eitaa logo
متن های خاص
2.6هزار دنبال‌کننده
37.7هزار عکس
24.4هزار ویدیو
145 فایل
#تــــــــــــــــوجه👇👇👇 📚 کتاب هایی که قبل ازمرگ باید بخوانیم...👇✅ https://eitaa.com/joinchat/2373517458Cb099503ae7
مشاهده در ایتا
دانلود
اسفند که می‌شود، دلم می‌خواهد تمام روز را در خیابان قدم بزنم، بو بکشم، نگاه کنم، تجربه کنم، بفهمم، بشنوم، احساس کنم و لبخند بزنم به آدم‌ها. اسفند، احساس تازگیِ بهار را در آدمی زنده می‌دارد. احساس نزدیک شدن به پایان خوشِ قصه‌های دشوار را، احساسِ رسیدنِ یک آغاز شیرین، یک امیدِ دوباره، یک انقلاب نیک‌فرجام. اسفند که می‌شود، خیابان لبریز از خمیازه‌ی بیداریِ درخت‌هاست. لبریز از شعار ریشه‌های در خاک مانده که « ما سبز می‌شویم » ، لبریز از سکوت پر هیاهوی بادهایی که چونان اسب‌هایی تیز تاز، خبرهای خوبی با خود آوردند. اسفند را دوست می‌دارم، بسیار بسیار دوست می‌دارم. ❖ •═•❥ ↬☞ @Matnhayekhas ⊂⇝
بی‌خیال، بسپار به گذر زمان و غصه‌ی هیچ‌چیز را نخور. قطعا شرایط، هرطور هم که پیش برود، شبیه افکار بی‌اعتماد و از هم‌گسیخته‌ی تو نخواهد شد. همیشه همین طور است، ما در ذهنمان از اتفاقات پیش‌رو، کابوس می‌سازیم و از تصور احتمالات ناممکنی که در ذهن بافته‌ایم، مدام رنج می‌کشیم و در نهایت؛ این اتفاقات‌اند که در طبیعی‌ترین و بهترین حالات ممکن‌شان می‌افتند و این ماییم که نمی‌خواهیم بپذیریم؛ رنج کشیدنِ ما هیچ چیز را درست نمی‌کند! •═•❥ ↬☞ @Matnhayekhas ⊂⇝
• یک دوش آب گرم، یک فنجان قهوه‌ی داغ، کمی رسیدگی به خودت، ظاهرت، اندامت، لباس‌هات، دو قاچ سیب، سه قاچ کتاب، چند دقیقه موسیقی و اگر زمان داشتی، یک فیلم تازه و خوب؛ این‌ها چیزهایی‌ست که تو را به آرامش می‌رساند و حالت را بهتر می‌کند، لازم نیست همیشه به آدم‌ها پناه ببری، فهمیدی؟ •═•❥ ↬☞ @Matnhayekhas ⊂⇝
شب‌ها غریب‌تریم و بی‌پناه‌تریم و مظلوم‌تریم و معصوم‌تر. شب‌ها شکننده‌تریم و به همه چیز فکر می‌کنیم و بابت همه چیز پشیمانیم و بابت همه‌چیز غمگینیم و بابت همه‌چیز نگران. شب‌ها کوچک‌ترین اشتباهات آدمی، دراکولاهای مخوفی می‌شوند و او را از احساسات طبیعی خودش بیزار می‌کنند. صبح روز بعد، همه‌چیز بی‌اهمیت و ناچیز به‌نظر می‌رسد و نگرانی‌ها سطحی‌اند و ترس‌ها سطحی‌اند و اشتباهات، تجربه‌های لازمی بوده‌اند، برای ادامه. ما شب‌ها بچه می‌شویم و از سایه‌ها می‌ترسیم و صبح خوب می‌شویم. مانند همان کودکی که از حجم سیاه روی دیوار ترسیده و پس از طلوع آفتاب و تابش اولین بارقه‌ی نور، فهمیده که آن سیاهیِ خوفناک، سایه‌ی گلدان کنار پنجره‌ی اتاقش بوده. آدم‌ها شب‌ها با سایه‌های وجودی‌شان، رو در رو می‌شوند و هرصبح از جا بر می‌خیزند و نقاب آفتاب می‌زنند ... ❖ •═•❥ ↬☞ @Matnhayekhas ⊂⇝
شب‌ها غریب‌تریم و بی‌پناه‌تریم و مظلوم‌تریم و معصوم‌تر. شب‌ها شکننده‌تریم و به همه چیز فکر می‌کنیم و بابت همه چیز پشیمانیم و بابت همه‌چیز غمگینیم و بابت همه‌چیز نگران. شب‌ها کوچک‌ترین اشتباهات آدمی، دراکولاهای مخوفی می‌شوند و او را از احساسات طبیعی خودش بیزار می‌کنند. صبح روز بعد، همه‌چیز بی‌اهمیت و ناچیز به‌نظر می‌رسد و نگرانی‌ها سطحی‌اند و ترس‌ها سطحی‌اند و اشتباهات، تجربه‌های لازمی بوده‌اند، برای ادامه. ما شب‌ها بچه می‌شویم و از سایه‌ها می‌ترسیم و صبح خوب می‌شویم. مانند همان کودکی که از حجم سیاه روی دیوار ترسیده و پس از طلوع آفتاب و تابش اولین بارقه‌ی نور، فهمیده که آن سیاهیِ خوفناک، سایه‌ی گلدان کنار پنجره‌ی اتاقش بوده. آدم‌ها شب‌ها با سایه‌های وجودی‌شان، رو در رو می‌شوند و هرصبح از جا بر می‌خیزند و نقاب آفتاب می‌زنند ... ❖ •═•❥ ↬☞ @Matnhayekhas ⊂⇝
اگر به گذشته بر می‌گشتم؟ چیزی را تغییر نمی‌دادم، می‌ترسیدم اصلاح یک اشتباه کوچک، دستآورد بزرگی در اکنون یا آینده را از من بگیرد. اگر به گذشته بر می‌گشتم، هیچ کاری نمی‌کردم، فقط نگاه می‌کردم و از تماشای پازل به هم ریخته‌ای که با رنج و آزمون و خطای بسیار و آرام آرام کنار هم چیده می‌شد، لذت می‌بردم. اگر به گذشته‌ام بر می‌گشتم کاری نمی‌کردم، چیزی را عوض نمی‌کردم، ولی محال بود کودکی‌ام را ببینم و در آغوشش نگیرم و در گوشش نگویم: «سختی‌های بسیاری در پیش داری زیبای کوچک. شیطنت کن و در آغوش بزرگترها پناه بگیر. زمان‌هایی از راه می‌رسد که در نبردهای نابرابر بسیاری قرار می‌گیری و فراتر از سن و توان و آستانه‌ی تحملت مورد اصابت ناملایمتی و اندوه قرار خواهی گرفت، و تنها خواهی بود، بسیار تنها. اما جسور باش و مقاوم باش و ادامه بده، من به سادگی توأم با ذکاوت تو افتخار می‌کنم و مدیون دست‌های کوچک توام همیشه.» اگر به گذشته بر می‌گشتم، با اشک، پیشانیِ معصوم کودکی‌ام را می‌بوسیدم، موهاش را با گریه می‌بافتم، دست‌های کوچکش را با گریه می‌فشردم و با رنجی عظیم، بر می‌گشتم. ❖ •═•❥ ↬☞ @Matnhayekhas ⊂⇝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از بین اشکالِ هندسی ؛ دایره ها دوست داشتنی ترند ... کاش همه ی آدم ها دایره بودند ... دایره ای که ؛ نه گوشه ای دارد برایِ زخم زدن ، نه مارپیچی برای دور زدن ، و نه زاویه ای برای بد دیدن ... دایره اصلاً پیچیده نیست ... کاش آدم ها مثل دایره ساده بودند و شناختنشان اینقدر سخت نبود ! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌‌
آدم دلش هوس می کند یک روزهایی را در هوایِ بی خیالیِ مطلق سِیر کند . هیچ موضوعی نداشته باشد ، برایِ فکر کردن . از همان اولش ، شال و کلاه کند ، یک سمتِ خیابان را بگیرد و فقط برود . آنقدر که از تمامِ دنیا و غصه هایِ تحمیلی اش دور شود . یک روزهایی ، آدم دلش فقط یک خیابانِ طولانی می خواهد ، یک موسیقیِ سنتی و اصیلِ ایرانی و یکی ، دو فنجان ، فراموشی ... ‌‌ عصر بخیر
آدم دلش هوس می کند یک روزهایی را در هوایِ بی خیالیِ مطلق سِیر کند . هیچ موضوعی نداشته باشد ، برایِ فکر کردن . از همان اولش ، شال و کلاه کند ، یک سمتِ خیابان را بگیرد و فقط برود . آنقدر که از تمامِ دنیا و غصه هایِ تحمیلی اش دور شود . یک روزهایی ، آدم دلش فقط یک خیابانِ طولانی می خواهد ، یک موسیقیِ سنتی و اصیلِ ایرانی و یکی ، دو فنجان ، فراموشی ... ‌‌ عصر بخیر
و در نهایت، میان تمام یادها و خاطره‌ها، تو هرگز فراموش نخواهی‌کرد کسانی را که به وقت موفقیت و شادمانی، کنار تو ماندند و به تو تبریک گفتند و برای لبخند و حال خوب تو، اشتیاق داشتند. به گاهِ سختی و اندوه، یک نشانه از رفیق می‌بینی و به گاهِ موفقیت، هزار نشانه و انسانِ امروز، هیچ زمانی به قدرِ لحظات موفقیت و کامیابی‌اش تنها نیست!!! 🔺🔻🔺🔻🔺
در هوای شورانگیز ؛ می‌شود مُرد برای تویی که گاهی دستهایت را توی جیبت می‌کنی و زیر باران و روی برگهای خشک خیابان قدم می‌زنی . می‌شود مُرد برای تو ، وقتی پشت سنگر کلاه و شال گردنت شبیه فرشته هایی که سردشان شده ، پنهانی و هرم نفس های داغ و معجزه خیزت را به بی هواییِ خیابانهای سرد و مه گرفته می‌بخشی . برایت می شود مُرد ، وقتی که گونه‌هایت از سرمای پاییز گلگون شده ، سرت را پایین انداخته ای و همینطور بیخیال و دلبرانه از کنار جدول های خیابان عبور می‌کنی . خدا تو را در دوست داشتنی ترین حالتِ ممکن آفریده ، و پاییز و من را برای دیوانگی ... باید در دلِ خیابان های پاییز ، تو را دید ، بوسید ، عاشقت شد و برایت مُرد ، همین ...!😇❤️ ‌ ⬇️🇯‌🇴‌🇮‌🇳⬇️ 🌏  @Ajaieb_Jahan
زنها را دست کم نگیرید ! درنهایتِ ظرافت شان چنان برایت تکیه گاه می شوند ؛ که انگشت به دهان بمانی ! زن ها هشتمین عجایبِ جهان اند ازنوعِ متحرکِ دلبرانه ! 😋😋 پروفایل 💖💖💖💖💖💖❣ ⓟⓔⓓⓐⓡ&ⓜⓐⓓⓐⓡ 💓 ʝѳiɳ❣☞ @madarpedar ↜❣