#تربت_امام_حسین_علیه_السلام_و_زنده_کردن_مرده
🔅پسر مرحوم نخودکی نقل می کند: حدود دو سال قبل از وفات پدرم (حاج شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی) کسالت شدیدی مرا عارض شد و پزشکان از مداوای #بیماری من عاجز آمدند و از حیاتم قطع امید شد.
◀️پدرم که عجز طبیبان را دید. اندکی از تربت طاهر حضرت سید الشهدا، ارواح العالمین له الفدا، به کامم ریخت و خود از کنار بسترم دور شد.
✅در آن حالت بی خودی و بی هوشی دیدم که به آن سوی آسمانها می روم و کسی که نوری سپید از او می تافت، بدرقه ام می کرد.
⬅️ چون مسافتی اوج گرفتیم، ناگهان دیگری از سوی بالا آمد و به آن نورانی سپید که همراه من بود، گفت:
❤️ دستور است که روح این شخص را به کالبد بازگردانی؛ زیرا که به تربت حضرت سید الشهداء علیه السلام استشفا کرده اند.
⏺در آن هنگام دریافتم که مرده ام و این، روح من است که به جانب آسمان در حرکت است و به هر حال. همراه آن دو شخص نورانی به زمین بازگشتم و از بی خودی به خود آمدم .
✅و با شگفتی دیدم که در من، اثری از بیماری نیست. لیکن همه اطرافیانم به شدت منقلب و پریشانند.
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
📿📖 #احکام_وضو
📕سؤال
آیا می توان پای راست را با دست چپ و پای چپ را با دست راست یا هر دو پا را با یک دست مسح کرد؟
📗پاسخ
آیت الله خامنه ای: مانع ندارد هر چند احتیاط مستحب آن است که پای راست با دست راست و مسح پای چپ با دست چپ کشیده شود.
آیت الله مکارم: وضو باطل نیست ولی بهتر است با دست راست پای راست و با دست چپ پای چپ را مسح نمایید.
آیت الله سیستانی: اشکال ندارد.
آیت الله وحید: بنابراحتیاط واجب پای راست را با دست راست و پای چپ را با دست چپ مسح نمایید.
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
📿📖 #احکام_وضو
📕سؤال
اگر بعد از کشیدن مسح سر چند قدمی را طی کرده و بعد مسح پا را بکشیم، آیا وضویمان صحیح است؟
📗پاسخ
همه مراجع: در انجام اعمال وضو موالات و پی در پی بودن عرفی شرط است؛ بدین معنا که لازم است میان اعمال وضو زیاد فاصله نشود، اما چند قدم راه رفتن بین مسح سر و پا مشکلی در وضو ایجاد نمی کند.
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
26.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍معجزه ای از حدیث کسا
به روایت فرزند آیت الله علوی گرگانی حاج آقا سید محمد علوی گرگانی(امام جماعت مسجد جامع گرگان)
حتما حتما ببینید و نشر دهید👌
یا زهرا
🎙استاد حبيب الله فرحزاد.
🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷
@Manavi_2
#بسم_رب_العشق ❤️
#رمان
#قسمت_بیست_ششم
#جانمــ_مےرود
#فاطمه_امیری
ـــ جناب دیشب تاریک بود و من ترسیده بودم وقت نداشتم که زل بزنم بهشون بعدشم شما چرا اینطوری با من حرف میزنید اون از دیشب که می خواستید منو بازداشت کنید اینم از الان اصلا یه دفعه ای بگید ایشونو من زدم ناکار کردم
شهاب از عصبانیت و شنیدن قضیه بازداشت خیلی تعجب ڪرد
در باز شد و پرستار وارد شد
ـــ جناب سروان وقتتون تموم شد بیمار باید استراحت ڪنه
سروان سری تڪان داد واخمی به مهیا کرد
ــــ آقای مهدوی فردا یک مامور میفرستم برای چهره نگاری
ـــ بله در خدمتم
ـــ خداحافظ ان شاء الله بهتر بشید
شهاب تشڪری ڪرد
پرستار رو به مهیا گفت
ـــ خانم شما هم بفرمایید بیرون وقت ملاقات تموم شد
مهیا به تڪان دادن سرش اڪتفا کرد
سروان و پرستاراز اتاق خارج شدند
مهیا دو قدم برداشت تا از اتاف خارج شود ولی پشیمون شد با اینڪه از شهاب خوشش نمی آمد اما بی ادب نبود باید یه تشڪری بکنه دو قدم رو برگشت
ـــ شه.. منظورم آقای برادر
ـــ بله
ـــ خیلی ممنون
خیلی به خودش فشار آورده بود تا این دو ڪلمه را بگویید
ـــ خواهش میڪنم اما
مهیا وسط صحبتش پرید
ـــ برادر لطفا امر به معروف و نهی نمیدونم چی نکن
شهاب سرش را پایین انداخت
ــ نمی خواستم امر به معروف و نهی از منڪر بڪنم فقط میخواستم بگم ڪاری نڪردم وظیفه بود
مهیا ڪه احساس می ڪرد بد ضایع شده بود زود خداحافظ کرد و از اتاق خارج شد به در تکیه داد و محکم به پیشانیش زد
ـــ خاڪ تو سرت مهیا
#ادامه_دارد ....
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4