eitaa logo
мαɴαreм
240 دنبال‌کننده
561 عکس
94 ویدیو
0 فایل
[ بِسم‌ِرَب‌ِّماه‌ِچشمانش ] اینجا‌ مانارِم‌ به‌ معنای‌ ِماندگار‌ ِمن‌ .. برای قدم زدن در کوچه پس‌کوچه‌های ِخیال .. برای برگشتن به آغوش ِخود .. برای حس ِلمس ِابدیت .
مشاهده در ایتا
دانلود
мαɴαreм
خب تا به‌حال معدود افرادی هستن ک ِ روی ِ پرحرف وجودیت ِ من ُ دیدن !
و اونم جزوشون .. و من بی‌پروا شروع کردم ؛ از همه چی ، از گذشته‌ی ِخاکستری‌ای ک ِ رفت.. تا همین‌روزی ک ِ از عطر چای مست میشدم .
мαɴαreм
و اونم جزوشون .. و من بی‌پروا شروع کردم ؛ از همه چی ، از گذشته‌ی ِخاکستری‌ای ک ِ رفت.. تا همین‌روزی
این وسط زیاد رد زخم‌آی قدیمی خودنمایی میکردن و انگار ک ِ میومدن روی صحنه نمایش و با هزار طرح گریم و بزک دوزک باز درد ُ به رخ میکشیدن!
мαɴαreм
این وسط زیاد رد زخم‌آی قدیمی خودنمایی میکردن و انگار ک ِ میومدن روی صحنه نمایش و با هزار طرح گریم و
خندید گفت : یادم نمیاد راجب ی ِ سری از اینروزایی ک ِ شرح واقعه کردی برات گفته باشم عا ! من ؟ میشد نرم پی ِ زخم‌ ِش ؟ مطمئناً خیر .
мαɴαreм
خندید گفت : یادم نمیاد راجب ی ِ سری از اینروزایی ک ِ شرح واقعه کردی برات گفته باشم عا ! من ؟ میشد
منی ک ِ بحث دست گرفته بودم : ببین زیاد زخم خوردیم ! هم من ، هم تو .. ولی تموم شد و گذشتیم از اون دوران .
мαɴαreм
منی ک ِ بحث دست گرفته بودم : ببین زیاد زخم خوردیم ! هم من ، هم تو .. ولی تموم شد و گذشتیم از اون دو
گفت : این زخم‌آ تلخ کردن وجودمون ُ ! منی ک ِ صدای لبخندم گم شد بین همهمه .. ببین تلخ ؟ تلخی‌ام بود گذشت ! دست ِتو بده به من ؛ نگاه کن به چشمام .. یعنی مطمئن ِت نکردم من ؟ مگه همون زخم‌آ باعث نشدن قد بکشیم ؟ ببین حتی اون زخم‌آ قشنگن! حتی اونا دوست‌داشتنی‌ ِ برای ما .
мαɴαreм
گفت : این زخم‌آ تلخ کردن وجودمون ُ ! منی ک ِ صدای لبخندم گم شد بین همهمه .. ببین تلخ ؟ تلخی‌ام بود
- اصلا اینارو بیخیال ! تو جرعت‌شو داری با این زخم‌آ و دردا منو دوست داشته باشی؟ + دیوونه شدی ؟ - طفره نرو ؛ جواب منو بده . + معلومه ک ِ آره ! من به گذشته کاری ندارم ک ِ بسی برای هر دوی ِما درخشان ِ ؛ قراره آینده رو بسازیم .. - فلذا احسنت ؛ پس منم همینطور .
мαɴαreм
- اصلا اینارو بیخیال ! تو جرعت‌شو داری با این زخم‌آ و دردا منو دوست داشته باشی؟ + دیوونه شدی ؟ - ط
سفارش ِمون ک ِ رسید ؛ خودمو سپردم دست دقایق تا اون چند ساعت به دور از درس ُ زندگی کنم ، الحق و الانصاف .. گاهی راضی کردن دل و منطق با هم سخت ِ !
мαɴαreм
سفارش ِمون ک ِ رسید ؛ خودمو سپردم دست دقایق تا اون چند ساعت به دور از درس ُ زندگی کنم ، الحق و الان
تهش ؛ روی همون میز معروف .. کنار گلدون ِبزرگ ِبابا آدم ِماجرای ِما ! بهش قول دادم ؛ با تک به تک زخماش.. با تمام تلخیاش.. با تمام فراز و نشیب‌آ دوسش داشته باشم! ی ِقول ِانگشتی ِریشه‌دار .
мαɴαreм
تهش ؛ روی همون میز معروف .. کنار گلدون ِبزرگ ِبابا آدم ِماجرای ِما ! بهش قول دادم ؛ با تک به تک زخم
یادآوری ی ِ سری خاطره‌ها مثل ِدویدن بین ِگندم‌زار ؛ مثل ِثبت لبخندای یهویی ؛ مثل ِعطر ِشکوفه ِبهاری‌عه ؛ مثل ِحس ِ گرمای ِ آغوش توی برف ؛ مثل ِخیس خوردن ِ بابونه‌ها زیر ِزبون ؛ مثل ِتمام حسای ِ خوب ُ مطلوب ِ این عالم ؛ اصلا مثل ِوجود ِمعشوق برای عاشق .
ولی من بعد از دیدن خاتون هنوزم ؛ با خودم فکر میکنم همه چی به کنار ! خاتون چطور تونست از خاتونم گفتنای شیرزاد بگذره ؟ .
آدم ی ِوقتایی حوصله خودشم نداره .. ! بعد من موندم این دوست‌داشتن چیه لعنتی ؛ ی ِ جوری می‌ره تو اعماق ِقلب ک ِ خدایا ((: اینارو بیخیال ؛ میخواستم بگم : آره عزیزم همه ِما ی ِ روزایی فقط ُفقط حوصله ِ ی ِ نفر ُ داریم و تمام .