eitaa logo
🤶🏻مامانوئل🤶🏻
692 دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
34هزار ویدیو
207 فایل
سلام دوست عزیزم🤶🏻 من مهلام مامان🤱🏻علی کوچولو(سوپراستار کانال😂) قراره بهترین کانال خرید جمعی باقیمت رقابتی رو بسازیم همچنین آموزش و هرچیز جذابی پیدا کنم میزارم تا از روزمرگی مون فاصله بگیریم😎 🎁همراهم باش تا با شگفتانه ها حالت خوب بشه🎁 @Mahlaershadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨الان هم هستند !!! 💠 بزرگ آقا، همان سال اول ازدواجشان که قم بودند، الان هم قم هستند. خانه ای اجاره کردند و بودند، الان هم مستاجرند، ما را یک روز برای نهار دعوت کردند، ما رفتیم منزل ایشان. یک سال از ازدواج ایشان نگذشته بود، ماه های اول ازدواج ایشان بود. ما هم یک گلدان معمولی خریدیم و رفتیم که دست خالی نرویم. من واقعا تعجب کردم که آیا این خانه، خانه است؟! حالا نه خانه فرزند و مقام اول کشور، حتی خانه یک تازه داماد هم نیست. یعنی خانه یک تازه داماد بالاخره یک زرق و برقی دارد، که تا مدت ها این زرق و برق ها در خانه تازه عروس و داماد هست. من در خانه اینها واقعا همان معمولی یک تازه داماد را ندیدم. بسیار زندگی معمولی، دو تا ماشینی، آن هم نه سه در چهار، چون من دقت داشتم به این چیز ها، دور و بر خودم را نگاه می کردم ... دو تا انداخته بودند، دور خانه هم بود و دو سه تا معمولی، نه مبلمانی! نه زرق و برقی ! زندگی ساده خوبی در آقازاده های ایشان سراغ داریم. 📚 همان ص 83 ( گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین احمد مروی ) @fatemiioon_news
🚨همه را به میدهند ... 💠 یک وقتی سفری به داشتند در دوره ریاست جمهوری که سفر خارجی تشریف می بردند. خب رسم است که رؤسای جمهور کشور ها به مهمان هایشان، در سفر خارجی هدیه می دهند. یک سرویس ظرف به اصطلاح ، رئیس جمهور کره یا یکی از این کشورها به حضرت آقا داده بود. ایشان هم به خانه آورده بودند. این را هم باز خانم آقا بیرون گذاشته بودند. حضرت آقا فرموده بودند این هدیه است، طلا و نقره هم نیست، یک ظرف چینی معمولی است و آن چنان گران قیمت هم نیست. 🔴 این را بگویم که حضرت آقا هدایایی که به ایشان داده می شود، هم در دوره ریاست جمهوری شان، هم در دوره رهبری، همه هدایا را به می‌دهند، در آنجا یک ای درست شده، بخش تابلویی هم دارد، مشخص است. حالا این ظرف را که آقا در خانه نگه داشته بودند با اینکه عرض می کنم خیلی ظرف گران قیمت یا طلا و نقره هم نبود خانم حضرت آقا می‌گویند ما این غذاهایی که می خوریم، با این ظرف‌ها جور در نمی آید. همان ظرف های خودمان خوب است. اینها را رد کنید برود، ما اینها را لازم نداریم. 📚 همان، ص 81 ( گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین احمد مروی ) @fatemiioon_news
🚨فروش برای خرید ... 💠 به یاد دارم از جمله مواردی که خود را فروخت، زمانی بود که سالی در مشهد، زمستان نزدیک شد و سرما شدت یافت و مردم برای گرم کردن خانه های خود، به خرید مواد سوختی که در آن زمان بود، روی آوردند. در چنین مواقعی تعدادی از مومنین به من مراجعه می‌کردند و پولی در اختیار من می‌گذاشتند، تا با آن زغال بخرم و بین نیازمندان توزیع کنم. معمولاً زغال را از زغال فروشی می خریدم بعد به کسانی که نیاز داشتند حواله می دادم تا زغال را از زغال فروشی بگیرند. در آن سال پولدارها به من مراجعه نکردند، بلکه فقرایی مراجعه کردند که معمولاً در چنین ایامی برای گرفتن زغال، درِ خانه علما را می‌زنند. اما آن سال، این افراد از خانه من نا امید باز می‌گشتند و این امر مرا بسیار اندوهگین می ساخت. که این حال را دید به من پیشنهاد کرد، را که برادرش به مناسبت تولد یکی از فرزندان به او هدیه کرده بود، بفروشم. من مخالفت کردم، ولی او اصرار ورزید. را گرفتم و خواستم آن را به قیمت هر چه بیشتر بفروشم. اتفاقاً یکی از همسایگان و دوستان به خانه ما آمد. من جریان را برایش تعریف کردم، تا تشویق شود که دستبند را به قیمت هر چه بیشتر بفروشد. او رفت و آن را به هزار و چند صد تومان فروخت و گفت من هم به اندازه همین پول، روی آن می گذارم. لذا مبلغ خوبی فراهم شد و با آن زغال خریدم و نگرانی همسرم هم برطرف گردید. 📚 فصل دهم، فرش پوسیده، ص 160 @fatemiioon_news
💠از باب حق گذاری، باید کمی هم شده، به نقشی که در زندگی من داشته، اشاره کنم. ایشان قبل از هر چیز از یک طمأنینه و و روحیه ی قوی برخوردار است؛ لذا با آن که خانه ما بارها مورد یورش دژخیمان واقع شد و با آن که من بارها در برابر او شدم و حتی در نیمه شب که برای من به خانه ما ریختند، مورد واقع شدم، علیرغم همه این ها هیچگاه ترسی یا ضعفی یا افسردگی و ملالتی در او مشاهده نکردم. با روحیه ای عالی و قوی در ملاقات من می‌آمد. در این ملاقات ها به من و می‌داد. هرگز نشد وقتی من در زندان بودم، خبر ناراحت کننده ای به من بدهد. به یاد ندارم که مثلاً خبر بیماری یکی از فرزندان را به من داده باشد، یا مطلبی را که برایم ناخوشایند باشد، درباره خانواده و بستگان و والدین گفته باشد. 📚 - فصل دهم ( فرش پوسیده ) - ص 159 @fatemiioon_news