eitaa logo
داروخانه معنوی
6.8هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.7هزار ویدیو
128 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
(داستانی عبرت آموز)‌ ‌ کامران با یک نفس عمیق کنارم نشست و تا ته آبمیوه اش رو سرکشید -بفرما!! اینهمه اصرار کردم اما راضی نشد.تو واقعا فکر کردی امثال این ملاها میان سوار ماشین ما بشن؟! هه! باور کن بدبخت ترسید بریم یهه گوشه خفتشو بچسبیم سرشو زیرآب کنیم سوار نشد.. مخصوصا با اینهمه اصرار من حتما فک کرده یک کاسه‌ای زیر نیم کاسه ست...هههههههه دندان هامو با خشم به هم میسابیدم. - صدای نفس هام از صدای خودم بلندتر بود! -هم هم چرا بهش گفتی من دوست دخترتم؟ اوفهمیده بود عصبانیم. سعی میکرد با خنده های متعجبانه اش بهم بفهماند که احساسم بی معنیست. -خب توقع داشتی بگم خواهرمی؟! معلومه دیگه.تو دوست دخترمی صدامو بالاتر بردم..با نفرت به صورتش زل زدم: - پرسیدم چرا بهش گفتی من دوست دخترتم؟! حسابی شوکه شده بود.به من من افتاده بود -من من نمیدونستم ناراحت میشی! -بهت گفته بودم که حق نداری به کسی بگی من دوست دخترتم -خب ارههه ولی قرار بود این تا زمانی باشه که بهم اعتماد نداری! ابروی سمت راستم بالا رفت و با خشم گفتم: -و چیشد که فکر کردی بهت اعتماد دارم؟ حالا آثار خشم وبهت زدگی در صورت او هم نمایان ترشد: -ما مدتهاست باهمیم!! اگر به من اعتماد نداری چطور اینهمه مدت... نگذاشتم حرفش رو تمام کند و در حالیکه کیفم رو از صندلی عقب برمیداشتم گفتم: -همه چیز بین ما تموم شد! وبدون اینکه صدای کامران رو بشنوم پیاده شدم و به همون مسیری که آن طلبه روان شده بود،رهسپارشدم! کامران خیلی صدایم کرد..اما من چیزی نمیشنیدم.اصلا نمیخواستم بشنوم. من فقط رد عطرو دنبال میکردم! آه چقدر دلم مسجد میخواهد!! ساعتی بعد مقابل در مسجد بودم.اما درهای مسجد به رویم بسته بود.صدای غضب آلود مسجد را میشنیدم: -ای زن بوالهوس بی حیا! بخاطر هوست از درم بیرون رفتی و حالا بخاطر همان هوس برگشتی؟ ! برگرد از راهی که آمده ای .!برگرد!! !! وقتی دید منصرف نمیشم وخیره به در بسته ماندم از خدا خواست باران بفرستد.باران بدون مقدمه چون سیلی به سرو صورتم میکوبید و من با نا امیدی از خدا خواستم زودتر اذان بگوید ودر برویم باز شود.ساعتم را زیر ذرات درشت باران نگاه کردم.ساعت سه بود و تا اذان دوسه ساعتی باقی مانده بود.! زنگ زدم به فاطمه! شاید او تنها پنااه من زیر باران باشد. چندبوق که خورد صدای زنانه ی مسنی پاسخ داد: -بله با تردید بعد ازسلام سراغ فاطمه را گرفتم.نکند فاطمه تمایل نداشته با من صحبت کند؟! اما آن زن که خودش را مادر فاطمه معرفی کرد گفت: -فاطمه تازه مسکن خورده، خوابیده. با تعجب پرسیدم؟ ! مسکن؟ ! مگر مریضه خدای نکرده؟! -مگه شما نمیدونید؟!فاطمه تصادف کرده! پا وسرش از چند ناحیه شکسته. بخاطرش چندروز بستری شد.. دیگر چیزی نمیشنیدم.زبانم بند آمده بود.آدرس را گرفتم و بدون فوت وقت رفتم دم در خانه شان.قبل ار فشار زنگ روسریم را جلو کشیدم. آینه ی کیفی خودم رو درآوردم.رژم را با دستمال پاک کردم ودستمال رو مانند سمباده به روی صورتم کشیدم.زنگ را زدم.لحظه ای بعد مادرش در را باز کرد. با دیدن من حسابی جاخورد.انگار انتظار یک دختر با وقار چادری را میکشید! ادامه دارد... به قلم ✍ کپی بدون ذکر نام وآدرس نویسنده اشکال شرعی دارد😊 آیدی وآدرس نویسنده👇 @moghimstory https://telegram.me/joinchat/AAAAAD9XxVgHZxF0tRsThQ حجاب فاطمی👆 ⛔️«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بزرگواران خدا را شکر امروزخیلی خبرهای خوب در مورد فلسطین شنیدیم اما مطمئنا امشب غزه شب بسیار سختی را پیش رو داره همگی برای پیروزی نیروهای حماس و مقاومت و مردم مظلوم فلسطین وبه نیت ظهور و سلامتی آقا امام زمان آیت الکرسی بخوانیم❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧡✨نیایش شبانه با حضـــــرت ❤️❤️ 🧡✨خـــــدایـــــا🤲 🍁✨در آرامش و سکوت  شب 🧡✨چــه بـسـیـار دلـهـا کـه 🍁✨غمگین و پراضطرابـنـد 🧡✨چــه بـسـیـار بــه امـیـد 🍁✨نــگــاهــت هــســتــنــد 🧡✨خــــدایـــــا‌🤲 🍁✨آرام دلــشــان بـــاش 🧡✨و امیدشان را نا امید نکن 🍁✨آمــــیــــن  یــــا رَبَّ🤲 🧡✨شب ميگذره درد و رنج محو ميشه 🍁✨اما اميد هيچ وقت اونقدر گم نميشه 🧡✨كــه نــشــه دوبــاره پـيـداش كـرد 🧡✨دلــهــاتــون پــر از امــیــد 🍁✨شبتون در پناه خداوند یکتا «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از داروخانه معنوی
از جُملہ د؏ــــآهـــــآیے ڪہ؛ ﴿شِیـــــخ جَعـــــفر مُجتهد؎﴾(رہ) مُڪرر توصّیہ مےڪَردند : خوٰاندن ﴿زیـــــآرت ٰال یٰاسیـــــن✿ ﴾ در نُہ⁹ روزهنگام بین الطُلو؏ـــــین بود ڪِہ آثـــــآر ؏ـَــــجیبے دَر پے دٰارد۔۔۔۔♡♡♡ @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از داروخانه معنوی
•~🌸🌿~• وَلےبَچہ ھآ اَز‌قَضا‌ٓشُدڻ نَمآز‌صُبحتون‌ْبِتَرسیدْ! میڱن‌ْخُدآ؛ أڱہ بِخوٰاد‌خِیر؎رو‌؛ أزیِہ بَنده‌ا؎بڱیرھ۔۔۔۔!!! نَمآز‌صُبحِش‌ْرو‌قضٰا‌مےڪُنِه! 💥 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از داروخانه معنوی
اعمال قبل خواب😍 شبتون پر نور⭐🌜 @Manavi_2