بسم_رب_العشق ❤️
#رمان
#قسمت_صدوپنجاه_وپنج
#جانمــ_مےرود
فاطمه_امیری
ــ یعنی چی؟!
مهیا اشک هایش را پاک کرد.
ــ دیروز دوستش رو تو دانشگاه خودمون دیدم، گفت که برای کاری اومده ایران... بعدش گفت که شهاب شب
عملیات داره!
نفس عمیقی کشید.
ــ اما هرچی از دیروز بهش زنگ میزنم، یا در دسترس نیست یا جواب نمیده!
قطره اشکی روی گونه های سردش سرازیر شد و با صدای لرزانی گفت:
ــ خیلی نگرانم! خیلی!
صدای هق هقش در خانه پیچید. شهین خانم اورا در آغوش گرفت و او را همراهی کرد.
مهیا دلتنگ بود و الان ترس هم اضافه شده بود.
از دست دادن شهاب، کابووسی ترسناک بود. احساس می کرد، قلبش درد میکند و فقط با دیدن شهاب آرام میگیرد.
مریم اشک هایش را پاک کرد و با خنده به سمتشان رفت.
ــ اِ... بس کنید. عزا راه انداختید. مامان جون اگه شهاب بدونه اشک عروسشو درآوردی؛ واویلا میکنه!
مهیا خجالت زده سرش را پایین انداخت.
سوسن خانم که از وضعیت پیش اومده عصبی بود؛ با حرص گفت:
ــ عزیزم شهین جون! نمیخواب نهار بدی به ما...
شهین خانم سریع بلند شد.
ــ شرمنده مهیارو دیدم، فراموش کردم اصلا!
با این حرف شهین خانوم؛ دستان سوسن خانم از عصبانیت مشت شد.
دخترها از جایشان بلند شدند و با کمک هم سفره را آماده کردند.
ــ سالم خدمت دخترای گلم...
مهیا با شنیدن صدای محمد آقا، برگشت.
ــ سلام! خوبید؟!
ــ سلام دخترم! خوبی؟؟ستاره ی سهیل شدی!
مهیا لبخند شرمگینی زد و سرش را پایین انداخت. محمد آقا دوست نداشت که مهیا را، بیشتر از این معذب کند.
برای همین خندید و گفت:
ــ بروید نهارو آماده کنید. که دیگه نمیتونم صبر کنم!
دخترها لبخندی زدند و به کارشان ادامه دادند. مهیا همچنان که سالاد را آماده می کرد. نگاهش به پله ها کشیده
می شد. دوست داشت به اتاق شهاب برود؛ تا شاید با دیدن اتاقش کمی آرام بگیرد.
اما با وجود اعضای خانواده، نمی توانست همچین کاری بکند.
مهلا خانم با اصرار شهین خانوم برای نهار ماند. و محمد آقا با احمد آقا هماهنگ کرد تا برای نهار به خانه ی آن ها
بیاید.
مریم گوشی به دست، در حال کار بود. از لبخند ها و خنده های گاه و بی گاهش میشد حدس زد که در حال صحبت
با محسن بود.
سالاد را در ظرف گذاشت و ظرف ها را آماده کرد. مریم میخواست به سمت قابلمه برود تا غذا را بکشد که مهیا با
اشاره به او فهماند؛ که به صحبتش ادامه بدهد. خودش غذا را می کشد. مریم بوسه ای روی گونه اش کاشت و به
صحبتش ادامه داد.
صدای آیفون در خانه پیچید و مهیا حدس می زد که مریم محسن را دعوت کرده باشد. اما با دیدن مریم که با
محسن صحبت می کرد؛ سرکی کشید تا ببیند چه کسی آمده، اما کسی وارد نشد.
شانه ای بالا انداخت و به کارش ادامه داد بعد از چند دقیقه در ورودی باز شد، که صدای ذوق زده و لرزان شهین
خانوم در خانه پیچید.
ــ شهابم! اومدی....
ادامه دارد...
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
بسم_رب_العشق ❤️
#رمان
#قسمت_صدوپنجاه_وشش
#جانمــ_مےرود
فاطمه_امیری
مهیا با شنیدن صدای شهین خانم، احساس کرد که دیگر نایی برای ایستادن ندارد. میز غذاخوری را محکم گرفت، تا
بر روی زمین نیافتد.
مریم بادیدن حال بد مهیا، سریع خداحافظی کرد و به سمتش دوید. با اینکه برادرش آمده بود؛ اما صورت رنگ پریده
ی مهیا، نگرانش کرده بود.
به مهیا کمک کرد که روی صندلی بشیند.
ــ مهیا جان! عزیز دلم بشین!
سریع لیوانی پر از آب کرد و به سمت مهیا گرفت.
ــ یکم بخور حالت جا بیاد!
مهیا لیوان را به لبانش نزدیک کرد. نمیتوانست باور کند؛ که شهاب آماده است. اما صدای احوالپرسی و خنده هایی
که از پذیرایی به گوشش می رسید، به او ثابت می کرد؛ که آمدن شهاب واقعیت دارد.
به سختی از جایش بلند شد. استرس عجیبی برای دیدن شهاب داشت. همراه مریم، به سمت پذیرایی قدم
برداشتند. شهاب پشت به مهیا در حال خوش و بش با احمد آقا بود. مهیا چادرش را
با دستش فشرد. شهاب با دیدن مریم او را در آغوش کشید.
ـ خواهر ما چطوره؟!
ــ خوبم قربونت برم! تو خوبی؟!
ــ خوبم عزیز دلم! معلومه خیلی دلتنگم شدی...!
و چشمکی تحویلش داد.
مریم لبخندی زد و گفت:
ــ البته که دلتنگت شدیم. ولی نه به اندازه بعضیا، که حتی یه ساعت پیش؛ از دلتنگی داشتن گریه میکردن...
مهیا خجالت زده سرش را پایین انداخت. نگاه شهاب به طرف مهیا کشیده شد.
مهیا با احساس سنگینی نگاه شهاب، سرش را بالا آورد؛ و در چشمان شهاب نگاهی انداخت؛ که از نگاه شهاب به
خود لرزید.
شهاب خیلی سرد گفت:
ــ سلام! خوبی؟!
مهیا خشکش زد. دهانش را باز می کرد تا جوابش را بدهد؛ اما صدایی از دهانش خارج نمی شد.
انتظار این برخورد سرد را بعد از چند هفته دوری را از شهاب نداشت.
غیر از مریم، کسی حواسش به آن دو نبود. مریم که متوجه ناراحتی شهاب شده بود؛ اما نمیتوانست حرفی بزند.
نمیخواست کسی متوجه ناراحتی شهاب از مهیا شود. مخصوصا زن عمو و دختر عمویش...
مهیا آنقدر شوکه شده بود، که حتی جواب شهاب را نداد. شهاب هم دیگر منتظر جواب مهیا نماند و به سمت آقایان
رفت. مهیا سریع به اتاق مریم پناه برد.
در را بست و پشت در ایستاد. احساس می کرد؛ قلبش دیگر نمی زد. اشک هایش گونه های سردش را خیس کرده
بودند. باورش سخت بود، که شهابی که پشت تلفن از نگرانی داد و فریاد راه انداخته بود؛ الان اینگونه سرد رفتار
کند...
ادامه دارد...
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
8.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
#جمعه
#صبح_بخیر
سلام به جمعه۱۴۰۲/۱/۱۱خوش آمدید🌼
⭐️#یابقیةالله
🌼تشنه را در طلب آب گوارا تا کی
این همه فاصله با حضرت دریا تاکی؟
🌼سالهامیشود ازحال شمابی خبریم
این همه در به دری در دل صحرا تا کی؟
🌼جمعه ها میرسد و میرود اما بی تو
انتظار فرج ای دادرس ما، تا کی؟
🌼دوری ازماست وگرنه تو به ما نزدیکی
ما که مردیم، جدایی ز تو آقا تا کی؟
🌼شیعیان جز تو ندارند پناهی برگرد
گریه و ندبه و ذکر فرج ما تا کی؟
🌼همه جا پرشده از جرم و جنایت برگرد
دیدن این همه غم ، یوسف زهرا
تا کی؟
💫#الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَ_الْفَرَج💚
@Manavi_2
📅 #تقویم_نجومی_اسلامی
🗓 جمعه ۱۱ فروردین ۱۴۰۲
🗓 ۹ رمضان ۱۴۴۴
🗓 31 مارس 2023
🌹 امروز متعلق است به:
🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام
📆 روزشمار:
▪️1 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام
▪️6 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
▪️9 روز تا اولین شب قدر
▪️10 روز تا ضربت خوردن امام علی علیه السلام
▪️11 روز تا دومین شب قدر
✅ زیاد_شدن_روزی
✅ از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است : هر کس با ایمان این آیات را به جهت رزق و روزی و رفع فقر هفتاد و پنج بار با نیت خالص و توجه به خدا بخواند بزودی گشایشی از جهت روزی برایش حاصل آید . آیات ۵۶ الی ۵۸ سوره ذاریات :
✅ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ مَا أُرِيدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَن يُطْعِمُونِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ
❇️ ذکر روز جمعه ۱۰۰ مرتبه: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ؛ خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و در فرج ایشان تعجیل فرما.
❇️ ذکر روز جمعه به اسم امام_زمان است و در کنار این ذکر میتوانید در روز #جمعه زیارت_امام_زمان را نیز بخوانید. خواندن ذکر روز جمعه باعث_عزیزتر شدن میشود.
❇️ ذکر (یا نور) ۲۵۶ مرتبه بعد از نماز صبح موجب #عزیز_شدن در چشم_خلایق میشود.
⛔️ برای حجامت و خون دادن روز خوبی نیست.
⛔️ برای اصلاح سر و صورت روز خوبی نیست.
✅ برای گرفتن ناخن روز خوبی است.
✅ برای ازدواج و خواستگاری روز خوبی است.
✅ برای زایمان روز خوبی است.
✅ برای برش و دوخت لباس روز خوبی است.
✅ برای مسافرت رفتن روز خوبی است.
🔸امروز روز خوبی است.
🔸امروز برای شروع کارها، مناسب است.
🔸دید و بازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔸کسی که در این روز بیمار شود به زودی بهبود یابد. إن شاءالله.
🔹کسی که امروز گم شود زود پیدا میشود.
🔹قرض دادن و قرض گرفتن خوب است.
🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است.
🔹خرید و فروش و تجارت،خوب است.
🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔸رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است.
🔸صدقه دادن خوب است.
🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در « بیـنی » است. باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد.
🔹 خواب در این شب، درست است.
🔹مسیر رجال الغیب از سمت شمال میباشد. بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید. چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب. و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد.
🔹 اوقات_شرعی_به_افق_تهران
🔹 اذان صبح ۴:۲۷:۵۹ طلوع آفتاب ۵:۵۲:۵۹
🔹 اذان ظهر ۱۲:۰۸:۳۴ غروب آفتاب ۱۸:۲۴:۴۳
🔹 اذان مغرب ۱۸:۴۲:۵۵ نیمه شب شرعی ۲۳:۲۶:۲۱
⏰ ذات الکرسی عمود ۲۱:۰۰
🤲 دعا در زمان ذات الکرسی مستجاب است.
🗓 ذات الکرسی مخصوص روز جمعه است.
📚Manavi_2
#امام_زمان
#رمضان
❣ #زیارت_امام_زمان_علیه_السلام
در روز #جمعه
💠اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
💠اعمال مشترک ماه رمضان
#رمضان
✅دعاهای هر روز
🔸خواندن دعای: اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ فى عامى هذا وَ فى كُلِّ عامٍ وَ اغْفِرْ لى تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ
🔸خواندن این تسبیح: سُبْحانَ اللّهِ بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللّهِ...
🔸خواندن صلوات روزانه ماه رمضان
🔸گفتن صد مرتبه: سُبْحانَ الضّآرِّ النّافِعِ سُبْحانَ الْقاضی بالْحَقِّ سُبْحانَ الْعَلِی الاْعْلی سُبْحانَهُ وَبِحَمْدِهِ سُبْحانَهُ وَتَعالی
✅دعاهای پس از هر نماز
🔹پس از هر نماز این دعاها خوانده شود: یا عَلِی یا عَظیمُ یا غَفُورُ یا رحیمُ أنْتَ الرَّبُّ العظیمُ ...
🔹اللّهُمَّ اَدْخِلْ عَلی اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ، اَللَّهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقیرٍ، ....
🔹اللّهُمَّ ارْزُقْنی حَجَّ بَیتِک الْحَرامِ فِی عامی هذا وَفی کلِّ عامٍ ....
✅هنگام افطار
🔸افطار با خرما
🔸افطاری دادن و صدقه
🔸هنگام افطار این دعاها را بخواند: اَللّهُمَّ لَک صُمْتُ وَعَلی رِزْقِک اَفْطَرْتُ وَعَلَیک تَوَکلْتُ.
بِسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ لَک صُمْنَا وَ عَلَی رِزْقِک أَفْطَرْنَا فَتَقَبَّلْ [فَتَقَبَّلْهُ] مِنَّا إِنَّک أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ
🔸در هنگام خوردن لقمه اول بگوید: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ اغْفِرْ لِی
✅اعمال هر شب
🔹خواندن دعای افتتاح
🔹خواندن صد مرتبه سوره دخان در هر شب
در هر شب دو رکعت نماز بخواند که در هر رکعت حمد و توحید سه مرتبه و چون سلام داد بگوید: سُبْحانَ مَنْ هُوَ حَفیظٌ لا یغْفُلُ سُبحانَ مَنْ هُوَ رَحیمٌ لا یعْجَلُ سُبْحانَ مَنْ هُوَ قاَّئِمٌ لا یسْهُو سُبْحانَ مَنْ هُوَ دائِمٌ لا یلْهُو سُبْحانَک سُبْحانَک سُبْحانَک یا عَظیمُ اغْفِرْ لِی الذَّنْبَ الْعَظیمَ.
🔹خواندن دعای: اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرآنَ وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ ارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي هَذَا الْعَامِ وَ فِي كُلِّ عَامٍ وَ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لا يَغْفِرُهَا غَيْرُكَ يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ
🔹خواندن دعای: اللَّهُمَّ بِرَحْمَتِک فِی الصَّالِحِینَ فَأَدْخِلْنَا وَ فِی عِلِّیینَ فَارْفَعْنَا وَ بِکأْسٍ مِنْ مَعِینٍ مِنْ عَینٍ سَلْسَبِیلٍ ....
✅اعمال سحر
🔸خواندن دعای سحر
🔸خواندن دعای ابوحمزه ثمالی
@Manavi_2
🌴🌟 #نمازهرشبماهرمضان🌟🌴
#رمضان
💚👈 دو رکعت نماز در هر شب از ماه مبارک رمضان خونده می شود که در هر ركعت حمد و توحيد👈 سه مرتبه
چون سلام داد
1⃣ بگويد: 💢سُبْحانَ مَنْ هُوَ حَفيظٌ لا يغْفُلُ، سُبحانَ مَنْ هُوَ رَحيمٌ لا يعْجَلُ، سُبْحانَ مَنْ هُوَ قآئِمٌ لا يسْهُو، سُبْحانَ مَنْ هُوَ دائِمٌ لا يلْهُو🌿🌼🌿
منزه است آن خداى نگهبانى كه غفلت نكند منزه است آن خداى مهربانى كه شتاب نكند، منزه است آن خداى پابرجايى كه كسى را از ياد نبرد منزه است آن خداى جاويدانى كه به چيزى سرگرم نشود.
2⃣پس بگويد: تسبيحات اربعه را 👈 هفت مرتبه.🌿🌺🌿
3⃣پس بگويد:🌟سُبْحانَكَ سُبْحانَكَ سُبْحانَكَ، يا عَظيمُ اغْفِرْ لِىَ الذَّنْبَ الْعَظيم
منزّهى تو منزّهى منزّهى اى خداى بزرگ بيامرز گناهان بزرگم را🌿🌺🌿
4⃣ پس👈 ده مرتبه صلوات بفرستد بر پيغمبر و آل او عليهم السلام.
🌼💖كسى كه اين دو ركعت نماز را بجا آورد بيامرزد حق تعالى از براى او هفتاد هزار گناه.
@Manavi_2