eitaa logo
603 دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
34هزار ویدیو
207 فایل
@
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
20.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر زیبایی که حاج در خواند👌👌 احسنت بر این مداح بصیر خانم‌ها حتماً ببینید👌😎 به خودم افتخار کردم... دوستان خیلی قشنگ جایگاه زن رو تو شعر بیان کرده. 🇮🇷 http://eitaa.com/fatemiioon_news
1.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرا به هیئت آورده... چه حیف گوشه میخانه نیست......😔 🌷🌷http://eitaa.com/fatemiioon_news
⭕فوری تصویر گرافیکی و شده توسط جمهوری اسلامی از غذای یک فرد نامشخص! http://eitaa.com/fatemiioon_news
وقتی بهت و نقش می‌دن Vs وقتی بهت پول و نقش نمی‌رسه 🗣حسین‌ صادقی http://eitaa.com/fatemiioon_news
✅ برای اموات فاتحه کبیره بخونید یکی از علمای شیعه به نام شیخ مهدی فقیهی جهت استخاره و رفع گرفتاری نزد آیت الله بهجت می‌رود. آیت الله بهجت به ایشان می‌فرماید:  چرا فاتحه‌ی کبیره نمی‌خوانید؟ شیخ مهدی می‌پرسد، فاتحه‌ی کبیره چیست؟ آیت الله بهجت می‌فرماید:  – سوره حمد یک مرتبه – چهار قل هر کدام یک مرتبه (سوره‌های توحید، کافرون، ناس و فلق)  – سوره قدر هفت مرتبه – آیت الکرسی سه مرتبه سپس آیت الله بهجت می‌فرماید:  هرکس برای میتی این‌گونه فاتحه بخواند، هم رفع گرفتاری از خودش می‌شود و هم گنجی است برای میت. شیخ مهدی فقیهی می‌گوید:  به روستای خودمان رفتم و بر سر قبر پدر و مادرم فاتحه‌ی کبیره را خواندم و به قم بازگشتم. شب عمه‌ام خواب پدر و مادرم را می‌بیند که خمره‌ای از طلا و جواهرات در مقابل‌شان است.عمه‌ام از من پرسید چه خیراتی برای پدر و مادرت فرستادی؟ گفتم: فاتحه‌ی کبیره را خواندم. مشخص شد روزی که من فاتحه‌ی کبیره را برای پدر و مادرم خوانده‌ام، رحمت واسعه‌ای از طرف خداوند شامل حالشان شده است. در ضمن به برکت خواندن فاتحه‌ی کبیره، گشایشی نیز در زندگی‌ام مشاهده کردم. http://eitaa.com/fatemiioon_news
8.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پیام جالب یک به مثل علی دایی و مهران مدیری http://eitaa.com/fatemiioon_news
📌 کرامتی عجیب از که خودش را معرفی کرد 🔹️ ۲۴ مهر۱۳۸۵ تلویزیون مراسم تشییع ۵ شهید گمنام در مسجد کوچه فیاض بخش واقع در خیابان ایران را نشان می‌داد ◇ آقا یدالله مداح روستای کاظم آباد کرمان در حال ديدن مراسم بود و با خود می‌گوید این شهیدان اهل کجا هستند؟ پدر و مادر آن‌ها کجایند؟ و ... ◇ شب خواب می‌بیند که مسئولیت خاکسپاری شهید سوم را به او سپرده‌اند. ◇ او می‌گوید شهید را داخل قبر گذاشتم، ديدم شهيد از جا برخاست. ترسيدم و از او دور شدم، اما دوباره برگشتم و نزديک رفتم و با شهيد صحبت و درد دل کردم. ◇ روضه قتلگاه امام حسین(علیه‌السلام) را خواندم و با شهید بر سينه زدیم. ◇ شهيد گفت: برو به روستاي خانوک، مرا آنجا به اسم حسين‌اکبر عرب‌نژاد مي‌شناسند از قول من به پدر و مادرم بگو من ديروز در تهران در اينجا دفن شده‌ام. ◇ آقا يدالله مي‌گويد: صبح زود موتور خود را برداشتم و با همسرم به طرف روستاي خانوک حرکت کردم ◇ پدر شهید را پیدا کردم و خوابم را که تعریف کردم ، عکس پنج شهيد را آوردند و گفتند اينها شهيدان ما هستند، بگو کداميک را در خواب ديده‌اي؟ ◇ به عکس شهيدان نگاه کردم. پدر شهيد هم زير چشم با دقت به من نگاه مي‌کرد. ◇ گفتم چهره شهيدي که من در خواب ديدم در ميان اين عکس‌ها نيست. ◇ عکس ديگری را آوردند، تا عکس را ديدم گفتم: بله، همين است. اعضاي خانواده با چشمان اشک‌بار براي شهيدشان صلوات فرستادند. ◇ سپاه کرمان پیگیری می‌کند و با بررسی محل شهادت، تاریخ عملیات و مشخصات شهید سوم ، شهيد حسین اکبر را تایید می کنند http://eitaa.com/fatemiioon_news