eitaa logo
🤶🏻مامانوئل🤶🏻
689 دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
34هزار ویدیو
207 فایل
سلام دوست عزیزم🤶🏻 من مهلام مامان🤱🏻علی کوچولو(سوپراستار کانال😂) قراره بهترین کانال خرید جمعی باقیمت رقابتی رو بسازیم همچنین آموزش و هرچیز جذابی پیدا کنم میزارم تا از روزمرگی مون فاصله بگیریم😎 🎁همراهم باش تا با شگفتانه ها حالت خوب بشه🎁 @Mahlaershadi
مشاهده در ایتا
دانلود
حمله به کلید خورد... حواستون باشه... جنگِ بُرده بود که با عدم عده‌ای و خیانت عده‌ای تبدیل شد به محل تفرقه و شکست سپاه و شروع و ... و قدم بعد ایجاد بود... حواسمان به ، ، ابوموسی اشعری‌ها و اشعث‌ها باشه... یاعلی!... @fatemiioon110
🚨 داستان عجیب شدن در جنگ 💠امام صادق (علیه السلام) فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در کوه‌هاى تِهامَه مردى را دید که بر عصاى بلندى به اندازه درخت خرما تکیه زده است. فرمود: این آواز جنّ است. جن گفت: من هستم. حضرت فرمود: فاصله‌ی تو و ابلیس دو پدر می‌باشد؟ گفت: بله. حضرت فرمود: گذشته‌ی تو چگونه بود؟ گفت: از روزى که قابیل، هابیل را کشت من بودم. می‌توانستم حرف بزنم. به ریسمان الهى چنگ نزدم، در جنگل می‌گشتم و از تپّه‌ها بالا می‌رفتم و مردم را به قطع رحم با خویشاوندان و مال حرام دعوت می‌نمودم. سپس گفت: من توبه کرده‌ام. آن زمان که همراه نوح (علیه السلام) در کشتی‌اش بودم و او را به دلیل دعایى که براى قوم خویش می‌نمود، ملامت کردم. حضرت نوح نیز مرا به توبه واداشت. پس از آن با هود (علیه السلام)، همراه با کسانى که به او ایمان آورده بودند، در مسجد آن حضرت بودم و او را نیز به جهت دعایى که براى قومش نمود، ملامت کردم. و با الیاس در شن‌زارها به سر می‌بردم. و همراه ابراهیم (علیه السلام) آن هنگام که قوم وى او را در آتش انداختند بودم من در میانه منجنیق و آتش بودم که خداوند آتش را بر آن حضرت سرد و سلامت ساخت. پس از آن، با یوسف (علیه السلام) بودم آنگاه که برادرانش به وى حسادت ورزیدند و او را در چاهى افکندند. من او را به عمق چاه بردم و او را غذا می‌دادم و مثل یک رفیق با او رفتار می‌نمودم. بعد از آن، در زندان نیز یار و انیس‏ وى بودم تا این‌که خداوند وى را از آنجا نجات داد. سپس، همراه با موسى (علیه السلام) بودم. آن‌حضرت بخشى از تورات را به من آموخت و فرمود: اگر در زمان حضرت عیسى هم بودى، سلام مرا به او برسان. من نیز عیسى (علیه السلام) را ملاقات کردم و سلام موسى (علیه السلام) را به ایشان رساندم. و همراه آن حضرت بودم تا این‌که بخشى از انجیل را به من آموخت و فرمود: اگر در دوران حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) بودى سلام مرا به آن حضرت برسان. پس اى رسول خدا! عیسى بر تو سلام می‌رساند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: بر عیسى، روح خدا تا آن زمان که آسمان‌ها و زمین پا برجایند سلام. و بر تو نیز سلام اى هام! که سلام آنان را به من رساندى. اگر درخواست و حاجتى دارى، بگو. هام گفت: خواسته من آن است که خداوند تو را براى امّتت نگهدارد و آنان را براى تو شایسته و صالح گرداند و به آنان استقامت عطا کند تا براى وصى و جانشین پس از تو مقاومت ورزند؛ چرا که امت‌هاى پیشین به‌ خاطر سرپیچى از اوصیاى الهى به هلاکت رسیدند. و خواسته من آن است که اى رسول خدا! سوره‌اى از قرآن را به من تعلیم دهى تا در نمازم آن را بخوانم. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به (علیه السلام) فرمود: به هام یاد بده و با او مدارا کن. هام گفت: اى رسول خدا! این کسى که مرا به او می‌سپارى کیست؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: اى هام! در کتاب، وصى «آدم» را چه کسى یافتید؟ گفت: «شیث» جانشین «نوح» که بود؟ گفت: «سام» جانشین «هود» که بود؟ گفت: «یوحنا بن حنان» پسر عموى هود. وصىّ و جانشین «ابراهیم» که بود؟ گفت: «اسماعیل و جانشین اسماعیل، اسحاق» جانشین «موسى» که بود؟ گفت: «یوشع بن نون» جانشین «عیسى» که بود؟ گفت: «شمعون بن حمون صفا» پسر عموى مریم. فرمود: چرا اینان جانشینان پیامبران هستند. هام گفت: چون در دنیا زاهدترین مردم بودند و راغب‌ترین آنان به آخرت. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: در کتاب، جانشین «محمّد» را چه کسى یافته‌اید؟ گفت: در تورات، نامش «إلیاست» آن‌حضرت فرمود: این «إلیاست» او على جانشین و برادر من است، او زاهدترین مردم نسبت به دنیا و راغب‌ترین نسبت به خداوند در آخرت می‌باشد. هام بر (علیه السلام) سلام کرد و گفت: اى رسول خدا! آیا او نام دیگرى هم دارد؟ فرمود: آرى، «» پس (علیه السلام) سوره‌هایى از قرآن را به او آموخت. هام گفت: اى ! اى جانشین محمّد! آیا آنچه از قرآن به من آموختى براى نماز من کافى است؟ فرمود: آرى. اندک قرآن، بسیار است. یک بار دیگر هام آمد و بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سلام داد و خداحافظى کرد و برگشت. و دیگر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را ندید تا این‌که آن حضرت از دنیا رفت. هام در لیلة الهریر نزد (علیه السلام) آمد و در جنگ صفین در رکاب (علیه السلام) کشته شد. 📙بصائر الدرجات، صفحه ۱۱۸ eitaa.com/fatemiioon_news