eitaa logo
مسجدجامع علیای نوقاب گناباد ٩٨
85 دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
4.6هزار ویدیو
169 فایل
مسجدترازاسلام ؛پایگاه تجمع مسلمین؛ مایه اتحادوانسجام امت وتالیف قلوب اطلاع رسانی برنامه های مذهبی؛ قرآنی؛ اجتماعی؛ فرهنگی ؛مسابقات؛ کلاسهاودوره های آموزشی و...... ٩۶ ان شاالله تعالی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانون فرهنگی ، هنری شهدای نوقاب ۹۷
📆 17 رمضان المبارک، سالروز تأسیس مسجد مقدّس جمکران به امر حضرت ولی عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف گرامی باد. 📌 رزقنا‌الله تعالی و ایّاکم العبادة و الصلاة فیه و السلام علی مولانا صاحب‌ الزمان عجّل ‌الله ‌تعالی‌ فرجه و‌ علی ‌آبائه الطاهرین صلوات ‌الله‌ علیهم ‌اجمعین. 👈قدرت الله لطیفی نسب سازنده ی ✍ سال هزار و سیصد و چهل و هفت، سحرگاه شب ، مسجد جمکران ، قدرت الله در مسجد مشغول راز و نیاز بود، آن سالها مسجد اصلا وضعیت مناسبی نداشت ،مسجدی کوچک در حاشیه ی بیابان های ، بدون هیچ امکانات، عده انگشت شماری در مسجد بودند، ساعت از نیمه های شب گذشته بود ، خادم مسجد همه را بیرون کرد، به آقای لطیفی گفت می خواهم در مسجد را ببندم، بفرمایید، خواهش کرد از خادم، "اجازه بده امشب را تا صبح اینجا بمانم ، دعایت می کنم ، این هم شیرینی تو"، مقداری پول به خادم داد تا اجازه بدهد در مسجد بماند، همه رفته بودند، او ماند و مسجد. 🌙 ساعت حدود . در حال دعا و نیایش بود، سنگینی دستی را روی شانه اش احساس کرد، "بلند شو و مسجد را از این حالت دربیاور، شبستانی بساز و آبرومندش کن، عنایت خداوند با شماست و ما نیز کمک می کنیم" آقایش بود، نقشه ای به او داد و فرمودند: "این را بعدا از شما می گیریم" یک طرف نقشه طرح فعلی مسجد بود و طرف دیگر اسما مبارکه ی الهی ☀️ آفتاب طلوع کرده بود، هنوز حیرت زده بود ، قبل از این هم دیده بود مولایش را اما باز هم قلبش تند تند می زد، فکر و ذکرش شد ساخت مسجد جمکران ، مسجد را زدند، معماری را طبق همان نقشه ای که حضرت آقا داده بودند طراحی کردند، برای ساخت و ساز مسجد چک شخصی خودش را هم می داد، گاهی حسابش را نمی توانست پر کند، می گفت روز وصول شخص ناشناسی مبلغ چک را به حسابش می ریخت و چک پاس می شد، آقا بود که کمکش می کرد، قبلا قولش را داده بود که کمک می کنیم ، این خانواده سرشان برود قولشان نمی رود ، مثل حسین بن علی جدش، سرش رفت ، قولش نه... 🔻 باید چاه عمیق حفر می کردند برای تامین آب مسجد،با یک شرکت حفاری قرارداد بستند، محل چاه را تعیین کردند، شب جمعه ای در مسجد مشغول نماز بود، بعد از نماز آیت الله سید حسین قاضی آمد کنارش نشست، احوالپرسی کرد:"دو نفر از طرف آقا بیرون منتظرتان هستند ، دستوری از حضرت آورده اند، آمد بیرون،آن دو بزرگوار را دید،" آقا فرمودند: این نقطه برای مناسب نیست،و در آینده داخل مسجد قرار می گیرد. پرسید پس کجا چاه را حفر کنیم ؟با دست نقطه حفر چاه را نشان دادند، آن طرف،آنجا ❌شرکت حفاری زیر بار نمی رفت ، آقای لطیفی نمی خواست بگوید چه کسی سفارش کرده ، خیلی کلنجار رفتند، گفت "هزینه چاه با من اگر آب نیامد ضررش را شخصا می دهم" ،چک بیعانه را داد ، چاه را کندند، همان جایی که آقای لطیفی گفت، کارشناسان حفاری دهانشان باز مانده بود ، به آقای لطیفی اصرار کردند که بگوید نقطه یابی کار کیست؟ گفت: صاحب مسجد، مولایمان ارواحنافداه نام مبارک حضرت را که برده بود زانوهایشان لرزید کارشناسان ،اشکشان جاری شد، باقی مبلغ حفر چاه را بخشیدند... 📚برداشتی آزاد از تشرفات قدرت الله لطیفی