هدایت شده از فانوس نجات (۵)
#الو_خدا؟
🔺گفتم: خدایا آخه این همه سختی؟ چرا؟😔
❤️گفت: «انَّ مع العسر یسرا»
“قطعا با هر سختی، آسانی است.(انشراح/۶)😊
*
🔺گفتم: واقعا؟!
❤️گفت: «فإنَّ مع العسر یسرا»
قطعا با هر سختی، آسانی است.(انشراح/۷)
*
🔺گفتم: خب خسته شدم دیگه…😔
❤️گفت: «لاتـقـنطوا من رحمة الله»
از رحمت من ناامید نشو.(زمر/۵۳)😊
*
🔺گفتم: انگار منو فراموش کردی!😭
❤️گفت:«اذکرونی اذکرکم»😊
یادم کن تا یادت کنم
*
🔺گفتم: تا کی باید صبر کرد؟!
❤️گفت: « وَ ما یدریک لَعلَّ السّاعة تکون قریبا»
تو چه می دانی، شاید موعدش نزدیکه.(احزاب/۶۳)
«انّی اعلم ما لاتعلمون»
من چیزایی میدونم که تو نمی دونی.(بقره/ ۳۰)
*
🔺گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای من کوچک،
خیلی دوره! تا اون موقع چی کار کنم؟
❤️گفت: « و اتّبع ما یوحی الیک و اصبر حتی یحکم الله»
حرف هایی که بهت زدمو گوش کن،
و صبر کن ببین چی حکم می کنم.
(یونس/ ۱۰۹)
*
🔺ناخواسته گفتم:
الهی و ربّی من لی غیرک
(خدایا آخه من غیر تو کسی رو ندارم😭
❤️گفت: «الیس الله بکاف عبده»😍
من هم برای تو کافی ام.(زمر/۳۶)