رمان #سارا
قسمت صد و هشتاد و سوم
بغضم را قورت می دهم اما پایین که نمی رود هیچ با شدت هم فوران می کند. چشمانش اندوهگین می شوند و می خواهد بیاید در آغوشم بگیرد که خودم را کنار می کشم.
دستانش را که روی هوا مانده پایین می اندازد.
-نکن با من و خودت اینکارو...
متاثر روی تخت می نشیند و کف دستانش را روی صورتش می کشد و آه عمیقش جگرم را می سوزاند اما حال خودم هم دست کمی از او ندارد می روم گوشه ی تخت دراز می کشم و پاهایم را در شکمم جمع می کنم.
برای اولین بار او یک گوشه از تخت و من گوشه ی دیگر از تختِ مشترکمان شب طولانی و سختی را به صبح می رسانیم.
**
با دل ضعفه ی شدیدی از خواب می پرم ساعت از دو بعدازظهر گذشته است و از ارسلان هم خبری نیست. وارد اشپزخانه که می شوم برگه یادداشتی را چسبیده به در یخچال می بینم.
"صبح بخیر. باید می رفتم شرکت زود بر می گردم." می خواهم که برنگردی! محکم زبانم را گاز می گیرم و از خدا می خواهم که منِ عصبی را جدی نگیرد. یک چیزی برای خودم سرهم می کنم تا از شر صدای قاروقور شکمم راحت شوم. در حال خوردن غذا همه ی افکارم بین حرف های دیشبش می چرخد. گفت که رابطه ای با او نداشته و ازدواجش با او از روی منطق بود. همین که عاشقش نبود خودش جای شکر داشت! آخر این چه شانسی است که من دارم از در و دیوار برای شوهرم کشته مرده می پاشد نمونه ی مورد نظر هم می تواند هم در این دنیا باشد هم در ان دنیا! حتی اگر بمیریم هم در ان دنیا باز رقیب دارم! مثلا تا با ارسلان وارد بهشت می شویم پروانه مانند یک حوری جلویمان ظاهر می شود و نمی گذارد در بهشت حداقل بدون نگرانی روزگار بگذرانیم! دیوانه؛ این پروانه کارهای بد بدی انجام داد؛ احتمالا جهنمی است! خوب این هم حرفیست...
اما نه؛ من اگر سارا هستم و از شانس قشنگی که دارم حتما گذرم به جهنم می افتد! حالا خوب است من و پروانه در جهنم بیافتیم و این ارسلان شانس دار در بهشت!
آن وقت حوری و پری هم به جان هم می افتند والا...
لطفا خفه شو!
پوفی می کشم و غذای نیمه خورده ام را درون سینک شوت می کنم و بدون تمیز کردن میز از آشپزخانه خارج می شوم صدای زنگ موبایلم بلند می شود نام استادم که روی صفحه ی گوشیم نقش می بندد متعجب می شوم. استاد پناهی! تماس را پاسخ می دهم و معلوم می شود که می خواهد در اموزشگاهش تدریس کنم نمی دانم چرا اما بلافاصله قبول می کنم و قول می دهم که از هفته ی اینده تدریس را شروع کنم! گوشی را که قطع می کنم ضربان قلبم تند تند می زند برای کاری که می خواهم انجام دهم و قصد گفتنش را به ارسلان ندارم!
هنوز از شوک قول و قراری که با استاد پناهی گذاشته ام بیرون نیآمده ام که در خانه باز می شود و ارسلان وارد خانه می شود از حضور زود هنگامش متعجب می شوم کیسه ی غذا در دستانش است و به من و گوشی در دستم نگاه می کند.
آرام سلام می کند برعکس من سرحال پاسخم را می دهد.
-سلام خوب خوابیدی؟
نزدیکم می شود و گونه ام را می بوسد.
-غذا خوردی؟
-فکر نمی کردم بیای خودم یه چیزی خوردم.
کیفش را روی مبل می گذارد و دستم را می گیرد.
-یه چیزی هم با من بخور!
اوه مهربان خان!
باقالا پلو با ماهیچه گرفته است و بویش اشتهایم را تحریک می کند. به روی خودم نمی آورم و بی اشتها خودم را نشان می دهم.
-خوشمزه نیست؟
نگاهش نمی کنم.
-من غذا خورده بودم.
لیوان دوغش را جلویم می گذارد.
-بخور!
عزیزم مزیرم هم نداریم خداراشکر...
پرو پرو همان جا سر جایم می نشینم و از جایم تکان نمی خورم خودش میز را جمع می کند ظرف ها را می شوید چای هم دم می کند برایمان می ریزد و روی میز می گذارد کنارش توت و باقلوا هم می آورد.
در حال خوردن چای خیره خیره نگاهم می کند من هم تماس نگاهمان را قطع نمی کنم و برای هزارمین بار باز هم اعتراف می کنم که دیوانه ی چشمانشم در کمال تاسف البته برای خودم می دانم که حتی اگر زن داشت و حتی فرزندی هم؛ باز هم می خواستمش! بر من گله ای نیست من دیوانه اش هستم دیوانه ای که دلگیر شده است و لجبازی هم از سرو کولش بالا می رود و نمی تواند جلوی سرکشی اش را بگیرد!
دقیقا از چه ناراحتم؟ پنهان کاری هایش یا...
-می تونیم حرف بزنیم!
اوه امر صادر شد.
نویسنده : رویا قاسمی
ادامه دارد 🤓
🔴دانلود نسخه کامل رمان های #سارا و #سراب_خوشبختی 👇
http://nabz4story.blogfa.com/
《بامنتشرکردن 🔥 #لینک_کانال🔥 در ثواب دعاها با ما شریک شوید》👇👇
https://t.me/Manavi_2 👈 تلگرام
در واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/LNdHoSUIDkrLTlZO2Wqf6r
ایتا
eitaa.com/Manavi_2
رمان #سارا
قسمت صد و هشتاد و دوم
نمی خواهم، خوب این حس را دارم دیگر! با ضربه ی محکمی که به در می خورد نیم خیز می شوم.
-باز کن این در و.
لب می گزم و اشک آلود به در بسته نگاه می کنم.
-باز میکنی یا بشکنم این درو؟
خوب چرا در را باز نمی کنی؟ مگر نارحت نبودی از رفتنش؟
چرا بودم! مگر دلت نمی خواست شده در را بشکند و بیاید برایت لالایی بخواند تا غصه نخوری؟ چرا دلم می خواست، اما واقعا فکر می کنی که او بیاید برایم لالایی می خواند تا غصه نخورم؟
با مشت محکمی که روی در فرود می آید من و افکارم با هم از جایمان می پریم. آستین پالتویم را محکم روی چشمانم می کشم و در همان حال به سمت در می روم آرام کلید را در قفل می چرخانم به محض چرخیدن کلید در قفل دستگیره پایین کشیده می شود و نیم تنه اش وارد اتاق می شود چشمان غضبناکش به چشمان سرخ شده ام که اصابت می کند ازعصبانیتشان کاسته می شود داخل اتاق پا می گذارد و آرام و جدی می گوید:
-من اونقدر ها هم مهربون نیستم که با بالش برگردونمت سرجات!
با اخم به چشمان سرخ و خسته اش که کمی خندان است نگاه می کنم صورتم را برمی گردانم و می خواهم بروم روی تخت دراز بکشم که شانه ام را می گیرد وبرمی گردانتم.
-میری مثل یه دختر خوب سرجات می خوابی!
نمی خواهم حرف بزنم با عصبانیت شانه ام را از زیر دستانش رها می کنم هنوز یک گام هم برنداشته ام که دستش را دور تنم قلاب می کند.
-میای با من سرجات می گیری می خوابی فردا با هم صحبت می کنیم.
این نزدیکی خوشایند را میخواهم و نمی خواهم! می خواهم با تقلا خودم را از حصارش بیرون بکشم که حلقه ی دستانش دور تنم محکم تر می شود و عقب عقب از اتاق خارج می شود و من در حالی که با حرص دست و پا میزنم تا از او بگریزم، با خشونت زیر گوشم می غرد.
-به جای جفتک انداختن بهتره حرف بزنی!
بی تربیت...
خودش را نمی گوید که کار را از جفتک پراندن هم گذرانده است!
در حالی که از تقلا درون آغوشش به نفس نفس افتاده ام مرا روی تخت اتاق خودمان پرتاب می کند و نگاه متفاوت از همیشه اش را روانه ام می کند.
-یادت باشه هیچ وقت جای خوابتو از من سوا نمی کنی!
برای آرامشِ اعصاب بهم ریخته ام نفس عمیقی می کشم اما فایده ی چندانی ندارد با شتاب به سمتش می روم و با کف دستانم محکم به قفسه ی سینه اش می کوبم و مانند آتشفشانی منفجر می شوم.
-همه یادت باشه ها مال منه، همه حواس جمع بودنا مال منه، بله چشم قربان گویِ خوبی هستم نه؟!
روی پنجه ی پاهایم بلند می شوم و" نه" را در یک نفسی اش با فریاد می گویم. بدون حتی پلک زدنی تماشایم می کند و بی تفاوتی محض چشمانش حالم را بدتر می کند.
-تو نگفته بودی زن داشتی؟
پلک هایش را روی هم می گذارد و با چشمان بسته می گوید:- یه محرمیت ساده بود!
قدمی عقب می روم.
-اگه فقط یه محرمیت ساده بود چه دلیلی داشت این همه مدرک واسه فراز رو کنی؟
پلک هایش را از هم باز می کند غضبناک هم که نگاهم می کند پا پس نمی کشم عصبی چنگی میان موهایش می کشد.
-گفتم یه محرمیت ساده بود بین ما هیچ اتفاقی نیافتاده بود!
-تو گفتی می خواستیش!
لب و چانه ام همزمان با صدای لرزانم به لرزش می افتد و او که سر تکان می دهد.
-سارا بچه نشو، الان نه!
ناباور نگاهش می کنم و او ادامه می دهد.
-من سی و سه سالمه و تو اولین زنی نبودی که پا تو زندگیم گذاشتی من اونو واسه یه زندگی مشترک که اصلا شروع نشده بود می خواستم، یه خواستن منطقی و پر از تفاهم!
لبخند مسخره ای کنج لبانم می نشیند.
-یعنی خواستن من غیر منطقی و بدون تفاهم بود؟!
کف هر دو دستانش را به حالت تسلیم بالا می برد.
-تو الان حالت خوب نیست خسته ای روزای بدی و گذروندی منم همین طور بهتره بقیه حرفامون بمونه برای فردا تا اوضاع از اینی که هست خرابتر نشه!
نگفت نه!
-بهتره بخوابیم.
نویسنده : رویا قاسمی
ادامه دارد...
📚 🤓
🔴دانلود نسخه کامل رمان های #سارا و #سراب_خوشبختی 👇
http://nabz4story.blogfa.com/
《بامنتشرکردن 🔥 #لینک_کانال🔥 در ثواب دعاها با ما شریک شوید》👇👇
https://t.me/Manavi_2 👈 تلگرام
در واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/LNdHoSUIDkrLTlZO2Wqf6r
ایتا
eitaa.com/Manavi_2
هدایت شده از جارچی 🇮🇷
40.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای مهریهای که بعد از شهادت پرداخت شد
▪️گفتوگو با همسر شهید محمود داسدار
🔹 شهید محمود داسدار از همرزمان شهید حسن طهرانی مقدم بود که در انفجار زاغه مهمات پادگان مدرس به شهادت رسید.
🔹«زهرا رنجبر» همسر شهید داسدار در یازدهمین سالگرد این حادثه در گفتوگو با تسنیم ماجرای سفری را روایت کرده که با عنایت خود شهید داسدار انجام شد.
@jaarchi
51.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
#ویدیو
#صبح_بخیر
امروز پنجشنبه۱۴۰۱/۸/۱۹:
سلام صبحتون بخیر دوستان
💕مثل خدا باش …
خوبی دیگران راچندین برابر جبران کن !
مثل خدا باش ،
با مظلومان و درمانده گان دوستی کن …
مثل خدا باش ،
عیب و زشتی دیگران را فاش نکن …
مثل خدا باش ،
در رفتار باهمه ی مردم عدالت رارعایت کن …
مثل خدا باش ،
بدون توقع و چشمداشت نیکی کن …
مثل خدا باش ،
بدی دیگران را با خوبی و محبت تلافی کن …
مثل خدا باش ،
با بزرگواری و بی نیازی از مردم زندگی کن …
مثل خدا باش ،
اشتباهات و بدی دیگران را نادیده بگیر و ببخش …
مثل خدا باش ،
برای اطرافیانت دلسوزی کن …
مثل خدا باش ،
مهربان تر از همه❤
《بامنتشرکردن 🔥 #لینک_کانال🔥 در ثواب دعاها با ما شریک شوید》👇👇
https://t.me/Manavi_2 👈 تلگرام
در واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/LNdHoSUIDkrLTlZO2Wqf6r
ایتا
eitaa.com/Manavi_2
✴️ پنجشنبه 👈 ۱۹ آبان /عقرب ۱۴۰۱
👈 15 ربیع الثانی 1444
👈10 نوامبر 2022
🕋 مناسبت های دینی و اسلامی.
🎇 امور دینی و اسلامی .
❇️ روز خوش یُمن و خوبی برای امور زیر است :
✅امور ازدواجی خواستگاری عقد و عروسی.
✅مسافرت.
✅تجارت و داد و ستد.
✅انجام معاملات کلان.
✅شکار و صید و دام گذاری.
✅و دیدار با روسا و درخواست از آنها است.
🤒 مریض امروز زود خوب می شود .
👶 زایمان خوب نیست.
🚘 مسافرت : سفر خیلی خوب است.
🔭احکام نجوم .
🌗 امروز قمر در برج جوزا و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️آغاز کتابت و نگارش کتاب.
✳️نو بریدن و پوشیدن.
✳️مشارکت و امور شراکتی.
✳️آغاز آموزش و امور تعلیمی مثل رانندگی.
✳️خرید کردن.
✳️معامله ملک.
✳️مبادله اسناد و قباله و قولنامه کردن.
✳️و ارسال کالاهای تجاری نیک است.
💑 امشب : امشب (شبِ جمعه ) ،فرزند پس از فضیلت نماز عشاء امید است از ابدال و یاران امام عصر علیه السلام گردد.ان شاءالله
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)
در این روز ماه قمری ، باعث سرور و شادی می شود.
💉حجامت فصد خون دادن.
#خون_دادن یا #حجامت و فصد سلامت آفرین است.
🙄 تعبیر خواب.
خوابی که (شب جمعه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی《 16》سوره مبارکه " #نحل " است.
و علامات و بالنجم هم یهتدون...
و مفهوم آن این است که برای خواب بیننده حالتی غیر از آن حالتی که داشت روی دهد و از جانب شخص خوب و بزرگی به عظمت و بزرگی برسد.ان شاءالله و شما مطلب خود را دراین مضامین قیاس کنید .
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد .
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت 《12》ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین《100》مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح 《308《 مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
《بامنتشرکردن 🔥 #لینک_کانال🔥 در ثواب دعاها با ما شریک شوید》👇👇
https://t.me/Manavi_2 👈 تلگرام
در واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/LNdHoSUIDkrLTlZO2Wqf6r
ایتا
eitaa.com/Manavi_2
ساعات #سعدونحس
روز #پنجشنبه19آبان1401
《بامنتشرکردن 🔥 #لینک_کانال🔥 در ثواب دعاها با ما شریک شوید》👇👇
https://t.me/Manavi_2 👈 تلگرام
در واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/LNdHoSUIDkrLTlZO2Wqf6r
ایتا
eitaa.com/Manavi_2
#زیارت_روز_پنجشنبه
《بامنتشرکردن 🔥#لینک_کانال🔥 در ثواب دعاها
با ما شریک شوید》👇👇
🌸🍃🍂🌸
🌸🍃🌸🍃🍂
🌸🍃🍂🌸🍂🍃🌸🍃
@Manavi_2🌸🍃🌸🍂🍃🌸
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
#دعای_روز_پنجشنبه
🔷بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ اللَّيْلَ مُظْلِماً بِقُدْرَتِهِ وَ جَاءَ بِالنَّهَارِ مُبْصِراً بِرَحْمَتِهِ وَ كَسَانِي ضِيَاءَهُ وَ أَنَا فِي نِعْمَتِهِ اللَّهُمَّ فَكَمَا أَبْقَيْتَنِي لَهُ فَأَبْقِنِي لِأَمْثَالِهِ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ لاَ تَفْجَعْنِي فِيهِ وَ فِي غَيْرِهِ مِنَ اللَّيَالِي وَ الْأَيَّامِ بِارْتِكَابِ الْمَحَارِمِ وَ اكْتِسَابِ الْمَآثِمِ وَ ارْزُقْنِي خَيْرَهُ وَ خَيْرَ مَا فِيهِ وَ خَيْرَ مَا بَعْدَهُ وَ اصْرِفْ عَنِّي شَرَّهُ وَ شَرَّ مَا فِيهِ وَ شَرَّ مَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ إِنِّي بِذِمَّةِ الْإِسْلاَمِ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ وَ بِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَيْكَ وَ بِمُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَسْتَشْفِعُ لَدَيْكَ فَاعْرِفِ اللَّهُمَّ ذِمَّتِيَ الَّتِي رَجَوْتُ بِهَا قَضَاءَ حَاجَتِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ اللَّهُمَّ اقْضِ لِي فِي الْخَمِيسِ خَمْساً لاَ يَتَّسِعُ لَهَا إِلاَّ كَرَمُكَ وَ لاَ يُطِيقُهَا إِلاَّ نِعَمُكَ سَلاَمَةً أَقْوَى بِهَا عَلَى طَاعَتِكَ وَ عِبَادَةً أَسْتَحِقُّ بِهَا جَزِيلَ مَثُوبَتِكَ وَ سَعَةً فِي الْحَالِ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلاَلِ وَ أَنْ تُؤْمِنَنِي فِي مَوَاقِفِ الْخَوْفِ بِأَمْنِكَ وَ تَجْعَلَنِي مِنْ طَوَارِقِ الْهُمُومِ وَ الْغُمُومِ فِي حِصْنِكَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْ تَوَسُّلِي بِهِ شَافِعاً يَوْمَ الْقِيَامَةِ نَافِعاً إِنَّكَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
🔶 به نام خداى بخشنده مهربان ستايش مخصوص خداست كه شب تار را به قدرت كامله از جهان ببرد و روز روشن را از لطف و رحمت به جاى آن بياورد و روشنى روز پس از شب تار مرا فرا گرفت در حالى كه متنعم به نعمت اويم اى خدا چنانكه مرا براى اين روز باقى داشتى براى روزهاى بسيار مثل اين روز هم باقى بدار و درود بر پيغمبر محمد (ص) و آل او فرست و مرا در اين روز و شبان و روزان ديگر مبتلا مگردان به غم و درد و اندوه به سبب ارتكاب افعال حرام و كسب گناهان و هر خيرى كه بر اين روز و در اين روز و بعد از اين روز مقدر كرده اى مرا نصيب گردان و هر شرى بر اين روز و در اين روز و بعد از اين روز است از من رفع فرما خدايا من به عهد و رشته اسلام به درگاه تو متوسلم و به حرمت و عظمت قرآن بر درگاه تو متكى هستم و به مقام حضرت محمد صلى الله عليه و آله نزد تو شفاعت مى طلبم پس بار خدايا كارى كه به بر آمدن حاجتم اميدوار كند مرا بياموز اى مهربانترين مهربانان عالم بار خدايا در اين روز پنجشنبه پنج چيز بر من مقدر فرما كه جز كرم تو گنجايش آن ندارد و جز نعمتهاى بى پايان تو طاقت آن نيارد نخست آنكه سلامتى بخش كه بر طاعتت توانا باشم ديگر به عبادتى موفقم كن كه به آن مستحق ثواب عظيم تو شوم ديگر در حال من رزق وسيع از طريق حلال نصيبم فرما ديگر مرا در مواضع بيمناك به امان خود ايمن گردان ديگر مرا از حوادث پر غم و اندوه عالم در پناه خود آور و درود بر محمد (ص) و آل محمد فرست و توسل مرا به آن بزرگوار شفيع من قرار ده و سودمند براى سفر آخرتم گردان زيرا تنها تويى كه مهربانترين مهربانان عالمى.
《بامنتشرکردن 🔥 #لینک_کانال🔥 در ثواب دعاها با ما شریک شوید》👇👇
https://t.me/Manavi_2 👈 تلگرام
در واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/LNdHoSUIDkrLTlZO2Wqf6r
#صلوات_خاصه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام:
▪️اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرِّ التَّقِيِّ الصَّادِقِ الْوَفِيِّ النُّورِ الْمُضِي ءِ خَازِنِ عِلْمِكَ وَ الْمُذَكِّرِ بِتَوْحِيدِكَ وَ وَلِيِّ أَمْرِكَ وَ خَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ الْهُدَاةِ الرَّاشِدِينَ وَ الْحُجَّةِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيَائِكَ وَ حُجَجِكَ وَ أَوْلادِ رُسُلِكَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ
▪️خدايا درود فرست بر حسن بن على بن محمّد، نيكوكار، پرهيزگار، صادق، وفادار، نور تابنده، خزانه دار دانشت، به ياد اندازه توحيدت، و ولىّ امرت، و يادگار پيشوايان دين، آن راهنمايان رشد يافته، و حجّت بر اهل دنيا، پس بر او درود فرست، اى پروردگار، برترين درودى كه بر يكى از برگزيدگان و حجّت هايت، و اولاد رسولانت فرستادى، اى معبود جهانيان.
《بامنتشرکردن 🔥 #لینک_کانال🔥 در ثواب دعاها با ما شریک شوید》👇👇
https://t.me/Manavi_2 👈 تلگرام
در واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/LNdHoSUIDkrLTlZO2Wqf6r