قطرات خون از بدن او جاری شده بود.
وقتی همه نیروها از روی بدن او عبور کردند، عمليّات با موفّقيّت آغاز شد . . .
در همان لحظات جوان را از روی موانع بلند کرديم
همينطور که خون از تمام بدن او جاری بود،
دستانش را به سوی آسمان بلند کرد :
خدايا تحمّل ندارم
شهادت را نصیبم کن...
در همان لحظه، گلولهای بر چهره نورانی او نشست....
اهل افغانستان بود
غربت و گمنامی خاص خودش را داشت ، نوزده سال بیش تر نداشت . . .
از تمام دار دنیا یک موتور داشت ،
آن را هم وصیت کرده بود بفروشند و به جبهه کمک کنند . . .
#شهید #رجبعلی #غلامی
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
@fatemiioon_news