#26مرداد
آغاز بازگشت #آزادگان به میهن اسلامی
کتاب #فرزند_ابوتراب (ع)؛ برگ هایی از زندگی مرحوم #سید_علی_اکبر_ابوترابی
02537840844
خرید اینترنتی:
lish.ir/XeV
من و کتاب
#26مرداد آغاز بازگشت #آزادگان به میهن اسلامی کتاب #فرزند_ابوتراب (ع)؛ برگ هایی از زندگی مرحوم #سید_ع
#26مرداد
آغاز بازگشت #آزادگان به میهن اسلامی
کتاب #فرزند_ابوتراب (ع)؛ برگ هایی از زندگی مرحوم #سید_علی_اکبر_ابوترابی
کتاب حاضر که به خاطراتی از سید آزادگان مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر ابو ترابی در قالب ۶۶ برش می پردازد، از سال های دبیرستانش در قزوین تا سال های طلبگی در نجف اشرف و اسارت و آزادی می پردازد.
چهارده خاطره مربوط به ایام نوجوانی و جوانی قبل از اسارت، نوزده خاطره مربوط به ایام اسارت و سی خاطره مربوط به فعالیت های ایام آزادی تا ارتحال می باشد.
یکی از نقاط قوت کتاب کاربردی بودن اکثر خاطرات کتاب است. گرد آورندگان گزینش خوبی از خاطرات مرحوم ابوترابی انجام داده اند. در کنار این ویژگی، مستند بودن خاطرات به منبع و راوی خاطه به طراوت آن می افزاید و نمی گذارد نقیصه تحقیقی نبودن کتاب و ذکر خاطرات از یک منبع به چشم بیاید.
اگر تهیه کنندگان مجموعه خلاصه ای از زندگی نامه شخصیت کتاب را در ابتدا یا انتهای کتاب ذکر می کردند، خیلی بهتر بود.
از محاسن دیگر کتاب ذکر نمایه در آخر کتاب است که نشان دهنده دقت نظر گرداورندگان در ارائه اثری بی نقص می باشد.
یکی از نماهایی که کتاب از مرحوم ابوترابی ارائه می کند، روحیه جهادی ایشان است.
برشی از کتاب:
آقای یعقوبی دوست و همراه آقای ابوترابی بود و این دو با هم رفت و آمد خانوادگی نداشتند. یک روز فرزند آقای یعقوبی که حدود ۱۵ سال داشت به ایشان گفت: «بابا! من خیلی دوست دارم بزرگ که شدم مثل آقای ابوترابی بشوم». آقای یعقوبی هم که قرار بود همان روز به اتفاق حاج آقا برای ساخت اتاقکی برای یکی از روستاییان محروم در اطراف قزوین برود، به فرزندش گفت: «کاری ندارد از همین حالا شروع کن و هر کاری ایشان میکند یاد بگیر و انجام بده».
به اتفاق ایشان و فرزندشان به روستای موردنظر رفتیم. وقتی بنا آمد حاج آقا لباس کار به تن کرد و برای او آجر پرت می کرد و گِل درست می کرد. آن روز از ظهر گذشت، چون همه گرم کار بودند، کسی حرفی از ناهار نزد و گرسنه و تشنه کار را تا پاسی از شب ادامه دادند. اتاقک که ساخته شد، صاحب خانه از حاج آقا و همراهان خواستند یک استکان چای بخورند و بعد بروند؛ اما حاج آقا قبول نکرد و بلافاصله به قزوین برگشتیم.
آقای یعقوبی می گفت: «به خانه که رسیدیم، چون دیر وقت بود، شامی هم نبود که بخوریم. در همین حال پسرم که حسابی گرسنه و تشنه و عصبانی بود گفت: من دیگر نمی خواهم آسید علی آقا باشم!
02537840844
خرید اینترنتی:
lish.ir/XeV
من و کتاب
#26مرداد آغاز بازگشت #آزادگان به میهن اسلامی کتاب #فرزند_ابوتراب (ع)؛ برگ هایی از زندگی مرحوم #سید_
📖 «فرزند ابوتراب»
✅ برگهایی از زندگی مرحوم علیاکبر ابوترابی
مردم شجاع ايران با دقت تمام به نمايندگانى #رأى دهند كه متعبد به اسلام و وفادار به مردم باشند و در خدمت به آنان احساس مسئوليت كنند، و طعم تلخ #فقر را چشيده باشند، و در قول و عمل مدافع اسلام #پابرهنگان زمين، اسلام #مستضعفين، اسلام رنجديدگان تاريخ، اسلام عارفان مبارزهجو، اسلام پاكطينتان عارف، و در يك كلمه، مدافع #اسلام_ناب_محمدى- صلى اللَّه عليه و آله و سلم- باشند. و افرادى را كه طرفدار اسلام #سرمايه_دارى، اسلام #مستكبرين، اسلام #مرفهين_بى_درد، اسلام منافقين، اسلام #راحت_طلبان، اسلام #فرصت_طلبان، و در يك كلمه، #اسلام_آمريكايى هستند طرد نموده و به مردم معرفى نمايند.
#صحیفه #امام_خمینی(ره)، جلد 21، صفحه 11
⁉️ ببینید که انقلاب اسلامی چه کسانی را به جای طاغوت، بر مستند خدمت به پابرهنگان و مستضعفین نشاند...
⚠️ و ... مسئولین امروز جمهوری اسلامی چه نسبتی با آرمانهای انقلاب دارند ...
🗳 #انتخابات #انتخاب_اصلح
#پابرهنه | #فرزند_ابوتراب | #مرحوم_ابوترابی | #خاکریز | #موسسه_فرهنگی_خاکریز
👉 02537840844
manvaketab.ir
.
🔸عنوان: #فرزند_ابوتراب علیه السلام
🔸پدیدآورنده: موسسه فرهنگی خاکریز ایمان و اندیشه
🔸ناشر: #انتشارات_خیزش_نو
🔸تعداد صفحات: 100 صفحه
🔸قیمت پشت جلد: ۶۵۰۰تومان / قیمت با ۲۰درصد تخفیف: ۵۲۰۰تومان
.
📚درباره کتاب
برگ هایی از زندگی مرحوم سیدعلی اکبر ابوترابی
.
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
🛍لینک خرید آسان
http://yon.ir/GE1l9
مرکز پخش
02537840844
.
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
🆔 @man_va_ketab
💢در اردوگاه موصل1 چند پناهنده داشتیم. یکی از آنها آدم بیقیدوبندی بود و رفتارش همه را اذیت میکرد. یک دست ورق پاسور داشت و هرچندوقت بساط شرط بندی به راه میانداخت. یک روز وقتی در کنار وسایلش نبود، یکی از بچهها رفت و پاسورهای او را پاره کرد. وقتی برگشت ورقهای پاره شدهاش را دید، عصبانی شد و به قرآن بیاحترامی کرد. چند نفر از بچهها رفتند تا او را بزنند، او هم به داخل اتاقی فرار کرد و در را بست. بچهها میخواستند به زور وارد اتاق شوند. ولی حاجی مانع آنها شد و گفت:« به مادرم زهرا(س) قسم، نمیگذارم، مگر اینکه از روی جسد من رد شوید!»
بچهها هم حرمت ایشان را رعایت کردند و برگشتند. یک هفته بعد، حاج آقا مرا صدا کرد. در گوشهای نشستم. به من گفت:« میدانی آنها درباره من چه میگویند؟ میگویند ابوترابی غیرت دینی ندارد.» بعد سرش را پایین انداخت و گفت: «آن بنده خدایی که ورق بازی میکرد، چند روز پیش به یکی گفته است خیلی دوس دارم نماز بخوانم، اما نمیخواهم بچه مذهبیها فکر کنند از ترس آنها نماز میخوانم.» بعد حاج آقا فرمود:«ولله ما غیرت دینی نداریم. اگر درد ما دین بود، حالا که این آدم به خاطر محبتی که از مادیده به طرف دین آمده، باید میرفتیم و دست او را هم میبوسیدیم.
فرزند ابوتراب/ ص 36
🖼️ از سمت راست نفر دوم مرحوم ابوترابی در دوران اسارت
📖 #فرزند_ابوتراب
✍🏻 به کوشش: موسسه فرهنگی خاکریز ایمان و اندیشه
جهت مشاهده و تهیه این کتاب ارزشمند کلیک کنید👇
🌐https://manvaketab.com/book/379353/
☎️ ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱
🌱با ما همراه باشید
📌 #من_و_کتاب
🆔https://eitaa.com/joinchat/2698969090C016534d7d8
📖 #فرزند_ابوتراب؛
برشهای کوتاهیه از
زندگی روحانی مخلص و خستگی ناپذیر
مرحوم حجتالاسلام سید علیاکبر ابوترابیفرد.
📝در پستهای بالا فقط چند برش
از زندگی این شخصیت عجیب رو با شما در میون گذاشتم؛
📘اما در کتاب #فرزند_ابوتراب
چیزهایی رو میخونید
و حقیقتهایی رو میبینید
که باورش در روزگار ما خیلی سخته.
📗 #فرزند_ابوتراب׀ ۱۰۰ صفحه׀ قطع: جیبی
کاری از: مؤسسه فرهنگی خاکریزایمان واندیشه
سفارش این کتاب در ایتا:👇👇
@manvaketab_admin
🌱با ما همراه باشید
📌 #من_و_کتاب
🆔 https://eitaa.com/Manvaketab_info