داروخانه معنوی
#احسن_القصص #تشرفات (قسمت چهارم): #امام_زمان 💥من هم با فاصله ای عقب سر او ایستادم و مشغول نماز شدم
#احسن_القصص
#تشرفات (قسمت اول):
#امام_زمان
💥روز اول ماه رجب ۱۴۲۱ به همراه همسرم بعد از نماز صبح به حرم مطهر امام رضا علیه السلام مشرف شدیم. ما آن وقت ها معمولا از کفشداری شماره ۱۶ وارد می شدیم و قراری که برای برگشت با هم می گذاشتیم جلوی درب خروجی به طرف همان کفشداری بود. آن روز برای حدود نیم ساعت بعد با هم قرار گذاشتیم.
✨💫✨
به طور معمول اگر همسرم زودتر برمی گشت همان جا می نشست و چون پوشیه داشت وقتی مرا می دید با دیدنم بلند میشد و به طرف من می آمد و با هم می رفتیم و اگر من زودتر می آمدم چون آنجا همیشه عده ای از خانمها بودند، رو به قبله می نشستم و ایشان به طرفم می آمد و به نحوی که متوجه شوم مرا از آمدنش مطلع می کرد. آن روز من زودتر آمدم و مثل همیشه رو به قبله نشستم ، حرم در آن ساعت صبح خلوت بود، لذا صدای عده ای که دورتر نشسته بودند و دسته جمعی دعای توسل می خواندند به خوبی به گوش می رسید.
✨💫✨
من هم با آن ها شروع کردم و به قصد خواندن خوب گوش می دادم، وقتی به بخش توسل به امام زمان علیه السلام رسید، با توجه به اینکه آن حضرت همیشه با ما و ناظر اعمالمان هستند بلند شدم و بعد مؤدب نشستم و چون یقین داشتم آقا حرفهایم را می شنود در دل شروع کردم به صحبت با ایشان، نمی خواهم حالتم را بیان کنم که چگونه اطمینان داشتم که حضرت پهلویم نشسته و به حرفهایم گوش می دهند، نمی دانم چند دقیقه طول کشید و من همانطور گرم صحبت و راز و نیاز بودم، یک مرتبه از گوشهٔ چشم متوجه...
ادامه دارد....
@Manavi_2
6.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خـیرهبَرعَڪسحَـرَم،
زیرلَـبم مۍٖگویـَم . .
نوڪَرَتدِلـتَنگاَسـت،
خودَتڪآرۍکُـن . .!💔:)
#امام_حسین
#دلتنگی
@Manavi_2
عـِشقیـِكوآژِهبۍاَرزِشوبۍمـَعنۍبـود
تـٰآڪِهیـِکبـٰآرهخـُداگُفـتڪِهعـِشق
اَسـت؛حُسـِین♥︎(:!'
#امام_حسین
#امام_زمان
@Manavi_2
چـون حِجا'ب داري...
هَـروقَـتْدِلـِتْگِرفـْتْبا'طَعنـِہهـا...
قـُرآنْروبـازڪُن..
وسـوره مُطَـففیـنْرونـِگاهڪُن...🌱
آنـانْڪِهآنروزبـِهتـومۍخَنْدَنـدْفَردا
گـِریانَـندوتـوخَنـْدانْ:)))... ♡
#حجاب
#چادرانه
@Manavi_2
میگفـت:
شِکَسْتَنْچیزیرَفْعبَلاسـتْ. .!
ولیأگـرشِکَسْتَنِدلِ"مہـدی" أسـْتْ ،
خودِبَلـاسْتْ:)💔 "
اَلّلهُمعجِّللِوَلیِّکالفَرَجَ-
#امام_زمان
@Manavi_2