خون‌دل‌خوردم‌علی‌تا‌ڪه‌تو‌آقا‌شده‌ایی پدرت‌پیرشده‌تا‌ڪه‌تو‌رعنا‌شده‌ایی

زخم‌هایت‌یڪ‌طرف،‌زخم‌سر‌تویڪ‌طرف بغض‌نامت‌لشڪری‌راابن‌ملجم‌ڪرده‌ است

بمیرم من سر زخم‌هاش وا مونده توی میدون کلاه‌خودش جا مونده

-

تو را قطعه به قطعه چیدم اما ، چرا هرجور میچینم کمی تو ؟

-

شاهان ِعالم خاک درگاهت؛شهزادهٔ ارباب.

بعد از آنکه روؤس را بریدند ، و میخواستند بالای نیزه ها قرار دهند رسیدند به سرِ حضرتِ سیدنا و مولانا علی اکبر(سلام الله علیه) منقذ بن مره عبدی لعین گفت : این سر و صورت شبیه ترین سر و صورت به رسولِ خداست و اگر با این سر و صورت به بلاد، کوفه و شام و منازل برویم ، مردم بر ما شورش میبرند و ما را متهم به قتلِ رسولِ خدا می‌‌کنند . شمرِ لعین گفت چه کنیم پس ؟ منقذ گفت : زلف و گیسوانش را کوتاه میکنیم و صورتش را متغیر میکنیم‌ باگوگرد و آتش . |مقتل ابن نُما جلد۱۷،ص۲۹۰|

بر مرة بن منقذ و زانیه‌های جراح ، تا صبح قیامت لعنت .

-

اما قلب‌های شڪسته ، عباسﷺ ضامن و سرپرست آنهاست .