eitaa logo
من و کتاب
2.3هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
715 ویدیو
43 فایل
شبکه بزرگ توزیع کتاب خوب ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸ manvaketab.ir ما اینجاییم قم خ معلم مجتمع ناشران واحد 36 سوالاتتون رو با عشق پاسخ میدیم: @Shahidkazemi313 ثبت سفارش و پشتبانی: @manvaketab_admin پاسخگویی از ۸ صبح تا ۸شب
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
⚘⚘ ⚘⚘ 🔹نام کتاب: ؟! (نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی بخشدار ) 🔹به کوشش: 🔹ناشر: . ✂️برشی از کتاب: . من بومی دیواندره و از بچه‌های جوانان شهر بودم که همان‌جا با بهزاد آشنا شدم. بهزاد مسئول بود و مرا هم با خودش به جهاد برد. اصولا سعی می‌کرد مسئولیت‌ها را به نیروهای انقلابی و بومی منطقه بسپارد. می‌گفت: اینجا مال شماست؛ خودتان باید بسازید و آبادش کنید. سه سال از پیروزی انقلاب گذشته بود و منطقه‌ی با مضاعفی که نسبت به سایر نقاط کشور داشت، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کرد. مهم‌ترین مشکل منطقه، بود که توسط رقم می‌خورد. بهزاد به عنوان یک که از آمده بود، تلاش می‌کرد گرد را از چهره منطقه پاک کند. یک که برای خدمت به خواهران و برادران از خانه و کاشانه‌ی خود کرده بود. 02537840844 manvaketab.ir
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
⚘⚘ ⚘⚘ 🔹️نام کتاب: ؟! (نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی بخشدار ) 🔹️به کوشش: 🔹️ناشر: . ✂️برشی از کتاب: . من بومی دیواندره و از بچه‌های جوانان شهر بودم که همان‌جا با بهزاد آشنا شدم. بهزاد مسئول بود و مرا هم با خودش به جهاد برد. اصولا سعی می‌کرد مسئولیت‌ها را به نیروهای انقلابی و بومی منطقه بسپارد. می‌گفت: اینجا مال شماست؛ خودتان باید بسازید و آبادش کنید. سه سال از پیروزی انقلاب گذشته بود و منطقه‌ی با مضاعفی که نسبت به سایر نقاط کشور داشت، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کرد. مهم‌ترین مشکل منطقه، بود که توسط رقم می‌خورد. بهزاد به عنوان یک که از آمده بود، تلاش می‌کرد گرد را از چهره منطقه پاک کند. یک که برای خدمت به خواهران و برادران از خانه و کاشانه‌ی خود کرده بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ اثری عاشقانه با زمینه‌ای بسیار خاص از ❇️ حکایت دلدادگی جوانی پاک‌سیرت از به دختری که در راه با موانع و اتفاقاتی تلخ و شیرین مواجه می‌شود.  📖 ✍🏻 به قلم: 🖨️ انتشارات: جهت مشاهده و تهیه این کتاب ارزشمند کلیک کنید👇 🌐https://manvaketab.com/book/373463/ ☎️ ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱ 🌱با ما همراه باشید 📌 شبکه بزرگ توزیع کتاب خوب در کشور https://eitaa.com/joinchat/2698969090C016534d7d8
🟤 و برای 🔺رستمی که بود و نامش لرزه بر تن می انداخت 📝 پسر عمویم، یوسف زنگ زد. با گریه گفت: «خبر را شنیدی؟» پرسیدم: «چه خبری؟» گفت: «خبر .» فکر کردم یکی از سردارهای بلوچ فوت کرده است. گفتم: «کدام سردار؟» گفت: « شده.» با چهار نفر از دوستانم که همگی هستیم، رفتیم کمک گروه جهادی شهید محمدزاده و پایگاه بسیج شهید جهان زاده. دو تا صلواتی زدیم... 📖 🖨️ انتشارات: جهت مشاهده و تهیه این کتاب ارزشمند کلیک کنید👇 🌐https://manvaketab.com/book/373356/ ☎️ ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱ 🌱با ما همراه باشید 📌 شبکه بزرگ توزیع کتاب خوب در کشور 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2698969090C016534d7d8