eitaa logo
ملاردی ها
77 دنبال‌کننده
21.8هزار عکس
22.8هزار ویدیو
230 فایل
استقلال آزادي جمهوري اسلامي @Gh123 Admin @Arangeh @Malardiha https://eitaa.com/karizno
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 (علیه السلام): «آخرین پیامبری که وارد بهشت می‌شود است و این به دلیل ، و است که در دنیا به او داده شد.» نکته مهم حدیث این است که سلیمان (علیه السلام) با این همه ثروت فریب دنیا را نخورد و دنیا را در مسیر آخرت خرج کرد. اما با این حال آخرین پیامبری است که در فردای قیامت به بهشت می‌رود. زیرا خاصیت دنیا در این است که در حرام آن عقاب و در حلال آن هم حساب است. حسابرسی طولانی اموال سبب می‌شود که او به عنوان آخرین پیامبر و فرستاده خدا قدم به بهشت میگذارند... بحارالانوار جلد 70 ‎‎‌‌‎‎‌
هدایت شده از باهم
تماشا کن . . اخلاص را میبینی ؟ روز همین است.نه به لباست نگاه میکنن ، نه به رنگ پوست و نه تیپ و و پست مقامت... فقط زوم رو اعمال مونن... آره ، اونجا مثل اینجا نیست. مخلص هارو می‌خرن.
هدایت شده از باهم
👊🏻✊ صدام حسین برسد به دست رئیس ایران ! حدود سال 1365 در اوج جنگ ایران و عراق، خبر عجیبی در فضای محدودرسانه ای آن زمان پیچید: به دستور مستقیم صدام حسین حاکم عراق، یکی از بزرگ و صاحب نفوذ شهر را که مقدار زیادی کالاهای ضروری مردم را کرده بود، شدیدا کردند تا درس شود برای دیگران و شد! عوامل صدام، ثروت اندوز بزرگ را که کلی آقازاده و عامل توی سیستم اقتصادی عراق داشت، مقابل چشم مردم، وسط میدان بصره نشاندند. یک قالب بزرگ فلزی دور بدن او گذاشتند. او که منتظر بود نفوذیها و نانخورهایش در سیستم سیاسی و اقتصادی کشور به دادش برسند، متعجب نگاه می کرد و نمی دانست چه تصمیمی برایش دارند. قالب را که دورش گذاشتند، یک دستگاه کامیون بتون سازی که آن می چرخید و درحال تولید بتون بود، جلو آمد. مقابل چشمان از حدقه درآمده او، سر لوله را داخل گذاشتند و تا گردنش را ریزی کردند. جلوی چشمان وحشت زده ولی خوشحال مردم، سرمایه دار محتکر را به همان حال رها کردند. اخلالگر اقتصادی، که تا آن لحظه از دارایی های عظیم و عوامل اش در حکومت می گفت و همه را تهدید می کرد، حالا دیگر می زد و می کرد. دقایق اول تلاش کرد تا خود را از بین صدها کیلو بتون نجات دهد. به مردم التماس می کرد تا کمکش کنند. مردم اما، روزهایی را به یاد می آوردند که او، همچون خون مردم را می مکید. باوجودی که دلشان می سوخت، از عاقبت او خوشحال بودند و آرزو می کردند برای بقیه همکیشان و هم مسلکانش نیز اعمال شود. فرزندان، دوستان، همکاران و شرکایش، وحشت زده او را نگریستند؛ رفتند تا سریع انبارهای خود را به روی مردم بگشایند تا به سرنوشت او دچار نشوند! در زیر تابش سوزان آفتاب گرم جنوب عراق، لحظه به لحظه بتون خشک می شد و مرد ذره ذره له می شد، تا در ترین حالت ممکن جان داد. مقابل چهره سیاه شده صاحب نفوذ، سرمایه دار و … تابلویی نصب کردند که بر آن نوشته شده بود: "به دستور جناب سیدالرئیس صدام حسین این کسی است که در سیستم کشور ایجاد کند، اموال مورد نیاز مردم را کند تا به چند برابر قیمت بفروشد، و درحالی که درگیر جنگ است، او در فکر انباشتن خود و خاندانش است." 🌹 جانباز حمید داوودآبادی🌹 لطفا پخش کنید من در بودم این صحنه رااز بچشم دیدم