واقعا چهار تا کتلت چه اهمیتی داشت؟ حقیقت مثل یک تکه آجر، توی صورتم میخورد. حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانهٔ خالی، چنگال به دست، کنار ماهی تابهای که بوی کتلت می داد، آه بکشم؟ آخ چقدر دلم تنگ شده براشون. فقط، فقط اگر الان پدر و مادرم از در داخل میآمدند، دیگه چه اهمیتی داشت، خونه تمیز بود یا نه، میوه داشتیم یا نه. همه چیز کافی بود، من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک. پدرم راست میگفت که: نون خوب، خیلی مهمه.😔
هدایت شده از 🇮🇷خادمین مخلص شهر جدید (فازیک)بهارستان🇮🇷
بهترین..خودت.. باش..،:
مردم در این عصر و زمانه،
سراغ دارایی و ثروت را بیش از علم و معرفت می گیرند و خری که آراسته به زر و زیور باشد بیش از اسبی که پالان بر پشتش نهاده باشند جلوه دارد!
از بعضیها
نمیشود رنجید.
درست همینطور است!
بعضیها ارزش اعتنا ندارند .
آرام باش عزیز من.
میدانم که غمگینی و حق داری که غمگین باشی.
در دنیا اندوههای عمیق و ناگزیر بیشماری هست که از آنها گریزی نیست. باید بمانند و پذیرفتهشوند و دورهی خودشان را سپری کنند و مثل فولاد مذاب، اول داغ و سرخ و گداختهاند و تا مغز استخوان میسوزانند.
ولی گذار زمان کمک میکند که سردتر شوند تا بعد از مدتی بتوان بدون رنج و بغضی ویرانکننده از آنها حرف زد و مثل روزهای اول از درون فرو نریخت و به دفعات شعله نکشید و خاکستر نشد!
هرچند اگر روان تو با عبور از این داغ، تغییر شکل داده باشد
میدانم که فولاد قلب و روح تو الآن در مذابترین حالتش قرار دارد و بابت هر میزان اندوه و رنجی که داری، حق داری
من صبر میکنم تا خوب شوی و دعا میکنم که صبور باشی و با گذار زمان، آمادهی پذیرش اندوه عظیمی که قلب و روانت را گداخته
دعا میکنم که به زودی آرامشی عمیق را تجربه کنی🌺
هدایت شده از اقیانوس نهج البلاغه
0511-0245.mp3
3.49M
🌹 ﷽ 🌹
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠
🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
قسمت 245 از نامه 31 نهج البلاغه
خلاصه ای از درس امروز
1_حضرت مولا میفرمایند: گذشتگان صالح شما وقتی تفکر کردند و راه صحیحی که شناختند را بکار بستند و آن را عملیاتی کردند.
نتیجه رعایت تقوای الهی و بسنده کردن به آنچه خداوند برای ما واجب و لازم کرده و پیروی کردن از شایستگان گذشته و بکار بردن فکر و اندیشه ، باید شناخت عمل را بدنبال بیاورد.
اگر کسی حافظ کل قرآن باشد ولی به قرآن عمل نکند، چه فایده ای دارد؟
شناخت و عمل باید با هم باشد.
تفکر و اندیشه باید مقدمه عمل صالح باشد.
2_ اگر با فکر و اندیشه در وادی معرفت سیر بکنیم، هیچ گاه از گناه لذت نمیبریم و شیرینی عبادت را بیشتر میچشیم.
خداوند از کسانی که شناخت و معرفت بالایی دارند توقع بیشتری دارد.
3_ حضرت مولا(ع) در نهج البلاغه میفرمایند: چه بسیار از دانشمندانی که جهل، آنها را کشته و میدانند و میشناسند ولی خود را به ندانستن میزنند.
4_پیامبر(ص) میفرمایند: خداوند هفتاد گناه از جاهل میبخشد قبل از آنکه یک گناه از عالم و دانشمند ببخشد زیرا شخص دانشمند میداند و میشناسد.
جمعه_1403/02/07_ ارسال از مشهد مقدس. حرم مطهر امام رضا علیه السلام
خداوند یار و نگهدارتان 🌹
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
هدایت شده از خبرگزاری بسیج ناحیه امام حسین(ع) اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 ۱۷ شوال سالروز نبرد تاریخی امیرالمومنین علی علیه السلام با عمروبن عبدود در جنگ خندق و روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای و روز بسیج ورزشکاران گرامی باد.
#تربیت_بدنی
#بسیج_ورزشکاران
#ناحیه_بسیج_امام_حسین_ع
🗣
┄┄┅┅┅❅🇮🇷❅┅┅┅┄
🇮🇷کانال خبرگزاری بسیج ناحیه امام حسین (ع) اصفهان🔰
❇️به جمع ما بپیوندید
https://eitaa.com/basijnews_amamhosenisfahan
هدایت شده از KHAMENEI.IR
✏️ #حدیث_زندگی | نگاه اسلام به کارگر
🔹مروری بر حدیث استفاده شده در بیانات حضرت آیتالله خامنهای در دیدار کارگران. ۱۴۰۳/۲/۵
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از 🇮🇷خادمین مخلص شهر جدید (فازیک)بهارستان🇮🇷
666_40250262085622.mp3
4.44M
هدایت شده از 🇮🇷خادمین مخلص شهر جدید (فازیک)بهارستان🇮🇷
•
•
ادب #مدرڪـــــ نیست!!
ادب یعـــنی:
⇠ به همـــــسرت امـــنیت
⇠ به فـــــرزندنت محــبت
⇠ به پدر و مادرت خدمت
⇠ و به دوســـتانت شادی
را هدیه کنی برا؎خداوند بندها؎
خوب و برا؎جامعه نعـمت باشی
هـــــر ڪجا و هــــــر ڪه هستی.🙂
#ࢪوانشــــناسـۍ ،کربلایی محمود سلاخ پور التماس دعا دارم از شما بزرگواران همیشه در صحنه 🙏🇮🇷🇮🇷🇮🇷
•
•
- -
هدایت شده از 🇮🇷خادمین مخلص شهر جدید (فازیک)بهارستان🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از بهارستانِ ما
#گزارش_تصویری
به یادبود سردار شهید محمدرضا زاهدی🥀 و سایر شهدای کنسولگری ایران در دمشق برگزار گردید:
🏃♂در ششمین روز از هفته سلامت که با شعار خانواده و جواني جمعيت نامگذاری شده، صبح امروز ۶ اردیبهشتماه مسابقه دومیدانی شهر بهارستان با حضور تعدادی از علاقمندان به این رشته ورزشی در رده سنی نوجوانان و جوانان برگزار گردید.
🔸در این مسابقه که با همکاری ناحیه بسیج امام حسین(ع)، هیئت دومیدانی شهر بهارستان، شهرداری بهارستان و پلیس راهور برگزار شد، شرکت کنندگان مسیر حدود ٢ کیلومتری ابتدای بلوار بهشت تا مجموعه ورزشی بهشت را دویدند.
🔹در پایان نفرات برتر در هر دو رده سنی جوایز و لوح تقدیر خود را از جناب سرهنگ الیاسی فرمانده محترم ناحیه دریافت نمودند.
#مسابقات_دومیدانی
#شهید_محمدرضا_زاهدی
هدایت شده از بهارستانِ ما