۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
مـَنمُجازآتشُـدَمْ،
اینهَمـِہدورےبَـسنِیـست؟
رَحمڪُنیـآر،جَوآزحرمَـترابفرِسـت...シ!
#امام_حسینﷺ
#شب_جمعه
@Manavi_2
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
داروخانه معنوی
📗#محبت_درمانی📗 سلسله جلسات محبت درمانی بر اساس تفسیر حدیث معراج : "...یا أَحمدُ! وَجَبَت مَحَبَّتي
📗#محبت_درمانی📗
سلسله جلسات محبت درمانی بر اساس تفسیر حدیث معراج : "...یا أَحمدُ! وَجَبَت مَحَبَّتي لِلمُتَحابّينَ فِيَّ..." توسط استاد محمد شجاعی بصورت زیبایی بیان میشود.
این مجموعه به محبت خدا به بنده ها و محبت انسان ها با تکیه بر آیات و روایات پرداخته است.
فوق العاده زیباست از دست ندید👌..
#قسمت_هشتم_ونهم
👇👇
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
🌷 #هر_روز_با_شهدا
شهید بزرگوار بهرام عیسوند رحمانی عزیز❤️
بهترین_جا_برای_تیر_خوردن!
🌷یکی از بچههای ناب منطقه، شهید بهرام عیسوند رحمانی، معاون گروهان بود؛ هر وقت که صحبت از شهادت میشد، میگفت: «بهترین جا برای تیر خوردن پیشانی است.» این موضوع را از بهرام شنیده بودم، عملیات «والفجر ۸» که شروع شد، بهرام در گروهان دیگری بود؛ بعد از اینکه از اروند عبور کردیم، خط دشمن را شکستیم، تا صبح درگیر بودیم؛ خیلی از بچهها شهید شدند، ترکشی هم به گردن من اصابت کرده بود که باعث شد نتوانم گردنم را حرکت دهم، درد داشتم و آن را باندپیچی کردم.
🌷اوایل صبح شهید جانمحمد جاری را دیدم که گفت: «میدانی بچهها شهید شدند؟» اسامی چند فرمانده گروهان را آورد و بعد گفت بهرام هم شهید شده؛ خیلی ناراحت شدم؛ درد ترکش با شنیدن این خبر بیشتر شد و به اصرار فرمانده به عقب برگشتم. در کنار اروند سوار قایق شدم، دیدم پیکری را میخواهند سوار قایق کنند، جانمحمد گفت: «این شهید را میشناسی؟» گفتم: «کیه؟!» گفت: «بهرام». سر شهید را بلند کردم، صورتش گِلی بود، با آب شستم و دیدم جای تیر روی پیشانی بهرام است.
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید بهرام عیسوند رحمانی
📚 کتاب "کوی پروانهها"
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#شهید
@Manavi_2
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲