#طب_اسلامی داریم یا نه؟!
بسم الله الرحمن الرحیم
با توصیف مختصری در باب تقسیمبندی علوم بهتر میشود قضاوت کرد که آیا طب اسلامی داریم یا نه؟!
از منظری علوم در یک معادله تعریف میشوند؛ معادلهای که حاصل ضرب جبر هستی در اختیار آدمی را مساوی با نظام سنتهای الهی قلمداد کرده و علوم را در سه وجه تعریف میکند.
وجه اول؛
شناخت پدیدههای هستی و روابط جبری مابین آنها، که دستهای از علوم مانند فلسفه، ریاضیات، فیزیک، شیمی، زیست، فیزیولوژی و آناتومی را شامل میشود، و همگی ذیل #نظام_تکوین بحث میشوند.
وجه دوم؛
شناخت بایدها و نبایدها، دستورالعملها، قواعد و قوانین حاکم بر زندگی بشرِ صاحب اختیار نیز دستهای از علوم مانند سیاست، حقوق، اقتصاد، تربیت و فرهنگ تدوین شدهی حاکم در سبک زندگی را شامل میشود، و همگی ذیل #نظام_تشریع بحث میشوند.
وجه سوم؛
شناخت حاصل ضرب نظام تکوین در نظام تشریع که منتج به سنتهای الهی گشته و خود دستهای از علوم مانند تاریخ و نظام بیماریها را شامل میشود، و هر دو ذیل نظام سنن بحث میشوند.
با توجه به مقدمهی فوق باید گفت که اگر در وجه اول علوم و شناخت پدیدههای هستی و روابط جبری مابین آنها نقش مسبب الاسباب و علت العلل بودن خداوند عز و جل مورد مطالعه، بررسی و غایت آن علم باشد، اطلاق اسلامی و دینی بودن در آن جایز است.
در وجه دوم علوم که به نظریه پردازی و تدوین بایدها و نبایدها، دستورالعمل، قواعد و قوانین زندگی بشر برای تعالی اجتماع انسانی دست میزند، به طور قطع اگر از وحی سرچشمه گرفته باشد میبایست از اطلاق اسلامی و دینی بودن آن یاد کنیم.
در وجه سوم علوم نیز که به حل معادلهی حاصل ضرب اختیار بشری در جبر هستی میپردازد، اگر در نظام تشریع آن معادله، علومی را مد نظر داشته باشیم که اسلامی و دینی باشد، آن جا هم باید از اطلاق اسلامی و دینی بودن علوم استفاده شود.
حال به قضاوت در مورد طب، سلامت و سبک زندگی پرداخته و تحلیل میکنیم که آیا میتوان از عنوان اسلامی و دینی برای این علم استفاده کرد یا نه؟
اولاً؛ اگر ذیل نظام تکوین در موضوع طب، سلامت و سبک زندگی، پدیدهها و روابط جبری مابین آنها را از منظر وحی بررسی کرده و به طور مثال انسان را شامل اجزایی مانند روح، نفس و عقل دانسته و روابط مابین آنها را تحت تاثیر خداوند متعال مورد مطالعه قرار دهیم،
ثانیاً؛ با احکام، بایدها و نبایدها، دستورالعملها، قواعد و قوانین اجتهاد شده از اصول کلی آمده در متون دینی که به آن فقه اکبر میگوییم، برای حیات دنیوی بشرِ مختار، نظام تشریعی ایجاد کنیم،
ثالثاً؛ و در آخر، نظام بیماریها و آسیبها را در رفتار غلط و خارج از نظام تشریعی یاد شده جستجو کرده و به تحلیل چگونگی آن ذیل سنن الهی بپردازیم، آن گاه باید بگوییم که طب، سلامت و سبک زندگی اسلامی را طلب کرده و در انتظار تحقق آن هستیم.
البته اگر ما با نگاه ماتریالیستی و داروینیسم فکری به تحلیل هستی پرداخته و قوانین لذتگرا و مبتنی بر اصالت سرعت در اومانیسم را مبدأ دانش خود گرفته و فارغ از خدا، حاصل ضرب نظام تکوین در نظام تشریعِ ساختهی دست بشر را معادلهی پیش روی خود بدانیم و کاپیتالیستی رفتار کنیم، به طور قطع با طب اسلامی روبه رو نشده و در وضعیت بر همگان واضحِ پزشکی امروز خواهیم ماند و پیشرفت نخواهیم کرد.
محمد جواد مسعودی نیا