eitaa logo
🤶🏻مامانوئل🤶🏻
740 دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
34هزار ویدیو
207 فایل
سلام دوست عزیزم🤶🏻 من مهلام مامان🤱🏻علی کوچولو(سوپراستار کانال😂) قراره بهترین کانال خرید جمعی باقیمت رقابتی رو بسازیم همچنین آموزش و هرچیز جذابی پیدا کنم میزارم تا از روزمرگی مون فاصله بگیریم😎 🎁همراهم باش تا با شگفتانه ها حالت خوب بشه🎁 @Mahlaershadi
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️❇️❇️ اما ماجرا چیست؟ ▫▫▫ محمد بن جریر طبری، از علمای اهل است که در قرن پنجم (حدود هزار سال قبل) زندگی می کرده است. او کتابی دارد به نام "" که در این کتاب به اثبات حقانیت امامان شیعه پرداخته است‏. طبری در صفحه ۱۹۴ این کتاب، ضمن بیان احوالات بی بی شهربانو، مادر مکرمه امام سجاد (علیه السلام) می نویسد: همين كه اسيران ايرانی وارد مدينه شدند عمر تصميم داشت زنان را بفروشد و مردان را به عنوان برده بگيرد و آنها را به کار بگیرد تا در هنگام طواف، افراد ناتوان و بیمار و پیر را روی دوش خود بگذارند و دور کعبه حمل کنند. (عليه السلام) فرمودند: پيغمبر فرموده است افراد برجسته هر قوم و ملت را گرامی بدارید. عمر اعتراف کرد بله، من هم اين مطلب را شنيده‏ ام كه می فرمود هر گاه فرد با شخصيت يک طائفه‏ اى پيش شما آمد او را احترام كنيد؛ گر چه مخالف شما باشد. فرمودند: پس تو به چه حقی به خودت این اجازه را دادی که با این بزرگوران، اینگونه رفتار کنی؟ اينها گروهى هستند كه خودشان به میل خودشان تسليم شدند و علاقه به اسلام دارند و من از نژاد اينها فرزندانى خواهم داشت. من شما و خدا را گواه ميگيرم كه سهم خودم از اينها را در راه خدا آزاد نمودم. تمام بنى هاشم، و نیز سایر مسلمانان از مهاجر و انصار گفتند: یا ، ما نيز حق خود را به شما بخشيديم. فرمود: خدايا شاهد باش من تمام آنچه را ایشان به من بخشیدند، در راه تو آزاد نمودم. عمر گفت: چرا با تصميم من در مورد اين اسيران فارس مخالفت کردی و چه باعث شد كه بر خلاف راى من عمل كنى؟ دو مرتبه فرمايش پيغمبر درباره احترام افراد با شخصيت را به يادش آوردند و اینکه این افراد، به میل خودشان مسلمان شدن را پذیرفته اند. عمر دیگر اعتراض نکرد.... گروهى از قريش علاقه به ازدواج با آن بانوان داشتند. المؤمنين فرمودند: نبايد آنها را بر ازدواج مجبور كرد. اختيار را بخودشان بدهيد هر كس را كه خواستند انتخاب كنند. گروهى به شهربانو، دختر کسری اشاره نمودند. اختيار انتخاب را به او دادند و در حالی که در پس پرده بود، از او خواستگارى كردند. در حضور جمع به ایشان گفتند: از ميان كسانى كه از تو خواستگارى كرده اند كدام را انتخاب ميكنى؟ آيا علاقه بداشتن شوهر دارى؟ ایشان سكوت كردند. فرمودند: به شوهر علاقه دارد ولى حالا بايد منتظر بود تا چه كسى را انتخاب كند. عمر گفت: از كجا فهميدى تصميم به شوهر گرفته است؟ حضرت فرمودند: هر گاه بانوى با شخصيت بدون سرپرستی از يک طائفه خدمت پيغمبر می رسيد، وقتى از او خواستگارى ميشد، دستور ميدادند به او بگويند تو به شوهر دارى‏ مايلى؟ اگر خجالت می كشيد و سكوت می كرد، همين سكوتش را دليل اجازه اش قرار می دادند و دستور ازدواجش را صادر می كردند. اگر می گفت نه، اجبار بر پذيرش نمی كردند. خواستگاران را به شهربانو نشان دادند. ایشان با دست به امام حسين (علیه السلام) اشاره کردند. باز براى مرتبه دوم از او تقاضاى انتخاب كردند؛ اين مرتبه نيز به زبان فارسی گفت: اگر انتخاب با من است، او را انتخاب کردم. و را ولی (وکیل) خود انتخاب کردند تا خطبه عقد جاری شود. حذيفه نيز خطبه عقد را خواند. به او فرمودند: اسمت چيست؟ گفت شاه زنان دختر كسرى. به زبان فارسی فرمودند: "نه؛ شاه زنان نیست مگر دختر محمد" او سیدة النساء و شاه زنان است. تو شهربانو هستی و خواهرت نیز مروارید است، دختر کسری. عرض کرد: آرى صحيح است. شهربانو با امام حسین ازدواج کرد؛ و خواهرش مروارید، با امام مجتبی (علیه السلام) ❗این مطلب را منتشر کنید تا سایر مومنین نیز از اصل ماجرا آگاه شده و شبهات شیاطین در آنان اثر نکند. این مطلب در منابع زیر نقل شده است: 📚 دلائل الامامه طبری، صفحه ۱۹۴ 📚 العدد القویه (تالیف برادر علامه حلی) صفحه ۵۷ 📚 بحارالانوار جلد ۳۱ صفحه ۱۳۳ 📚 مستدرک الوسائل جلد ۱۱ صفحه eitaa.com/fatemiioon_news
❇️❇️❇️ اما ماجرا چیست؟ ▫▫▫ محمد بن جریر طبری، از علمای اهل است که در قرن پنجم (حدود هزار سال قبل) زندگی می کرده است. او کتابی دارد به نام "" که در این کتاب به اثبات حقانیت امامان شیعه پرداخته است‏. طبری در صفحه ۱۹۴ این کتاب، ضمن بیان احوالات بی بی شهربانو، مادر مکرمه امام سجاد (علیه السلام) می نویسد: همين كه اسيران ايرانی وارد مدينه شدند عمر تصميم داشت زنان را بفروشد و مردان را به عنوان برده بگيرد و آنها را به کار بگیرد تا در هنگام طواف، افراد ناتوان و بیمار و پیر را روی دوش خود بگذارند و دور کعبه حمل کنند. (عليه السلام) فرمودند: پيغمبر فرموده است افراد برجسته هر قوم و ملت را گرامی بدارید. عمر اعتراف کرد بله، من هم اين مطلب را شنيده‏ ام كه می فرمود هر گاه فرد با شخصيت يک طائفه‏ اى پيش شما آمد او را احترام كنيد؛ گر چه مخالف شما باشد. فرمودند: پس تو به چه حقی به خودت این اجازه را دادی که با این بزرگوران، اینگونه رفتار کنی؟ اينها گروهى هستند كه خودشان به میل خودشان تسليم شدند و علاقه به اسلام دارند و من از نژاد اينها فرزندانى خواهم داشت. من شما و خدا را گواه ميگيرم كه سهم خودم از اينها را در راه خدا آزاد نمودم. تمام بنى هاشم، و نیز سایر مسلمانان از مهاجر و انصار گفتند: یا ، ما نيز حق خود را به شما بخشيديم. فرمود: خدايا شاهد باش من تمام آنچه را ایشان به من بخشیدند، در راه تو آزاد نمودم. عمر گفت: چرا با تصميم من در مورد اين اسيران فارس مخالفت کردی و چه باعث شد كه بر خلاف راى من عمل كنى؟ دو مرتبه فرمايش پيغمبر درباره احترام افراد با شخصيت را به يادش آوردند و اینکه این افراد، به میل خودشان مسلمان شدن را پذیرفته اند. عمر دیگر اعتراض نکرد.... گروهى از قريش علاقه به ازدواج با آن بانوان داشتند. المؤمنين فرمودند: نبايد آنها را بر ازدواج مجبور كرد. اختيار را بخودشان بدهيد هر كس را كه خواستند انتخاب كنند. گروهى به شهربانو، دختر کسری اشاره نمودند. اختيار انتخاب را به او دادند و در حالی که در پس پرده بود، از او خواستگارى كردند. در حضور جمع به ایشان گفتند: از ميان كسانى كه از تو خواستگارى كرده اند كدام را انتخاب ميكنى؟ آيا علاقه بداشتن شوهر دارى؟ ایشان سكوت كردند. فرمودند: به شوهر علاقه دارد ولى حالا بايد منتظر بود تا چه كسى را انتخاب كند. عمر گفت: از كجا فهميدى تصميم به شوهر گرفته است؟ حضرت فرمودند: هر گاه بانوى با شخصيت بدون سرپرستی از يک طائفه خدمت پيغمبر می رسيد، وقتى از او خواستگارى ميشد، دستور ميدادند به او بگويند تو به شوهر دارى‏ مايلى؟ اگر خجالت می كشيد و سكوت می كرد، همين سكوتش را دليل اجازه اش قرار می دادند و دستور ازدواجش را صادر می كردند. اگر می گفت نه، اجبار بر پذيرش نمی كردند. خواستگاران را به شهربانو نشان دادند. ایشان با دست به امام حسين (علیه السلام) اشاره کردند. باز براى مرتبه دوم از او تقاضاى انتخاب كردند؛ اين مرتبه نيز به زبان فارسی گفت: اگر انتخاب با من است، او را انتخاب کردم. و را ولی (وکیل) خود انتخاب کردند تا خطبه عقد جاری شود. حذيفه نيز خطبه عقد را خواند. به او فرمودند: اسمت چيست؟ گفت شاه زنان دختر كسرى. به زبان فارسی فرمودند: "نه؛ شاه زنان نیست مگر دختر محمد" او سیدة النساء و شاه زنان است. تو شهربانو هستی و خواهرت نیز مروارید است، دختر کسری. عرض کرد: آرى صحيح است. شهربانو با امام حسین ازدواج کرد؛ و خواهرش مروارید، با امام مجتبی (علیه السلام) ❗این مطلب را منتشر کنید تا سایر مومنین نیز از اصل ماجرا آگاه شده و شبهات شیاطین در آنان اثر نکند. این مطلب در منابع زیر نقل شده است: 📚 دلائل الامامه طبری، صفحه ۱۹۴ 📚 العدد القویه (تالیف برادر علامه حلی) صفحه ۵۷ 📚 بحارالانوار جلد ۳۱ صفحه ۱۳۳ 📚 مستدرک الوسائل جلد ۱۱ صفحه eitaa.com/fatemiioon_news