#مولایمن
🌱ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن
باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن
🌱باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی
باز آ که باز عدل علی را علم کنی...
#العجلمولایغریبم
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
#شبتونمهدوی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
https://eitaa.com/MasjedjameEmamHasanAsgary
1_2459110905.mp3
8.19M
🖤🍃😌
🍎ٵࢪٵݦـــــۺ ۺب انهٜٜ
طبق قࢪاࢪهࢪشب
.یه ساعت طلایی 🌟داࢪیم
🍎خلوت شبانہ باقࢪانمون....
🌱#حالـــــتوسادهخوبکن
#سوره_مزمل
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
https://eitaa.com/MasjedjameEmamHasanAsgary
🌟 🌿
خدایا
لذّت مناجات نیمهشب رو
روزیمون کن!
🌟🌿
مناجات شبانه شب بخیر
به خدای مهربان می سپاریمتان
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
https://eitaa.com/MasjedjameEmamHasanAsgary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ آرامــــشی از ســــــوی آسمان
🎥 جرعهای از زلال قرآن
لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَي جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعاً مُّتَصَدِّعاً مِّنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ:
اگر اين #قرآن را بر كوهى نازل كرده بوديم، بى شك آن كوه را از خشيت خداوند، خاشع و فرو پاشيده مى ديدى. ما اين مثال ها را براى مردم مى زنيم، شايد بيانديشند.
#سوره_حشر_آیه21
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
https://eitaa.com/MasjedjameEmamHasanAsgary
📸متن قرآن کریم با ترجمه گویا محتوایی گیرا
📖 سوره #نساء_آیه_135
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
https://eitaa.com/MasjedjameEmamHasanAsgary
سوره نساء آیه [ ۱۳۵ ].mp3
3.62M
🔊 تفسیر صوتی قرآن کريم🌹
✍در راه اجرای عدالت با تمام توان ایستادگی کنید
🎙مفسّر: حاج آقای #قرائتی
📖 سوره #نساء_آیه_135
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
https://eitaa.com/MasjedjameEmamHasanAsgary
🕌مسجدجامع امام حسن عسکری(ع)(قزوین_کوثر)
«#بخش_اوّل» #داستان_اوّل: #عظمت_قرآن علّامه مجلسی(ره) نقل می کند که ابن أبی العوجاء که یکی از ماد
#داستان_دوّم
من نیز مسلمان شدم
طفیل بن عمرو که شاعر شیرینِ زبان خردمندی بود و در میان قبیله خود، نفوذ کلمه داشت، زمانی وارد مکه گردید.
اسلام آوردن مردی مانند طفیل، برای قریش بسیار گران بود، از همین رو سران قریش و بازیگران صحنه سیاست، گرد او را گرفتند و گفتند: این مردی که کنار کعبه نماز می گزارد، با آوردن آیین جدید، اتّحاد ما را بر هم زده و با سحر بیان خود سنگ تفرقه میان ما افکنده است! میترسیم میان قبیله شما نیز دو دستگی بیفکند. چه بهتر که با وی سخن نگویی!
طفیل می گوید: سخنان آنها چنان مرا بیمناک کرد که از ترس تأثیر سحر بیان او تصمیم گرفتم با او سخن نگویم و سخن او را هم نشنوم. و برای جلوگیری از نفوذ سحر او هنگام طواف، پنبه در گوشهای خود کردم تا مبادا زمزمه قرآن و نماز او به گوش من برسد.
بامدادان در حالی که پنبه داخل گوشهای خود نموده بودم وارد مسجد شدم و هیچ مایل نبودم سخنی از او بشنوم. نمی دانم چطور شد که یکباره کلام بسیار شیرین و زیبایی به گوشم رسید و بیش از حد، احساس لذّت نمودم.
با خود گفتم مادر در سوگت نشیند! تو که یک مردی سخن پرداز و خردمندی، چه مانع دارد سخن این مرد را بشنوی تا هر گاه نیک باشد بپذیری و اگر زشت باشد آن را رد کنی!
پس برای اینکه آشکارا با آن حضرت تماس نگیرم مقداری صبر کردم تا پیامبر راه خانه خود را پیش گرفت و وارد خانه شد.
من نیز اجازه خواسته، وارد شدم و ماجرای خود را از آغاز تا پایان بازگو کردم و گفتم قریش درباره شما چنین می گویند و من در آغاز تصمیم نداشتم با شما ملاقات کنم ولی تلاوت قرآن شما مرا به سویتان جلب کرد. اکنون می خواهم حقیقت آیین خود را برای من تشریح کنی و اندکی قرآن برای من بخوانی!
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) آیین خود را بر او عرضه داشت و مقداری قرآن خواند.
طفیل می گوید: به خدا سوگند کلامی زیباتر از آن نشنیده و آیینی معتدل تر از آن ندیده بودم.
به حضرتش عرض کردم: من در میان قبیله خود فردی سرشناس و با نفوذ هستم و برای نشر آیین شما فعّالیّت می کنم.
ابن هشام گوید: طفیل تا روز حادثه خیبر میان قبیله خود بود به نشر آیین اسلام اشتغال داشت و در همان حادثه با هفتاد، هشتاد خانواده مسلمان به پیامبر(صلی الله علیه وآله) پیوست و در اسلام خود همچنان پایدار بود تا اینکه پس از درگذشت پیامبر به عصر خلفا در جنگ یمامه شربت شهادت نوشید.
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
https://eitaa.com/MasjedjameEmamHasanAsgary