eitaa logo
مرکز آفرینش های فرهنگی هنری سپاه ری ( قبله تهران )
474 دنبال‌کننده
977 عکس
414 ویدیو
180 فایل
کانال فوق محلی برای: 1️⃣اشتراک طرح و ایده های فرهنگی،پوسترها و مطالب مورد نیاز مجاهدان جنگ نرم ... 2️⃣انتشار فعالیت های معاونت فرهنگی،هنری سپاه ری و همچنین انتشار فعالیت های شاخص حوزه و پایگاه های بسیج در امر فرهنگی... ارتباط با ادمین : @admin_madrese
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰🔰🔰🔰🔰🔰 مسابقه کتابخوانی شماره ۱ راوی: غلام عباس حاجی‌نصیری زمینی انتهای خیابان پاسداران شهرک سپاه کُهَنز یک عقب‌رفتگی داشت که متعلق به شرکت تعاونی دررباط‌کریم بود. از آنها اجازه گرفتیم تا زمانی که ساخت و ساز انجام نداده‌اند پایگاه بسیج را آنجا راه بیندازیم. آقای بهرامی به شهرداری شهریار رفت و گفت ما ۲۵۰ خانوار هستیم و هیچ جایی را برای کار فرهنگی نداریم. جوانهایمان هم رو به رشد هستند و نیاز دارند که چنین پایگاهی داشته باشیم. شهردار گفت یک‌بار بچه‌های سپاه کانکس زدند؛ دیگر از آنجا بلند نشدند و برای ما دردسر شد. حاج آقا ریش گرو گذاشت و گفت ماتعهد اخلاقی می‌دهیم هرزمانی که این آقایان خواستند زمینشان را بسازند یا تا زمانی که مسجدی ساخته شود، بیشتر نمانیم. قبول کردند و ما هم دو تا کانکس از سپاه آوردیم. به هر صورت پایگاه از نظر فیزیکی شکل گرفت و مانده بود فعالیت در آن. صفحه ۴۳ 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 هر روز از یازدهم تا پایان آبان ماه با ما همراه باشید تاریخ مسابقه ۳۰ آبان --- https://eitaa.com/MarkazafarineshhayeREY1402 🔰 مرکز آفرینش های هنری سپاه حضرت عبدالعظیم الحسنی ( ع ) - ری🔰 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔰🔰🔰🔰🔰🔰 مسابقه کتابخوانی شماره ۲ راوی: سجاد ابراهیم‌پور بعد از دبیرستان تازه می‌رفت مهستان. از پاساژ مهستان که می‌آمد، یک بغل عکس شهدا، پلاک، عطر و چفیه با خودش می‌آورد. اینها را از آنجا می‌خرید و در کانکسش به قیمت خرید می‌فروخت. او مسئول کار فرهنگی بود و من تدارکات. گهگاهی به کانکسش سر می‌زدم. بچه‌های شهرک خیلی از شهدا را از کانکس او شناختند. اورکت سبز پدرش را می‌پوشید و آستین‌های بلندش را چند لا تا می‌زد. توی همان کانکس کوچکش روایت فتح پخش می‌کرد. گاهی وقت بیکاری، شب‌ها در پایگاه بسیج هم دور هم مستند روایت فتح می‌دیدیم. بعد از مدتی با کمک پدرش مغازه‌ای در کهنز اجاره کرد تا به قول خودش همه بتوانند از محصولات فرهنگی او استفاده کنند. می‌گفت: « فقط بچه‌های شهرک سپاه از کانکس فرهنگی پایگاه استفاده می‌کنن. من می‌خواهم مغازه اجاره کنم تا بتونم برای همه کُهَنز کار فرهنگی کنم.» در همان چند ماه هم تأثیر خوبی در محله‌های کُهَنز گذاشت و عکس شهدا به سرعت بین بچه‌های کُهَنز دست‌به‌دست شد؛ هرچند خود مغازه خیلی زود به خاطر مسائل مالی بسته شد. صفحه ۴۸ 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 هر روز از یازدهم تا پایان آبان ماه با ما همراه باشید تاریخ مسابقه ۳۰ آبان --- https://eitaa.com/MarkazafarineshhayeREY1402 🔰 مرکز آفرینش های هنری سپاه حضرت عبدالعظیم الحسنی ( ع ) - ری🔰 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔰🔰🔰🔰🔰🔰 مسابقه کتابخوانی شماره ۳ راوی: سجاد ابراهیم‌پور هر دوی ما به مسجد امیرالمؤمنین(ع) می‌رفتیم. آن زمان کار در فضای مسجد، خصوصا برای بچه‌های کم سن و سال روی زمین مانده بود. فعالیت برای ما و بزرگترها را حاج آقا بهرامی دست گرفته بود اما کسی بچه‌ها را حساب نمی‌کرد و برای آنها برنامه نداشت. مصطفی حس کرد باید برای بچه‌ها برنامه‌ریزی کند و برای پُر کردن این خلأ فعالیت می‌کرد. برای مثال در پایگاه آتاری می‌گذاشت تا بچه‌ها بازی کنند یا تفنگ بادی می‌آورد و بچه‌ها را می‌برد به زمین‌خاکی و مسابقه تیراندازی راه می‌انداخت. حتی از پول خودش گذاشت و از حاج آقا هم کمک گرفت و برای آنها تلویزیون و آتاری و ضبط‌صوت خرید. مصطفی آن‌موقع به خاطر خوش‌فکری و ذهن فعالی که داشت، خوب فهمید که باید چه کسانی را جمع کند. درباره نحوه ارتباط با نوجوان‌ها کتاب روان‌شناسی کودک می‌خواند. حتی ارتباطش با سبحان، برادر کوچکم، خیلی بهتر از ارتباط من با او بود. مصطفی یک دسته از نیروهای نوجوان درست کرده بود و فقط خود او بزرگتر آن جمع بود. اسلحه و بی‌سیم به آنها می‌داد تا انگیزه‌شان برای حضور در بسیج بیشتر شود. صفحه ۵۰ 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 هر روز از یازدهم تا پایان آبان ماه با ما همراه باشید تاریخ مسابقه ۳۰ آبان --- https://eitaa.com/MarkazafarineshhayeREY1402 🔰 مرکز آفرینش های هنری سپاه حضرت عبدالعظیم الحسنی ( ع ) - ری🔰 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔰🔰🔰🔰🔰🔰 مسابقه کتابخوانی شماره ۴ راوی: محمدعلی محمدی وقتی آمد سمت ما و یک شوت زد زیر توپ، لباس خاکی پوشیده بود. از همان شوتی که زد معلوم بود که زیاد اهل فوتبال نیست؛ اما آن صبحِ جمعه با ما قاتی شد و یک دست گل کوچیک با هم زدیم. بعد هم آنقدر بگوبخند راه انداخت که کم‌کم از طرح رفاقتش خوشمان آمد و بالاخره ما را کشاند به الغدیر [ نام پایگاه]. حالا دیگر برنامه فوتبالمان جمعه‌ها صبح جایش را داده بود به زیارت عاشورا. چشمم به ساعت مسجد بود تا بیاید. هر جمعه، هشت و نیم صبح سلام زیارت عاشورا را می‌داد. وقتی می‌آمد همان لباس خاکی را پوشیده بود، با عکس کوچکی از امام و آقا روی سینه‌اش. از این لباس‌ها برای ما هم جور کرده بود. بی هیچ حرفی ما را هم شیفته امام و رهبری کرد. آن‌قدر از جنگ و جبهه برایمان حرف زد که ما هم عاشق آن لباس خاکی شدیم. طول کشید تا فهمیدم جمعه‌ها آماده‌باش است و برای همین لباس رزم می‌پوشد. آماده‌باشِ ظهور بود. صفحه ۵۳ 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 هر روز از یازدهم تا پایان آبان ماه با ما همراه باشید تاریخ مسابقه ۳۰ آبان --- https://eitaa.com/MarkazafarineshhayeREY1402 🔰 مرکز آفرینش های هنری سپاه حضرت عبدالعظیم الحسنی ( ع ) - ری🔰 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔰🔰🔰🔰🔰🔰 مسابقه کتابخوانی شماره ۵ راوی: سبحان ابراهیم‌پور پایگاه نوجوانان که سر و شکل گرفت، آقا مصطفی به فکر جذب بیشتر نیرو افتاد. مثلا می‌رفت دست در گردن کسی که کنار جوی آب نشسته بود می‌انداخت و می‌گفت: «داداش بیا دو دقیقه رو با ما بد بگذرون». با اینکه سن خودش کم بود، به مدرسه ها می‌رفت، لیست بچه‌ها را می‌گرفت، به آنها زنگ می‌زد و به مسجد دعوتشان می‌کرد. مصطفی آدمی بود که از هیچ چیز، کار به وجود می‌آورد. با اینکه هنوز کاری برای انجام دادن نداشتیم، ولی برای بچه‌ها کار درست می‌کرد و به ما مسئولیت می‌داد. مثلا اگر قرار بود برای مراسمی چای بدهند، این کار را به چند نفر می‌سپرد. قانونی هم داشت و بلا استثنا به تک‌تک بچه‌ها می‌گفت: «وقتی به شما میگم فلانی بیاد جای تو بایسته، حق ندارید بگید نه، یا اینکه ناراحت شید.» در برنامه‌ها از بچه‌ها نظر می‌خواست. یک‌بار به محله‌ای در کُهَنز مشکوک‌شدیم که در آن خلاف می‌شد. مصطفی این‌جور وقت‌ها مثل هیئت دولت کارگروه تخصصی تشکیل می‌داد و می‌گفت فلانی تو برو این کار را انجام بده. به من هم گفت: «احساس می‌کنم زیر یک قسمتی از کهنز خالیه. فکر کن ببین چطور میشه بتن روی اون رو بیرون بیاریم و ببینیم زیرش چه خبره. احتمالا اسلحه جا ساز کرده باشن.» با ایجاد چنین فضایی بچه‌ها احساس می‌کردند مسئولیت مهمی به آنها داده شده است. صفحه ۵۵ 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 هر روز از یازدهم تا پایان آبان ماه با ما همراه باشید تاریخ مسابقه ۳۰ آبان --- https://eitaa.com/MarkazafarineshhayeREY1402 🔰 مرکز آفرینش های هنری سپاه حضرت عبدالعظیم الحسنی ( ع ) - ری🔰 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔰🔰🔰🔰🔰🔰 مسابقه کتابخوانی شماره ۶ راوی: سجاد ابراهیم‌پور یکی از کارهایش این بود که می‌گفت به عنوان خادم الشهید به خدمت خانواده شهدا برویم و اگر نیازی داشتند یا وسیله‌ای می‌خواستند برای آنها تهیه کنیم. اسامی شهدای شهرک پاسداران و کُهنز را جمع‌آوری کرده بود. وقتی به خانواده‌هایشان سر می‌زد، داستان شهید را از زبان آنها ضبط می‌کرد و می‌نوشت. آن‌موقع مصطفی پایگاه نوجوانان را تازه راه انداخته بود. با نیروهایش این کار را انجام می‌داد. در مناسبت‌هایی مثل روز جانباز، به خانه جانبازان می‌رفت. روز پاسدار هم بچه‌ها راجمع می‌کرد و با گل و شیرینی به خانه شهدا و پاسداران می‌رفت. این در حالی بود که در مساجدی که ما سراغ داشتیم، هیچ‌کس اجازه فعالیت به بچه‌ها نمی‌داد. در مسجد کهنز هم موقع حضور بچه‌ها داد همه درمی‌آمد، اما مصطفی بچه‌ها را به مسجد می‌برد و با انها زوبازی می‌کرد. آنها را به سینما می‌برد و برایشان برنامه‌ریزی می‌کرد تا بچه‌ها توی کوچه ول نباشند. صفحه۵۹ 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 هر روز از یازدهم تا پایان آبان ماه با ما همراه باشید تاریخ مسابقه ۳۰ آبان --- https://eitaa.com/MarkazafarineshhayeREY1402 🔰 مرکز آفرینش های هنری سپاه حضرت عبدالعظیم الحسنی ( ع ) - ری🔰 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
راه و رسم «مثل مصطفی شدن» را در کتاب «سرباز روز نهم» بخوانید 💢از گدایی برای خدا تا شهادت در راه خدا 📝تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب «سرباز روز نهم»؛ زندگی‌و زمانه شهید مصطفی صدرزاده: ــ پیش از این کتاب دیگری در شرح حال شهید صدرزاده خوانده‌ام، ولی ابعاد شخصیت محبوب و چندجانبه‌ی این شهید عزیز در این کتاب بیشتر بیان شده است. این چهره‌ی برجسته بیشک یک الگو است برای جوانان امروز و فردا. اراده‌ی قوی، فهم درست، روحیه‌ی ایثار، شجاعت، خستگی‌ناپذیری، ‌ادب، دلِ انباشته از محبت و صفا، و بسی دیگر از خصوصیات برجسته،‌ بخش‌هائی از شخصیت این جوان فداکار و انقلابی نسل‌های دوم و سوم انقلاب است. خواندن این کتاب برای من غبطه‌انگیز است. این گلهای سرسبد به چه مقاماتی رسیدند، و من و امثال من چگونه در این مسیر، ‌پای در گل ماندیم. 🔻مصطفی صدرزاده، فرمانده گردان عمار لشکر فاطمیون، اول آبان 1394 مصادف با تاسوعای حسینی در حلب سوریه به شهادت رسید. 🛑خرید کتاب «سرباز روز نهم»؛ زندگینامه جامع شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده با تخفیف ویژه🔻 raheyarpub.ir --- https://eitaa.com/MarkazafarineshhayeREY1402 🔰 مرکز آفرینش های هنری سپاه حضرت عبدالعظیم الحسنی ( ع ) - ری🔰 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 بسیج امید ملت ایران 🍃 🔸️ تایپوگرافی شعار هفته بسیج ۱۴۰۲؛ 🔸️جهت اطلاع از فعالیت‌های فرهنگی حوزه‌های مقاومت بسیج و پایگاه‌ها ،  دریافت ایده‌ها و طرح‌های فرهنگی، اطلاع از  برنامه‌های فرهنگی در سطح شهرستان ری و ... کانال آفرینش‌های فرهنگی هنری سپاه ناحیه ری را دنبال کنید. آدرس : https://eitaa.com/MarkazafarineshhayeREY1402 🔰 مرکز آفرینش های هنری سپاه حضرت عبدالعظیم الحسنی ( ع ) - ری🔰 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•