قسمت #هفتاد_وچهار
مرصاد دست راستش را میگذارد کنار صورتش تا آفتابی که از سمت راست میتابد اذیتش نکند:
- گشنمه! چیزی نداریم بخوریم؟
خندهام میگیرد:
- نه، هیچی. این نامردا هم توی راه نگه نمیدارن که ما یه چیزی بخریم و جامونو عوض کنیم. خسته شدم.
مرصاد داشبورد را باز میکند و داخلش را میگردد.
میگوید:
- هیچی اینجا نیس! وایسا...آها...
در داشبورد را میبندد و میگوید:
- فقط همینا رو پیدا کردم. دوتا شکلات کاراملی که مثل سنگ شدن!
سینهام تیر میکشد و معدهام میسوزد. میدانم بخاطر گرسنگی نیست. از چهارسال پیش به شکلات کاراملی خشک شده آلرژی پیدا کردم.
از همان روزی که یک متهم زن جلویم نشست و یک شکلات کاراملی خشک شده مقابلم گذاشت.
مرصاد میگوید:
- اینا چند وقته اینجان؟ شاید بشه خوردشون. میخوای؟
سرم را تکان میدهم که نه.
مرصاد شکلات را باز میکند. صدای خرچخرچ پوسته شکلات روی اعصابم میرود. سعی میکند شکلات را بگذارد توی دهانش.
با دهان پر غر میزند:
-عینهو سنگه لامصب.
- مجبوری بخوریش؟
- گشنمه!
اعصابم ریخته است بهم.
شکلات کاراملی خشک شده...با پوسته زردش. از بچگی از این شکلاتها خوشم نمیآمد، گیر میکرد میان دندانهایم؛
اما از بعد رفتن مطهره،
از این شکلات هم متنفرم. گریهاش بند نمیآمد؛ آن متهم زن را میگویم.
دو سه روزی از رفتن مطهره گذشته بود.
من بر خلاف تصور همه، آرام بودم.
انقدر مبهوت بودم که نمیتوانستم گریه کنم و داد بزنم. شاید برای همین بود که اجازه دادند آن متهم را ببینم.
🔸فصل بيست و يكم🔸
قسمت #هفتاد_وچهار
سمیه_ منظورم اينه كه تو نصفي از بحث رو به اين شكل شروع كردي كه زنها ضعيف ترن، زنها چي اند و چي نيستند. در صورتي كه اصلا من گيرم روي همين پيش فرضه كه كي گفته زنها ضيف تر از مردهان؟😐
فاطمه به علامت اين كه متوجه مشكل شده سرش را تكان داد:
- آيا شماها واقعا منكر اين هستين كه زنها به طور متوسط از لحاظ #قواي_بدني، از لحاظ #تدابيراجتماعي، از لحاظ #شمّ_اقتصادي و امور خارج از خانواده ضعيف تر از مردهان؟ ببينين بچهها من نمي فهمم كه چرا ما از واقعيتها ميخواهيم فرار كنيم يا اونها رو انكار كنيم؟ در صورتي كه اصلاً اين واقعيتها به خودي خود هيچ امتيازي نيستن. مگه هر كس زورش بيشتره، آدم بهتريه؟ شما به علوم تجربي هم كه مراجعه كنين روي ضعف جسماني زنها صحه گذاشتن.
✨در روايتي از معصوم داريم كه به مردها سفارش ميكنه مراقب دو قشر ضعيف جامعه باشن؛ كودكان و زنان.✨ يعني اين كه از قدرت بدنيشون در جهت ظلم به اونها استفاده نكنن.
من مسئله جديدي به ذهنم خطور كرد. بعد از تمام شدن صحبتهاي فاطمه گفتم:
_بچهها من فكر ميكنم مشكل اصلي ما به خاطر واژه «ضعيف» باشه. چون اين واژه در فرهنگ عمومي جامعه معناي خوبي نداره. والا هيچ كدام از ما شك نداريم كه زنها از مردها ظريف تر و لطيف ترند.
عاطفه دستش را بلند كرد:
- آقا يه پيشنهاد هم من دارم.😄☝️
همه نگاهها به سمت عاطفه برگشت.
آخر عاطفه اين دفعه خيلي ساكت بود. مثل اين كه هنوز ميدان دستش نيامده
بود. بالاخره بچهها با سكوتشان به عاطفه اجازه دادند تا ميدان را در دست بگيرد.
عاطفه - به نظر من، خوبه كه از اين به بعد به جاي جنس ضعيف، به زنها بگيم جنس ظريف!
كسي چيزي نگفت. ظاهراً هنوز كسي به نتيجه نرسيده بود كه عاطفه جدي ميگويد يا شوخي. عاطفه كه باز هم اين سكوت بي معنا را ديد، خودش سكوت را شكست:
- خوبه؛ سكوت علامت رضاست واين پيشنهاد به اتفاق آرا تصويب شد.
ولي كسي نخنديد بالاخره هميشه هم شانس با عاطفه نيست. فقط فاطمه بود كه يك نكته در تاييد حرفهاي عاطفه گفت:
- ببينين بچهها در #لفظ گير نكنين! واقعا هم اگر #ضعيف بودن زن به معناي
#توسري_خوردن و #ناتوان_بودن نباشه، بلكه به معني ظريف و لطيف باشه. كسي با اون #مخالفتي نداره. همون طور كه اگه به جاي اين كه به كسي بگيم قويه، بگيم قلدره، ممكنه خوشش نياد. بار منفي واژه ضعيف در فرهنگ ما راه پيدا كرده، منتها باز هم تاكيد ميكنم كه اين ضعف به معناي ناتوان و تو سري خور نيست.
چون به قول عاطفه سكوت علامت رضاست، به نظر ميرسيد كه بچهها هم قبول كرده اند كه زنها ظريف تر و لطيف تر يا به معناي ديگه ضعيف تر از مردهايند. اعتراض راحله هم به چيز ديگري بود. با لحني كه به نظر ميرسيد به چيزي مشكوك است يا از چيزي سر در گم است.
عاطفه - ببينم فاطمه مگه تو نگفتي كه اسلام با توصيههاي اخلاقي اش به جامعه سفارش كرده كه مراقب زنان و كودكان باشن؟ پس چرا به نظر ميرسه كه اسلام در احكام حقوقي اش زياد طرف زنها رو نداشته؟
فاطمه- مثلا؟
ولي عوض راحله، ثريا جواب داد:
- همين كه حق ارث مردها رو دو برابر زنها قرار داده!
براي چند لحظه فكر كردم كه «آهان؟ پس داره اتفاقاتي ميفته. ثريا بالاخره بعد از دو روز ميخواد وارد بحث بشه. » فاطمه هم به همين علت از حرف ثريا خوشحال شد و با آن اشتياق جواب ثريا را داد:
- خيلي خوب شد! فقط قدم به قدم بريم، باشه؟ با اين كه اين دو برابر كردن حق ارث براي مردها، هميشه صادق نيست ودر بعضي موارد زن مساوي مرد و در بعضي ديگر حتي زن بيشتر از مرد ارث ميبره ولي در اكثر موارد ارث مرد دو برابر زنه. و اين به خاطر اينه كه نفقه زن به عهده مردهاست. نفقه هم يعني اين كه خرج زن كاملا به عهده مرد است. خرج زن تا زماني كه ازدواج نكرده به عهده پدرش و بعد از ازدواج هم به عهده شوهرشه.
يه نظام حقوقي خوب هم، نظاميه كه بين وظيفه و حقوق نسبت درستي برقرار كنه. حال چون وظيفه خرجي به عهده مردهاست، سهم اون از ارث دو برابر زنه. تا در نهايت زن و مرد از #ارث به يه نسبت بهره ببرند. با يه حساب سر انگشتي ميتونیم نتيجه بگيريم زنها و مردها به يه اندازه از سهم الارث بهره برداري ميكنن.
ثریا- چطور چنين چيزي ممكنه؟!😳
فقط ثريا نبود، بلكه اين بار همه تعجب كرده بودند.