eitaa logo
🇮🇷🌹محفل شهدایی حفظ آثار شهرستان تاکستان 🌹🇵🇸
537 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
11 فایل
در دفترخاطرات مابنویسید: ماهرچه داریم ازشهدا داریم: وقتی عقل عاشق شود عشق عاقل می‌شود وشهیدمی‌شوی… هرکسی که معنی((شهید❤️)) و ((شهادت❤️))رابداند برنده اس ودرزندگی اش موفق خواهدشد کپی باذکرصلوات برای ظهورآقا امام زمان(عج)🌹 خادم کانال👇(تبادل) @Yamahdi_564
مشاهده در ایتا
دانلود
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسیجی واقعی اونه که بعد شهادتش قبرش می‌شه درالشفا، بسیجی واقعی اونه که آخرش شهید می‌شه بسیجی واقعی همیشه مظلومه... بسیجی واقعی کتک می‌خوره امّا جبهه رو ول نمی‌کنه! • حاج حسین یکتا محفل شهدایی دفتر حفظ آثار شهدای تاکستان https://eitaa.com/Martyrs_555
یکی از رفقای ما میگفت: یه عراقی از ما پرسید این شهید خوش لبخند و زیبا کیه که عکسشو زدی به کیفت ؟ پاسخ دادم : آرمان علی وردی که رهبر انقلاب اورا آرمان عزیز خطاب کرد گفت : حتما خیلی رشادت کرده که رهبر ایران اورا این طور خطاب میکند گفتم ؛ اره خیلی گفت : تو کدام جنگ شهید شده؟ ماندم چه پاسخی بدهم بگویم که این شهید رو تو قلب تهران بخاطر یه قتل بدون استدلال که ازش چهل روز میگذشت با فجیع ترین شکل زدن کشتن یا چیزی نگویم ...! محفل شهدایی دفتر حفظ آثار شهدای تاکستان https://eitaa.com/Martyrs_555
و تو برای ما عطر عجیبی داری داداش آرمان❤️🥺
صداقت‌ و شهادت اتفاقی هم‌قافیه نشده‌اند! اگر ‎صادق‌ باشیم حتما شهید می‌شویم " ليَجْزِيَ‌ اللَّهُ‌ الصَّادِقِينَ‌ بِصِدْقِهِم "🌱 محفل شهدایی دفتر حفظ آثار شهدای تاکستان https://eitaa.com/Martyrs_555
°[ لباس مشکی ؛ مهرو سجاده شهید آرمان ]° محفل شهدایی دفتر حفظ آثار شهدای تاکستان https://eitaa.com/Martyrs_555
آخرین سفری که با هم رفتیم، سفر قم و جمکران بود. داخل اتوبوس هم موقع رفت و هم موقع برگشت کنار هم نشسته بودیم. روضه‌ای از حضرت رقیه (سلام‌الله‌علیها) رو کلیپ کرده بودند که دختربچه‌ها این شعر: حالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدی رو می‌خوندند‌‌... خیلی گریه کردم، خیلی قشنگ بود... آرمان عاشق حضرت رقیه(سلام‌الله‌علیها) بود. ✍🏻 به روایت از دوست شهید آرمان علی‌وردی | - محفل شهدایی دفتر حفظ آثار شهدای تاکستان https://eitaa.com/Martyrs_555
عصر همان روزی که آرمان به شهادت رسید، داشتم روی بالکن مسجد راه می‌رفتم که دیدم آرمان دارد وسایل‌اش را جمع می‌کند. به او گفتم: آرمان داری کجا میری؟ گفت: احتمالاً امشب خیابونا شلوغ می‌شه. تو هم بیا تا امشب باهم بریم. گفتم: آرمان بشین دَرست رو بخون. گفت: آدم نباید سیب‌زمینی باشه! گفتم: خب حداقل از این به بعد کمتر برو. گفت: باشه؛ ولی امشب می‌رم... رفتی و دیگر نیامدی رفیق... ✍🏻 به روایت دوست شهید | محفل شهدایی دفتر حفظ آثار شهدای تاکستان https://eitaa.com/Martyrs_555
🌿 دارد به بهشت مُلک جاوید هرکس پدر شهید باشد... (ع) ------------ محفل شهدایی دفتر حفظ آثار شهدای تاکستان https://eitaa.com/Martyrs_555
| پایان عملیات طلبه بسیجی | از همه لحاظ در حوزه و برای کمک به مردم کار می‌کرد، هم مادی و هم معنوی... همه می‌گویند کسی نمی‌تواند برای ما جای آرمان را پر کند. هر مسئولیتی هم که به او می‌دادند، به نحو احسن و با جان و دل انجام می‌داد، می‌گفت: تا اون کار رو تموم نکنم ول نمی‌کنم... آخر هم با جان و دل کارش را تمام کرد، جانش را داد و به هدفش رسید‌. 🌹 روایت از مادر بزرگوار شهید | محفل شهدایی دفتر حفظ آثار شهدای تاکستان https://eitaa.com/Martyrs_555
🪴 امام حسین(ع) اگه بخواد می‌طلبه... با دوستانش کاروانی داشتن که پیاده‌روی اربعین رو می‌رفتن اولین باری که رفتن کربلا شونزده سالشون بود و دومین بار هم تقریباً ۱۸ سالش بود. یک بار هم سال تحویل اونجا بودن نیمه شعبان هم می‌گفتن خیلی ثواب داره. حتی وقتی مرزهای زمینی بسته شده بود ایشون گفتن می‌خوایم بریم کربلا من گفتم بسته است و فعلاً کروناست، گفت: نه ما میریم فرودگاه می‌نشینیم اونجا، هر موقع باز شد و قسمت ما شد می‌ریم. امام حسین(ع) واقعاً خواست. تقریباً یک روزم نشد اونجا بودن و بعد هم نیمه عید رو اونجا بودن. گفت: دیدی مامان گفتم امام حسین(ع) اگه بخواد واقعا می‌طلبه کی فکرشو می‌کرد؟ من فکر می‌کردم باید دو سه روز اونجا باشیم تا کنسلی بخوره. گفت: مامان ان‌شاءالله سری بعد با هم می‌ریم... ✍🏻 به روایت از مادر بزرگوار شهید | - محفل شهدایی دفتر حفظ آثار شهدای تاکستان https://eitaa.com/Martyrs_555