هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
#مظلوم_رقیه
❌ شلاق اصلاحات بر تن حضرت رقيه !!!!!
🔸 کینه ها ، همان کینه هاست و دسیسه ها نیز از جنس همان نیرنگها ؛ اما شلاقها تغییر کرده ، آن زمان شلاقها را بر پیکر مطهر و نحیف بانویی سه ساله میزدند ولی اینک شلاقها را قلم میکنند و تیتروار بر تن شیعه میکوبند تا داغها تازه بماند و ندای مظلومیت کاروان حسین ( علیه السلام ) همچنان بر تارک سترگ تاریخ فریاد هل من ناصر ینصرنی دهد ....
🔸 دیروز ( سوم محرم الحرام ) روزی که برای عزاداری بانوی سه ساله ابی عبدالله نامگذاری شده ، دوباره شلاقی زهردار و تلخ از آستین سیاه #اصلاحات خارج شد و با جسارت به ساحت مقدس این مظلومه بر پیکر شیعیان فرود آمد تا بگویند سربازان یزید هنوز زنده اند و کینه های بدر و احدشان را آشکار کنند ....
🔸 روزنامه صدای اصلاحات با تیتری پر معنا ، جسارت و گستاخی را از حد گذراند تا عمق #کینه جریان فکری اش را از #شعائر_عاشورا نشان دهد ....
🔴 اما سوال اینجاست که چرا چنین جسارتی ؟ و چرا در چنین برهه ای حساس از تاریخ انقلاب اسلامی ایران ؟؟!!
🔸 جواب روشن است ؛ این جسارت در قالب پلن عملیات روانی و #جنگ_رسانه_ای دشمنان نظام و اسلام طرح ریزی و عملیاتی شده است ....
یک عملیات روانی پیچیده که بر چهار محور #ناموس ، #خاک ، #مذهب و #امنیت پایه ریزی شده تا در یک جنگ رسانه ای همه جانبه #آستانه_تحمل_مردم را پایین بیاورند و پس از آن از #خشم_مقدس مردم در جهت اهداف پلید خود سوء استفاده کنند ....
🔸 آری ؛ دشمن با جسارت به ۴ حوزه حساس و پر اهمیت مردم میخواهد خشم آنان برانگیزانند و با خروج و خروش مردم بر علیه جسارت کنندگان از آب گل آلود آن بر علیه امنیت و ثبات کشور سوء استفاده کند .
⛔️ حال سوال اساسی این است که چه باید کرد ؟؟
🔸 وقتی جنگ رسانه ای است ، پاسخ حملات نیز باید رسانه ای باشد ؛ ما ( عموم عاشقان اهل بیت ) باید با ابزارهای رسانه ای ( توئیت ، متن ، کلیپ ، پیامک ، تماس و ... ) به صورت گسترده از قوه قضائیه درخواست کنیم تا سریعا در مقابل چنین جسارتهایی بایستند و اشد مجازات را برای جسارت کنندگان اعمال کنند تا دیگر هیچ #تفکر_غربزده_ای جرات جسارت به ساحت مقدس سیدااشهداء و یارانش را نداشته باشد ....
⛔️ با نشر گسترده این متن صدای نارضایتی و خشممان را به گوش جسارت کنندگان و مسئولین قوه قضائیه برسانیم ...
#هیهات_من_الذله
#اقتدار_قضایی
#جانم_رقیه
🏴 @IslamLifeStyles
مطلع عشق
🔘قسمت ۲۶ چشمانم درشت میشود. -چی؟ خبر داشته، منظورتون چیه؟ -«مصطفی موسوی» از ماجرا خبر داشته،
#عالیجنابان_خاکستری
🔘قسمت ۲۷ و ۲۸
همانطور که به سمت در میروم، صدای غرغر کردن زهرا را پشت سرم میشنوم و اهمیتی نمیدهم.
نماز صبح را که میخوانم سریع به سمت اداره حرکت میکنم. صدای فرهادی مدام در سرم اکو میشود و این حال من را خرابتر میکند.
به اداره که میرسم به سمت اتاق حاج کاظم میروم؛ صدای حرف زدن و پچپچهایی از اتاق میآید. تقهای به در میزنم و با بفرمایید حاجی وارد اتاق میشوم.
باز هم آقای حسینی میهمان حاجی است و این مرا خوشحال میکند.
-چیزی شده پسر؟
لبخند تلخی میزنم؛
حتی حرف زدن این مرد هم مرا به یاد سید میاندازد. اگر مهدی بود حتما باز هم خیره چهره این مرد میشد.
-نه؛ یعنی نمیدونم چطور بگم خودمم گیج شدم.
لبخندی میزند و میگوید:
-بیا بشین و آروم و شمرده برام بگو چی شده؟
مینشینم و به حاج کاظم نگاه میکنم. چشمانش قرمز است و این خبر از یک شب بیداری طولانی میدهد.
-دیشب رفتم سر قرار با فرهادی.
-خوب؟
-میشه اول بگید شما مصطفی موسوی میشناسید یا نه؟
حاج کاظم چشمانش را تنگ میکند و آقای حسینی دستی به ریشهایش میکشد؛انگار هر دو به فکر فرورفتهاند.
حاج کاظم دستش را بالامی آورد و می گوید:
-خیلی اسمش آشناست؛ فکر کنم از نیروهای وزارته.
آقای حسینی سری تکان میدهد و در ادامه حرف حاجی میگوید:
-درسته. از بچههای قدیمیه وزارته چشماشم یکم ضعیفه اما از اون دو آتیشههای #اصلاحات.
چند لحظه مات میمانم؛ از بچههای خودمان است؟ این یعنی سندی بر تمام شایعات.
_خوب نگفتی، چی شده مگه؟
آقای حسینی مشتاق شنیدن است. تمام گفتههای فرهادی را برایشان میگویم.
حرفهایم که تمام میشود، هردو اخم میکنند.
حاج کاظم عصبی پایش را بر زمین میزند و می گوید:
_باید امشب دستگیر بشه!
نگاهش میکنم و با گیجی سری تکان میدهم که تا شب چطور دستگیرش کنیم؟
- آخه ما که مدرکی نداریم که بتونیم دستگیرش کنیم!
آقای حسینی با اخم نگاهی میکند و میگوید:
-نه کاظم بزار برن ببینن این آدم کجا ها میره؛ شاید سر و نخی گیرمون اومد. بعدم مخفیانه دستگیرش کنید، منم شاهدهایی دارم که حرفای جالبی برای گفتن دارن.
-چشم، فقط آدرسش کجاست؟ کجا برم دنبالش؟
-من الان بهت میگم که کجا باید بری.
آقای حسینی بعد از این حرف، مشغول تلفن روی میز میشود.
-دو تا نیرو بهت میدم. همین الان تا آدرسو گرفتی میری دنبالش.
-چشم.
حاج کاظم بلند میشود و بیرون میروم. یعنی ممکن است با دستگیری این فرد مهدی آزاد شود؟ هر بار که بابت اتفاقی او را دستگیر میکردند، اضطراب نداشتم اما حالا کمی میترسم.
-خوب بیا پسر، اینم آدرس. فقط زود برو که اگه رفت جایی تعقیبش کنین.
دست دراز میکنم و برگه را میگیرم.
-چشم. همین الان میرم.
لبخند تلخی میزند. بلند میشوم، به سمت در میروم که، صدایش را میشنوم.
-نگران رفیقت نباش. اونا نمیتونن کاری باهاش بکنن.
سری تکان میدهم. نمیدانم میشود روی حرف هایش حساب باز کرد یا نه؟
به سمت ورودی میروم.
حاج کاظم به همراه دو نفر از بچههای عملیات ایستادهاند و حرف میزنند. کنارشان میایستم.
-این دونفر از نیروهای عملیات هستن.
-بله میشناسمشون!
-پس برید به سلامت ببینم چی کار میتونید بکنید.
دستی به شانه امیر میزنم و میگویم:
-ماشینتو که آوردی؟
-آره داداش بریم که دیره.
✍ نویسنده: محدثه صدرزاده
🔰 بوسه بر دست نه ، بوسه بر عبای پدرخوانده
تبرک کردن صورت به عطر بوی #پدر_اصلاحات
قبلا هم این هشدار را دادیم که #ناجی_ایران معرفی کردن #خاتمی و معرفی دوران او به عنوان #بهترین دوره #جمهوری_اسلامی ، از برنامه های به شدت پررنگ کانال ها و جریان #اصلاحات است که بسیار روی آن متمرکز هستند.
👈 در این فیلم جوانی را می بینید که با ورود خاتمی به مراسم سالگرد هاشمی ، ابتدا خواست دست او را ببوسد و وقتی خاتمی مانع شد ، عبای او را بوسید و آن را به صورت تبرک به صورتش مالید😳
گویا یک امام زاده مقدس را دیده
👈 در فیلم دیگر هم جوانی را مشاهده میکنید که قصد عکس گرفتن با #خاتمی را دارد.
❇️ حربه محبوب نشان دادن خاتمی و دوران او ، در سال 92 متاسفانه جواب داد و #حسن_روحانی با کنار هم قرار دادن عکس هاشمی و خاتمی در کنار عکس خودش، رأی این جوانان را گرفت . در سال 96 هم " تکرار می کنم " خاتمی خیلی معروف شد و لیست های او رأی آورد!
مطمئن باشید امسال هم برای جوانانی که اصلا دوران #خاتمی را به یاد ندارند و بر اثر جو رسانه ای او را عالی می دانند،همین برنامه را دارند.
👌 این وظیفه من و شماست که با #جهاد_تبیین و استفاده از منابعی مثل #کارنامه_خاتمی و #خاطرات_هاشمی مخصوصا سالهای 78 و 79 که دوره اول خاتمی هم بوده و به شدت از ضعف های خاتمی می نویسد، این جوانان را بیدار کنیم.
🌀 با تمسخر و تیکه انداختن و القاب به این و آن دادن ، روشنگری حاصل نمی شود !
#انتخابات