هدایت شده از باهم
8.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 قابل توجه خانم هایی که به بهانه های واهی #چادر نمیپوشند ...
حتماً ببینید...
#حجاب | #فاطمیه
╭────๛- - - - - ┅╮
│🥀 @Mabaheeth
╰───────────
هدایت شده از باهم
8.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 قابل توجه خانم هایی که به بهانه های واهی #چادر نمیپوشند ...
حتماً ببینید...
#حجاب | #فاطمیه
╭────๛- - - - - ┅╮
│🥀 @Mabaheeth
╰───────────
هدایت شده از ارنگه / Arangeh
#دلواپسی مردان غربی برای زنان #چادر به سر ایرانی...!!
🔻میشل هوئلباک
🔸میشل نویسنده اسلام ستیز فرانسوی : جنگ بر ضد اسلام گرایی؛ با #کشتن مسلمانان فایده ای ندارد؛ فقط با #فاسد کردن آن ها میتوان به #پیروزی دست یافت. پس باید به جای بمب بر سر مسلمانان #دامن ها ی کوتاه فرو بریزیم.
🇮🇷تحلیل سیاسی و جنگ نرم
✍@tahlile_siasi
خانمی ورودی حرم رضوی داشت داد میزد که من نمیخوام #با_حجاب برم داخل
تاچشمش به من افتاد فریادش بیشتر شد و گفت:
شما #آخوندا ۴۵ساله امام رضا هم برای ما نذاشتین
گفتم:
خواهرم، فرح که زن شاه بود و توی فساد سرآمد؛ وقتی میرفت حرم #چادر سرش میکرد.
گفت:
اگه حرفت رو ثابت کردی من #پوشیه میزنم و اگه دروغ گفته باشی... [یک حرف زشتی زد]
با گوشی تا بهش نشون دادم
یِکَم عقب عقب رفت و بعد گفت:
اصلا مگر اون موقع حرم بوده؟😮
بعدش هم چند تا فحش داد و رفت
✍ سید محمدحسین راجی
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
چند وقت پیش برای خودم و فاطمه دوتا چادر سفارش دادم برامون بدوزن .
چادرها آماده شد .
با دوست عزیزی که زحمت دوختش رو کشیده بودن داشتم هماهنگ میکردم که اگه ممکنه چادر ها رو به دستم برسونن ؛ خودم شرایط تحویل گرفتنش رو نداشتم.
ایشون قبول کردن و گفتن اسنپ میگیرن و برامون میفرستن .شب چهارشنبه سوری بود ؛ بعد از چند دقیقه تماس گرفتن که هر چقدر تلاش کردم هیچ راننده ای درخواستم رو قبول نمیکنه ، اگه امکانش هست اسنپ رو شما بگیرین .
درخواست اسنپ دادم هیچ راننده ای قبول نکرد .
دوباره هم اسنپ و هم تپسی رو همزمان گرفتم .
بعد از ۲۰ دقیقه اسنپ پیدا شد .
تماس گرفتم : ببخشید آقا میخواستم
یک بسته ای رو به دستم برسونید .
راننده قبول نکرد و سفر رو لغو کردم .
و مجدد هم درخواست اسنپ و تپسی ...
دیر وقت شده بود و من هم خیلی عجله داشتم .
بعد از چند دقیقه در ناامیدی تمام راننده ای قبول کرد .
تماس گرفتم : ببخشید آقا امکانش هست بسته ای رو به دستم برسونید ؟
بعد از چند دقیقه مکث گفتند: داخل بستتون چیه ؟
گفتم :لباس.
ایشون قبول کردند .
نگرانی بعدی این بود که خودم خونه نبودم و مونده بودم چطوری بهشون بگم بسته رو به نگهبانی تحویل بدن .
چون معمولا کسی قبول نمیکنه و باید کسی باشه که بسته رو تحویل بگیره .
راننده رسید و تماس گرفت : ببخشید خانم من رسیدم .
گفتم اگه امکانش هست بسته رو به نگهبانی تحویل بدید .
گفتند: همون آقایی که داخل ساختمون نشستند؟
گفتم بله ، بهشون بگین که بسته برای ...۱۱_۱۸.
دیدم اون آقا ادامه داد .
۱۸_۱۱_۵
خیلی تعجب کردم اما اصلا توجه نکردم و دوباره تکرار کردم بفرمایید بسته برای ...
دوباره گفتند: خانم من این شماره رو از دیشب حفظم ۵_۱۱_۱۸
ساکت و مبهوت مونده بودم .
_ببخشید خانم تو بسته چادره؟
دوتا چادر ؟
+بله
_شما تو خانوادتون شهید دارین ؟
شهید گمنام ؟
+شهید داریم ولی گمنام نه.
راننده با حس و حال عجیبی گفت :
من دیشب خواب دیدم ،خواب دیدم شهیدتون بهم دوتا #چادر داد و گفت :
اینارو تحویل نگهبانی بده .
بگو برای ۵_۱۱_۱۸
من از دیشب این شماره رو حفظم .
شهید شما دیشب منو تا اینجا آورد که چادرها رو به شما برسونم .
نمیدونم حکمتش چیه...🌿🤍
۱۴۰۲/۱۲/۲۲
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#سیدابراهیم_به_روایت_خانواده
وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتَۢاۚ بَلۡ أَحۡيَآءٌ عِندَ رَبِّهِمۡ يُرۡزَقُونَ
#متوسلیم_به_چادر_خاکی_مادر 😭