eitaa logo
🤶🏻مامانوئل🤶🏻
732 دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
34هزار ویدیو
207 فایل
سلام دوست عزیزم🤶🏻 من مهلام مامان🤱🏻علی کوچولو(سوپراستار کانال😂) قراره بهترین کانال خرید جمعی باقیمت رقابتی رو بسازیم همچنین آموزش و هرچیز جذابی پیدا کنم میزارم تا از روزمرگی مون فاصله بگیریم😎 🎁همراهم باش تا با شگفتانه ها حالت خوب بشه🎁 @Mahlaershadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 خبر از عدم برگزاری جام جهانی... 😳😳😳😳 https://eitaa.com/fatemiioon_news
🔴 در دبیرستان در جمهوری اسلامی ایران چه می‌گذرد! روایت از مدرسه تیزهوشان فرزندش ✍ بعد می‌گن چرا غالب افراد فریب خورده این روزها رو نوجوان‌ها تشکیل می‌دن!! آقای جمهوری اسلامی بیشتر به وضعیت مدارس و آموزش و پرورش بچه‌ها اهمیت بدید‼️ ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 فضای مجازی وِل، افتخار ندارد! 📍با وجود اینهمه تاکیدی که من کردم... نباید وسیله‌ی توطئه‌ی دشمن باشد... 🎙رهبر_انقلاب: آنست تا زمانیکه عزم جدی برای و حرکت دشمن در فضای مجازی وجود نداشته باشد، باید منتظر فتنه‌های عمیق‌تر و پیچیده‌تر از قبل باشیم... نوروز ۱۴۰۰ ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمبرداری مخفیانه‌ی از فرمانده شهید ، هنگامیکه در حال گریه کردن، حین گوش دادن آهنگ امام رضا علیه السلام هستند...(کنارشون شهید جعفرجان محمدی مشغول کتابت) 💔 https://eitaa.com/fatemiioon_news
📍 توسل یک مسیحی به (علیه‌السلام) ❗️ 🔴 من این ماجرا را برای دوستانم نقل کرده‌ام... سه یا چهار سال پیش رفته بودم پیش دندان پزشکی که از سادات است. در حالی که دندان من را اصلاح می‌کرد تلفن زنگ زد. بعد از صحبت کردن، به من گفت این خانمی که با من صحبت کرد، مسیحی است و من با داماد او رفیق هستم. او هم پزشک است و با هم در ارومیه دوره گذراندیم. سال گذشته دامادش سردرد شدیدی گرفت که معلوم شد غدۀ بزرگ و خطرناکی در سرش هست و پزشکان هم می‌گفتند که اگر عمل کند می‌میرد. خیلی هم مضطرب بود؛ بالاخره عمل کرد و خوب شد. گذشت تا اینکه چندی قبل که من می‌خواستم بروم مشهد، این خانم به من گفته بود که هر وقت خواستی بروی من را هم خبر کن. وقتی می‌خواستم بروم، زنگ زدم. او آمد و یک بسته آورد و گفت: می‌روی مشهد، این را بده به آستان؛ پول است. گفتم: ماجرا چیست؟ گفت: وقتی دامادم آن طور شد و می‌خواستیم عمل کنیم، نذر کردم برای امام هشتم(علیه‌السلام)... می‌گفت من همین طور مات و مبهوت شدم. این‌ها «کارآی زنده» هستند و هیچ تفاوتی هم نمی‌گذارند؛ هر کسی که به درِ خانۀ این ها برود دست خالی برنمی‌گردد؛ به این می‌گویند «عزیز». (رحمه‌الله) اموزنده🎐 https://eitaa.com/fatemiioon_news
33.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 باب الحوائج جوان به کما رفته توسط حضرت عباس علیه السلام قسمت بیست و چهارم؛ اعجاز ایمان (قسمت سوم) تجربه‌گر: آقای ایمان عبدالمالکی https://eitaa.com/fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان از حال و هوای مقدس در روز علیه السلام https://eitaa.com/fatemiioon_news
🛑 قبل از خروج از کشور املاک خود را فروخته بود 🔹علی کریمی بیشتر املاک و دارایی‌های خود در ایران را قبل از خروج از کشور به فروش رسانده یا مالکیت آن‌ها را واگذار کرده است. *فارس https://eitaa.com/fatemiioon_news
🔰تکذیب پلمب ویلای توسط قوه قضاییه/ پلمب ویلا توسط عوامل داخلی! 🔹یک منبع آگاه اعلام کرد: دستگاه قضایی تاکنون اقدامی در جهت پلمب ویلای علی کریمی انجام نداده و به نظر می‌رسد، این اقدام، بیشتر یک شیطنت از سوی برخی از عوامل داخلی این فرد در جهت قهرمان‌سازی از وی بوده است. 🌍 https://eitaa.com/fatemiioon_news
روایت دختر سوری در محاصره داعشی‌ها ❌پدرم اسلحه آورد خانه گفت: اگر اتفاقی افتاد و من نبودم خودتان را بکشید از پدرم پرسیدم چرا ؟؟ گفت چون اگر خودتان را نکشید داعشیها بلایی سرتان میاورند. که ارزو میکنید بدنیا نیامده بودید. فردای انروز چند خانواده از خانواده های منطقه به دست داعش اسیر شدند که پسرها و مردها و پیرمردها و پیرزنها را سربریده و دختران و زنان را برده بودند.اینجا بود که مجبور شدیم یکی از خانواده را انتخاب کنیم که اگر اتفاقی افتاد همان همه ما را بکشد و در بعد هم خودش را بکشد..و در اخر برادرم که 12 سال داشت به اصرار مادرم قبول کرد که این کار را انجام دهد و ما نه شب داشتیم و نه روز و واقعا در شدیدترین و سختترین شرایط روحی بودیم و مادرم با گریه به برادرم میگفت که اسلحه را از خودت جدا نکن چون هر لحظه ممکن است که اوضاع جوری شود که از ان استفاده کنی و نگذاری که ما زنده به دست این داعشیهای کافر بیافتیم و میگفت پسرم نکنه دلت به رحم بیاید که اگر دلت به رحم امد و ما را نکشتی انها به طرز فجیعی ما را میکشند..چند روزی را با این اوضاع بد و استرس شدید گذراندیم و چند روز بعد داشتم نماز صبح میخواندم که شلیک گلوله در روستا شروع شد و درگیری خیلی شدید بود همه بیدار شدیم و برادرم اسلحه را به دست گرفته بود مادرم گفت هر وقت بهت گفتم اول من رو بکش بعد سه خواهرت بعد هم خودت..درگیری تقریبا سه ساعت طول کشید ما دیگه ناامید شده بودیم و گفتیم که دیگه کار تمومه.در همین لحظه پدرم در را باز کرد و وارد شد مادرم گفت چی شده.پدرم گفت ما درگیر نشدیم ایرانیها امدند و با داعشیها در گیر شدند میخواهند محاصره روستا را بشکنند تا ما را از این کفار نجات بدهند. یکساعت بعد محاصره شکسته شد. خدا را شاهد میگیرم تمامی اهالی روستا با دیدن نیروهای ایرانی از خوشحالی گریه شوق میکردیم و بالاخره این کابوس حقیقی تمام شد. آنروزها را هیچ وقت فراموش نمیکنیم که چگونه شب را به صبح و روز را به شب میرساندیم.. برای شادی روح ســـــردار سلیمانی و یاران با وفایش پنج صلوات محمدی بفرست اینو فرستادم تا اینکه قدر شهدا و مرزداران و رزمندگان را بدانیم،،،،، https://eitaa.com/fatemiioon_news
احلام خواننده زن، فوتبالیست‌ها را تهدید به انتشار چت‌های خصوصی خود با آن‌ها کرده فکر می‌کنید سرویس‌های جاسوسی چطور و با چه مدارکی رو تهدید به افشاگری می‌کنند؟! https://eitaa.com/fatemiioon_news
فضائل امام حسن ع - استاد عالی.mp3
23.27M
. ▪️﷽ا▪️ 💎 فضائل و 🕌 و ویژگی‌های 💎 آقا علیه‌السلام 🎤 استاد مسعود عالی https://eitaa.com/fatemiioon_news
استوری 🔹شهر داره آروم می‌شه اما این سلبریتی‌های... نمی‌خوان بزارن آرامش و امنیت تو کشور برقرار بشه 🔹مسئولین کجان که جلوی این جماعت رو بگیرن؟! https://eitaa.com/fatemiioon_news
علیه‌السلام 🔸️حکایت سرباز یزدی که با عنایت امام مهربانی‌ها شفا گرفت 🔹️یکی از سربازان مشغول به خدمت در یزد بود که ناگهان به بیماری نامعلوم مبتلا شد، سه روز از بیماری‌اش گذشت چهره‌‌اش سیاه شده بود و با ناراحتی و اضطراب دست و پا می‌زد. 🔹️بیماری‌اش به قدری شدت گرفته بود که پزشکان از او قطع امید کردند، نزدیک عصر روز سوم ناگهان از جایش بلند شد و فریاد زد «یا امام رضا روحی فداک». 🔹️اطرافیانش که تعجب کرده بودند ماجرا را جویا شدند و جعفر تعریف کرد: به یک‌بار دنیا پیش چشمانم سیاه شد، بعد دیدم دو نفر سیاه رنگ به صورت ترسناک دستانشان را به گلویم گذاشته و در حال خفه کردنم بودند که بزرگواری ظاهر شد و به آن دو نفر خطاب کرد که: «مگر نمی‌دانید منم امام رضا ضامن غریبان». 🔹️آن دو نفر به محض شنیدن این سخن دست از گلوی من برداشتند و از نظرم محو شدند، علیه‌السلام به من فرمودند: «برخیز» وقتی بلند شدم کسی را ندیدم». 🔹️سرباز روز بعد از پادگان مرخصی گرفت و برای پابوسی حرم مطهر رضوی عازم مشهد شد. https://eitaa.com/fatemiioon_news
▪️▫️▪️▫️▪️ 🍂 🍂 علیه‌السلام ✍یکی از معجزات امام رضا علیه‌السلام که اخیرا اتفاق افتاده است: یک عروس و داماد تهرانی که تازه عروسی می‌کنند تصمیم می‌گیرند بنا به اصرار آقا داماد بیایند ولی عروس خانم با این شرط حاضر می‌شه بیاد مشهد که فقط برن تفریح و دیدن طرقبه و شاندیز و اصلا داخل حرم نروند و زیارت نکنند. 👈درست چند روزی هم که مشهد بودند را با تفریح و بازار و خرید گذراندند تا اینکه روز آخر شد و چمدان‌هایشان را داخل ماشینشان گذاشتند و از هتل خارج شدند. وقتی به میدان پانزده خرداد یا به قول مشهدی‌ها میدان ضد رسیدند آقا داماد وقتی گنبد و گلدسته آقا رو دید ماشین را نگه داشت و سلامی به آقا داد و مشغول دعا بود که عروس خانم هم دستشو از ماشین بیرون آورد به تمسخر گفت: امام رضا بای بای، خیلی مشهد خوش گذشت؛ بای بای داماد ماشین را روشن کرد از مشهد خارج شدند، توی راه بودند که عروس خانم خوابش برد، تقریبا نزدیک ظهر بود و چند کیلومتری داشتند تا برسند به نیشابور که ناگهان عروس گریه کنان از خواب پرید و زار زار گریه می‌کرد، از شوهرش پرسید که الان به کجا رسیدند؟ شوهرش هم جواب داد نزدیک نیشابور هستیم؛ عروس هم در حالی که گریه می‌کرد و رنگ پریده گفت برگردیم مشهد داماد هرچی اصرار کرد که چرا؟ ما صبح مشهد بودیم واسه چی برگردیم عزیزم؟ عروس گفت: فقط برگردیم مشهد 👈برگشتند به مشهد و وقتی رسیدند به نزدیک حرم؛ عروس اصرار کرد که بروند حرم؛ داماد با ادب هم اطاعت کرد ولی با اصرار فراوان دلیل گریه و اصرار برگشتن و حرم رفتن را از خانمش جویا شد که عروس خانم اینطور جواب داد: 👈وقتی در ماشین خواب بودم، خواب دیدم که داخل حرم، امام رضا ایستاده و یکی از خادم‌ها هم داره اسامی زائرین را برایشان می‌خوانند و امام رضا هم تایید می‌کند و برای زوارش مهر تایید می‌زنن تا اینکه امام رضا گفتند که پس چرا اسم این خانم(عروس)را نخواندی؟ 👈خادم هم جواب داد که آقاجان ایشان این چند روزی که مشهد آمده بودند به زیارت شما نیامده و اعتنایی به حرم و زیارت شما نداشتند آقا... 👈امام رضا جواب داد که اسم ایشان را هم داخل لیست زائرین ما بنویسید؛ این خانم وقت رفتن و خروج از مشهد از من خداحافظی کردند و تشکر کردند پس ایشان هم زائر ما بودند. السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا https://eitaa.com/fatemiioon_news
🔶 استوری - - خواننده درباره فوتبالیست ها https://eitaa.com/fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش به اتفاقات اخیر در مراسم جامعه الحسین مشهد: یک زن، بزرگ جمله مردان زمین است/ دنیا! تماشا کن حقوق زن، همین است https://eitaa.com/fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ | خورشید هدایت 🔹رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت شهادت حضرت علیه‌السلام، گوشه‌هایی از مراسم غبارروبی مضجع مطهر رضوی در سفر اخیر رهبر انقلاب به مشهد مقدس در محرم الحرام ۱۴۴۴ را در نماهنگ «خورشید هدایت» منتشر میکند. https://eitaa.com/fatemiioon_news
🔹بیش از ۶ میلیون زائر در ایام رحلت رسول الله در نجف 💬بنا به اعلام عتبه علویه، حرم مطهر امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در ایام رحلت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله میزبان ۶۴۴۵۲۰۰ زائر بوده است. 🌍 https://eitaa.com/fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدئویی دیگر از حمله وحشیانه روز گذشته ایرانی لندن نشین به دسته پاکستانی‌ها https://eitaa.com/fatemiioon_news
داستان‌ها و حکایات پندآموز کرامت امام رضا علیه السلام و حسن بن علی وشاء عنایت علی بن موسی الرضا علیه السلام به حسن بن علی وشاء که می‌خوانید. منبع: ۵۳ داستان از کرامات حضرت رضا علیه السلام، موسی خسروی حسن بن علی وشاء گفت: من واقفی مذهب بودم. شبی از خراسان با مقداری پارچه و اشیاء تجاری به مرو رفتیم؛ غلام سیاهی را دیدم که نزد من آمد، گفت. مولایم گفته است آن برد یمنی را که نزد تو است، بده تا غلامم را که از دنیا رفته است، کفن کنم. پرسیدم آقایت کیست؟ گفت: علی بن موسی الرضا علیه السلام. گفتم: پارچه‌ها و برد یمنی‌ام را در راه فروخته‌ام. غلام رفت و بار دیگر باز آمد و گفت: چرا، بردی نزد تو هست. گفتم. خبر ندارم. غلام رفت و برای سومین بار بازگشت و گفت: داخل فلان جوال. در عرض آن، بردی هست؛ با خود گفتم: اگر این سخن راست باشد، دلیلی برای امامت آن حضرات خواهد بود. به غلامم گفتم: برو و آن جوال را بیاور. غلام رفت. آن را آورد. جوال را باز کردم؛ دیدم در ردیف دیگر لباس‌ها هست؛ آن را برداشته، بدو دادم و گفتم: عوض آن پولی نخواهم گرفت. غلام رفت و بازگشت و گفت: چیزی که مال خودت نیست، می‌بخشی؟ دخترت فلانی، این برد را به تو داده و از تو خواسته است که برایش بفروشی و از پول آن فیروزه و نگینی از سنگ سیاه برای او بخری؛ حال با این پول، آنچه از تو خواسته است؛ برایش خریده، برایش ببر. از این جریان تعجب کردم و با خود گفتم مسائلی که دارم از او خواهم پرسید؛ آن مسائل را نوشتم و در آستین خود نهادم و عازم خانه آن حضرت شدم؛ اتفاقا یکی از دوستانم، که با من هم عقیده نبود، به همراهم بود. ولی از این جریان خبر نداشت؛ بمحض اینکه به در خانه رسیدم، دیدم، بعضی از عربها و افسران و سربازان به خدمت ایشان می رسند؛ من نیز رفتم و در گوشه خانه نشستم تا زمانی گذشت؛ خواستم برگردم. در این هنگام غلامی آمد و به صورت اشخاص، به دقت نگریست و پرسید پسر دختر الیاس کیست؟ گفتم منم. فورا پاکتی که در آستین خود داشت بیرون آورد، گفت: جواب سؤالات و تفسیر آن مسائلی که طرح کرده بودی؛ داخل این پاکت است. آن پاکت را گرفته باز کردم؛ دیدم جواب سؤالاتم با شرح و تفسیر، در آن کاغذ نوشته است. گفتم: خدا و پیامبراش را گواه می‌گیرم که تو حجت خدایی. و استغفار و توبه می‌نمایم؛ فورا از جای حرکت کردم؛ رفیقم پرسید کجا می‌روی؟ گفتم: حاجتم برآورده شد. برای ملاقات آن جناب؛ بعدا مراجعه خواهم کرد.[1] 📖پی نوشت:[1]ج 49، بحار، ص 70، در ص ‍ 644-645 در حدیقة الشیعه هم روایتى شبیه این ، از على بن احمد کوفى نقل شده است ♡••♡••♡••♡••♡ https://eitaa.com/fatemiioon_news
واکنش به سخنان حسن عباسی پی نوشت: زنده باد زنان ایرانی؟ یا زنان روسی😉 https://eitaa.com/fatemiioon_news