°• نوشتهی آویــنـۍ مدافعان حـرم🕊 •°
- انتشار برای اولین بار _
برشی از نــ💌ــامهی شهید علی آقازاده نژاد در روز شهادت #حضرت_زهرا به یکی از دوستانشان :
[ عزیزم، شهادت مـادر بزرگوارمان ، حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها را به شما تسلیت عرض مینمایم .
انشاءالله روزی فرا میرسد که با تمام فدائیان حضرت زهرا سلام الله علیها از همه بلاد جهت احقاق حق و انتقام محسنِ فاطمه در رکاب مهدۍ فاطمه گرد هم بیاییم . به امید آن روز . .
دنیاست چون قطرهای و دریا ، زهــرا
کی فرصت جلوه دارد اینجا ، زهـــرا
قدرش بود امروز نهان چون دیروز
هنگامه کند و لیک فردا ، زهـــرا
خالق چو کتاب خلقت انشاء فرمود
عالم چو الفبا شد و معنٰی ، زهـــرا
✍🏻جمعهسالروزشهادتصدیقهطاهره ' ]
#فاطمیه ¦ #ایام_فاطمیه
˹ @Martyr_Quds ˼
‹ شهید علی آقازاده نژاد ›
°• نوشتهی آویــنـۍ مدافعان حـرم🕊 •° - انتشار برای اولین بار _ برشی از نــ💌ــامهی شهید علی آقازا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┅••⊰❁〇⃟🥀❁⊱•┅┄
آنانکه با رمــز یا زهـــرا پَر کشیدند !
• اولین #فاطمیه ای که به یاد و نیابت از شما در روضههای حضرت مـادر ‹س› به سوگ مینشینیم . .'
- شهید مدافع حــرم علی آقازاده نژاد -
#ایام_فاطمیه ¦ #حضرت_زهرا
˹ @Martyr_Quds ˼
Mehdi Rasooli - Tasbihate Hazrate Zahra (320).mp3
8.66M
🎧¦ #نواهای_عاشورایی
+ از مداحی هایی که با یـاد پـدر برامون خاطره سازه🌱؛
مداحی تسبیحات حضرت زهرا ‹س› شهید آقازاده نژاد داخل خانه و ماشین خیلی میخوندن و حتی با همدیگه خانوادگی این مداحی همخوانی میکردیم .
و سالهای آخر هم، آهنگ انتظار گوشی همراه شهید مداحی تسبیحات حضرت زهرا ‹س› بود😌💛. .
- بهروایـتدخترشهید !
خاطرهای از شهید القـدس آقازاده نژاد
#فاطمیه ¦ #ایام_فاطمیه
‹ شهید علی آقازاده نژاد ›
- به نیابت از شما✨🌼. .
• پارسال همین موقعها #ایام_فاطمیه بود
همین جا ایستاده بودم. دعا میکردم. مناجات میکردم. ساعت از دستم رفته بود. حرف میزدم. حرف میزدم.
ولی الان کلمه ندارم. من پر حرف هیچ حرفی برای گفتن ندارم. حتی دنبال کلمات هم نمیگردم. هر چه کلمه ندارم اشک دارم. بی امان میبارد. چشمهایم به جای همه حرفهای نزدهام میبارد. انگار به چشمهای بی انتها و عمیق وصل شده باشد. با خودم فکر میکنم باید چه بگویم🍃 پارسال اینجا ایستاده بودم. راستی چه گفتم؟ دنبال حرفهای پارسالم میگردم. کجای حرم مانده . روی چراغهای روشن ، گوشهی کاشیها، روی گرههای ضریح.
میگردم. همه جا را میگردم. عادت دارم خانواده و عزیزانم را به اسم و تک به تک دعا میکنم. من پارسال برای داداش علی چه از خدا خواستم؟
خیره شده بودم به ضریح . دستم را بلند کرده بودم. بین دعاهایم میگردم. اجابت کدامشان غم عمیق امسال من است. دل شکستهام. بین حرفهایم را میجویم بین عبارتهای دعاها را میکاوم. کدام دعایم مستجاب شده داداش علی؟
به امامرضا گفتم خیلی دل همهامان برای داداش علی و بچهها تنگ شده کاش زودتر برگردند پیشمان. گفتم داداشعـلی در کارش و همهی هـدفهای بزرگش موفق باشد. سربلندتر از همیشه . عاقبت بخیر شود♥️.
من حتی یک لحظه به شهادتش فکر هم نکرده بودم. میروم به شب یک بهمن سال گذشته . همگی آمده بودیم استقبال تو و خانوادهات. جلو بچههایت چقدر بغضم را جویدم. تو آمدی مثل همیشه با فروتنی و تواضع . آخرین تابوت تو بودی میخندیدی. آرام و شیرین🌱...
برگشتی داداش. سربلندی از همیشه . آمدی و پیشمان ماندی. گوشهی گلزار باز شد درمان همه دلتنگیهایم.
اینجا ایستادهام. نزدیک ضریح امامرضا. ولی هنوز کلمه ندارم. با تمام غصههایم. دلتنگیهایم ایستادهام. میخواهم همهی دردهای یک سالهام را گریه کنم. میخواهم فقط ببارم. به جای زینبی که حتی وقت سوگواری هم نداشت. اینجا شانهی مهربانی دارم داداش علی . . .
✍🏻¦ به قــلم خواهر شهید القدس علی آقازاده نژاد !