مطلع عشق
🔮 چند توصیه برای از بین بردن یبوست : ✳️ به طور کلی اصلاح تغذیه و تغییر سبک زندگی و دوری از ممنوعیا
🌺🌷🌺🌹🌺🌻🌺
🔮 درمان یبوست :
📛🕑 طول درمان بسته به شدت یبوست از 40 الی 120 روز طول می کشد .
✳️ در جلسات قبل توضیح دادیم که دلایل زیادی برای ایجاد یبوست وجود دارد ، ضمن شناسایی عوامل و رفع آن ها و همچنین رعایت توصیه هایی که در جلسه قبل برای از بین بردن یبوست مزاجی توضیح دادیم ، برای درمان یبوست راه های بیشماری وجود دارد که بسته به شرایط بیمار استفاده می گردد ، ولی سعی کردیم در ادامه ساده ترین و در دسترس ترین موارد برای رفع این عارضه را بیان بکنیم .
✅ شبی 7 عدد انجیر را داخل یک لیوان آب یا گلاب خیس دهید و صبح ناشتا میل کنید .
⚠️ توجه : اگر بیمار خشکی مزاج هم داشته باشد بسته به میزان خشکی به ترکیب بالا 3 تا 7 عدد آلو اضافه می شود . اگر شدت خشکی زیاد باشد ، از انجیرها کم می کنیم .
✅ نیم ساعت قبل از صبحانه خاکشیر را شسته و در آب جوش بریزیم و بعد با عسل مخلوط کنیم و میل نماییم.
✅ خوردن 7 عدد زيتون در صبح بخصوص در صبحانه توصیه می شود. (زیتونی که به روش سنتی شکسته شدن، تلخی آن گرفته شده نه توسط ماده شیمیای). در صورت نبود زیتون خوردن یک قاشق روغن طبیعی زیتون بعد از غذاها توصیه می شود.
✅ اگر یبوست خیلی شدید باشد ؛ علاوه بر رعایت مورد بالا از ترکیب ( 5 واحد روغن بادام شیرین + 2 واحد عسل) روزی 2 قاشق غذاخوری نیز استفاده گردد . (صبح ناشتا و عصرها) .
✅ از نسخه زیر به تنهایی می توانید برای درمان یبوست استفاده کنید :
🔆🌸 شبی یک لیوان گلاب را با یک قاشق مرباخوری تخم بارهنگ داخل ظرفی ریخته و به مدت 15 دقیقه آرام بجوشانید . پس از ولرم شدن با کمی عسل شیرین کنید و میل کنید .
⛔️ اگر شدت یبوست زیاد باشد ، می توان همزمان از چند مورد بالا استفاده کرد .
✅ در طول روز از ملین ها (نرم کننده های مدفوع) بیشتر استفاده کنید : 👇👇👇
🍎🍐🌱🍀 میوه ها و سبزیجات:
⬅️ گلابی، خربزه، توت، تمشک، توت فرنگی، شاه توت، طالبی، خرمالو، مغز خیار، کاهو، تره، اسفناج، انجیر، گیلاس، انگور، کیوی، سیب (مخصوصا سیب قرمز با پوست)، انبه، آناناس، هویج پخته، جعفری، کلم، شلغم.
🌾 بذرهـا :
⬅️ اسفرزه، بارهنگ، بالنگو، تخم ریحان، قدومه، فرنجمشک، تخم مرو، تخم شربتی.
🍜🍲 غـذاها:
⬅️ خوردن سیرابی و شیردان و همچنین پاچه گوسفند با هویج و سبزی و ... ، سوپ (با سبزیجات گرم و هویج)، آبگوشت، آش آلو، خورشت آلو.
⚱روغن ها :
⬅️ روغن زیتون، روغن بادام شیرین، روغن کرچک.
🌳🍃 گیاهان :
⬅️ ترنجبین، شیر خشت، فلوس، برگ سنا، گل ختمی، گل محمدی (سرخ)، برگ کاسنی، هلیله سیاه، شکرسرخ، سبوس گندم و جو، گلقند آفتابی.
⛔⚠️ توجه :
استفاده مداوم از مسهل ها مانند برگ سنا یا قرص های سیلاکس، رولاکس، سنالاکس، بیزاکودیل و ... ، سبب تنبلی روده و لیزی معده و کولیت روده (التهاب روده) و انسداد روده و همچنین سبب خشک شدن روده ها می شود .
مسهل ها، غذای هضم نشده را از روده ی باریک به روده بزرگ می برند که این خود در صورت استفاده مداوم باعث رشد میکروب و ایجاد سم می کند. 🔰👌✅💐
#طب_اسلامی روزهای زوج در 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3308650501Cbeef028fd8
#خانواده_ی_شاد ۱۷
✴️ارتباط با خانواده همسر
اگر از خانواده همسرتون ناراحت شدین
برای حل مشکل؛
با همسرتون درمیون بذارید.
👈اما خیلی مراقب کلماتتون باشید.
نکنه کارُ خراب تر کنیـدا ⛔️
@Mattla_eshgh
مطلع عشق
#زندگی نامه طلبه شهید گمنام سید علی حسینی قسمت ۶۰ 🍃 خانواده برای چند لحظه واقعا بریدم ... - خدا
#زندگی نامه #طلبه_شهید_گمنام_سیدعلی_حسینی
#قسمت ۶۱
☘ خیانت
روزهای اولی که درخواستش رو رد کرده بودم ... دلخوریش از من واضح بود ... سعی می کرد رفتارش رو کنترل کنه و عادی به نظر برسه ... مشخص بود تلاش می کنه باهام مواجه نشه ... توی جلسات تیم جراحی هم، نگاهش از روی من می پرید ... و من رو خطاب قرار نمی داد ... اما همین باعث شد، احترام بیشتری براش قائل بشم ... حقیقتا کار و زندگی شخصیش از هم جدا بود ...
سه، چهار ماه به همین منوال گذشت ... توی سالن استراحت پزشکان نشسته بودم که از در اومد تو ... بدون مقدمه و در حالی که ... اصلا انتظارش رو نداشتم ... یهو نشست کنارم ...
- پس شما چطور با هم آشنا می شید؟ ... اگر دو نفر با هم ارتباط نداشته باشن ... چطور می تونن همدیگه رو بشناسن و بفهمن به درد هم می خورن یا نه؟ ...
همه زیرچشمی به ما نگاه می کردن ... با دیدن رفتار ناگهانی دایسون ... شوک و تعجب توی صورت شون موج می زد ... هنوز توی شوک بود اما آرامشم رو حفظ کردم ...
دکتر دایسون ... واقعا این ارتباطات به خاطر شناخت پیش از ازدواجه؟ ... اگر اینطوره چرا آمار خیانت اینجا، اینقدر بالاست؟ ... یا اینکه حتی بعد از بچه دار شدن، به زندگی شون به همین سبک ادامه میدن ... و وقتی یه مرد ... بعد از سال ها زندگی ... از اون زن خواستگاری می کنه ... اون زن از خوشحالی بالا و پایین می پره و میگن این حقیقتا عشقه؟... یعنی تا قبل از اون عشق نبوده؟ ... یا بوده اما حقیقی نبوده؟ ...
خیلی عادی از جا بلند شدم و وسایلم رو جمع کردم ... خیلی عمیق توی فکر فرو رفته بود ...
منم بی سر و صدا ... و خیلی آروم ... در حال فرار و ترک موقعیت بودم ... در سالن رو باز کردم و رفتم بیرون ... در حالی که با تمام وجود به خدا التماس می کردم که بحث همون جا تموم بشه ... توی اون فشار کاری ...
که یهو از پشت سر، صدام کرد ...
ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/3308650501Cbeef028fd8
#زندگی نامه طلبه شهید گمنام سید علی حسینی
قسمت شصت و دوم:
☘ زمانی برای نفس کشیدن
دنبالم، توی راهروی بیمارستان، راه افتاد ... می خواستم گریه کنم ... چشم هام مملو از التماس بود ... تو رو خدا دیگه نیا... که صدام کرد ...
- دکتر حسینی ... دکتر حسینی ... پیشنهاد شما برای آشنایی بیشتر چیه؟ ...
ایستادم و چند لحظه مکث کردم ...
- من چطور آدمی هستم؟ ...
جا خورد ...
- شما شخصیت من رو چطور معرفی می کنید؟ ... با تمام خصوصیات مثبت و منفی ...
معلوم بود متوجه منظورم شده ...
- پس علائق تون چی؟ ...
- مثلا اینکه رنگ مورد علاقه ام چیه؟ یا چه غذایی رو دوست دارم؟ و ... واقعا به نظرتون اینها خیلی مهمه؟ ... مثلا اگر دو نفر از رنگ ها یا غذای متفاوتی خوششون بیاد نمی تونن با هم زندگی کنن؟ ... چند لحظه مکث کردم ... طبیعتا اگر اخلاقی نباشه و خودخواهی غلبه کنه ... ممکنه نتونن ...
در کنار اخلاق ... بقیه اش هم به شخصیت و روحیه است ... اینکه موقع ناراحتی یا خوشحالی یا تحت فشار ... آدم ها چه کار می کنن یا چه واکنشی دارن ...
اما این بحث ها و حرف ها تمومی نداشت ... بدون توجه به واکنش دیگران ... مدام میومد سراغم و حرف می زد ...
با اون فشار و حجم کار ... این فشار و حرف های جدید واقعا سخت بود ... دیگه حتی یه لحظه آرامش ... یا زمانی برای نفس کشیدن، نداشتم ...
دفعه آخر که اومد ... با ناراحتی بهش گفتم ...
- دکتر دایسون ... میشه دیگه در مورد این مسائل صحبت نکنیم؟ ... و حرف ها صرفا کاری باشه؟ ...
خنده اش محو شد ... چند لحظه بهم نگاه کرد ...
- یعنی ... شما از من بدتون میاد خانم حسینی؟ ...
ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/3308650501Cbeef028fd8
اینجا همه چی دست گرمیه👇
https://eitaa.com/Mattla_eshgh/467
فقط دختران مذهبی گوش بدن 👇
https://eitaa.com/Mattla_eshgh/502
گوشی همسرمونو چک کنیم؟👇
https://eitaa.com/Mattla_eshgh/892
چرا حضرت معصومه(ص) ازدواج نکرد؟👇
https://eitaa.com/Mattla_eshgh/903
چرادرکشور ما فساد جنسی وجودردارد؟👇
https://eitaa.com/Mattla_eshgh/1171
همسر مذهبی خوشبختت نمیکنه👇
https://eitaa.com/Mattla_eshgh/429
راهکاریهود برای کنترل جمعیت غیر یهودیان👇
https://eitaa.com/Mattla_eshgh/352
پوشش درروز خواستگاری👇
https://eitaa.com/Mattla_eshgh/1386
برای دسترسی به مطلب مورد نظر
برروی لینک بزنید😊
✨خدایا ...✨
🌸✨آغازی که تو صاحبش نباشی،
چه امیدی است به پایانش ...؟!
🌸✨پس به نام تو آغاز میکنم روزم را
✨سلام✨
🌸✨صبحتون بخیر
امروزتون سراسر موفقیت و کامیابی
@Mattla_eshgh
#سیاست_مردانه
وقتی بر روی سطح ناهمـوار قدم می زنید دست خود را به همسرتان تقدیم کنید ؛این کار باعث کمک به وی میشود خصوصا ًزمانی که او کفش پاشنه بلند به پا کرده باشد.
http://eitaa.com/joinchat/3308650501Cbeef028fd8
مطلع عشق
خانواده متعالی ....🔘🔶 #قسمت سی و چهارم: خانواده ای از جنس نور... ✅🔅🔅🔅🔘 استاد پناهیان: 🔺خب یه بر
خانواده متعالی
💠🔘▪️🔘▪️
#قسمت سی و پنجم
استاد پناهیان:
رباب فریاد میزنه:
حسین کاش تیر به خودم میخورد...😭
بعضی از اهل منبر ؛ روضه این جوری میخونن که حسین دیگه روش نمیشد برگرده به سمت خیمه
😞
صدا زد زینب بیا بچه رو از من بگیر...
بله حسین معلومه که "دل رباب رو رعایت میکنه"
💔☑️☑️
ولی من امشب دارم روضه ی رباب برای شما میخونم...
زبانحال رباب اینه
🔘حسین سرتو بالا بگیر
"علی اصغرم فدات "😭
حضرت امام خمینی سفارش فرمودن روضه میخونید، فقط یه جمله نخونید.
بیشتر بخونید.
چشم امام..
ثواب این قطعه از روضه ما برای شما "که شیعه رو احیا کردی"
حسین رو تو این مملکت احیا کردی
☑️🌸🍀
گفته می شه رباب یکسال بیشتر بعد از کربلا زندگی نکرد..
🔘روزها زیر آفتاب مینشست
شب ها میرفت تو تاریکی..
گفتند گهواره ای در دست گرفته بود
خیلی آرام آرام تکان میداد..
🔘از اینجا به بعد رو بزارید من بگم
گهواره رو تکان میداد ولی آرام میگفت "حسین..."
😞😔
👈رباب تا میتونه برای حسین گریه کنه برای علی اصغر گریه نمیکنه
گهواره رو برای ادبی که به زینب داره و صاحب عزا زینبه به دست گرفته
👈در یه نقل عجیبی ..
یا ابا عبدالله
شمام به خانمتون رباب علاقه داشتی ...
ما داریم جیگرمونو میبینیم که آتیش میگیره برای بانوی مکرمه ی شما
به ما یه نظر لطفی کن
😭🙏
نقل کردن رباب به مدینه بر نگشت
اومد خدمت زینب کبری
گفت خانوم کجا از کربلا میخواین برید
گفتن بریم مدینه
گفت من دیگه کسی رو ندارم
اجازه بدید من کربلا بمانم....
علی لعنت الله علی القوم الظالمین...
#خانواده_متعالی روزهای فرد در👇👇
@Mattla_eshgh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
مطلع عشق
#زندگی نامه طلبه شهید گمنام سید علی حسینی قسمت شصت و دوم: ☘ زمانی برای نفس کشیدن دنبالم، ت
#زندگی نامه #طلبه_شهید_گمنام_سیدعلی_حسینی
#قسمت ۶۳
🍃خدای تو کیست؟
خنده اش محو شد ...
- یعنی ... شما از من بدتون میاد خانم حسینی؟ ...
چند لحظه مکث کردم ... گفتن چنین حرف هایی برام سخت بود ... اما حالا ...
- صادقانه ... من اصلا به شما فکر نمی کنم ... نه به شما... که به هیچ شخص دیگه ای هم فکر نمی کنم ... نه فکر می کنم، نه ...
بقیه حرفم رو خوردم و ادامه ندادم ... دوباره لبخند زد ...
- شخص دیگه که خیلی خوبه ... اما نمی تونید واقعا به من فکر کنید؟ ...
خسته و کلافه ... تمام وجودم پر از التماس شده بود ...
- نه نمی تونم دکتر دایسون ... نه وقتش رو دارم، نه ... چند لحظه مکث کردم ... بدتر از همه ... شما دارید من رو انگشت نما و سوژه حرف دیگران می کنید ...
- ولی اصلا به شما نمیاد با فکر و حرف دیگران در مورد خودتون ... توجه کنید ... یهو زد زیر خنده ... اینقدر شناخت از شما کافیه؟ ... حالا می تونید بهم فکر کنید؟ ...
- انسان یه موجود اجتماعیه دکتر ... من تا جایی حرف دیگران برام مهم نیست که مطمئن باشم کاری که می کنم درسته ... حتی اگر شما از من یه شناخت نسبی داشته باشید ... من ندارم ... بیمارستان تمام فضای زندگی من رو پر کرده ... وقتی برای فکر کردن به شما و خصوصیات شما ندارم ... حتی اگر هم داشته باشم ... من یه مسلمانم ... و تا جایی که یادم میاد، شما یه دفعه گفتید ... از نظر شما، خدا ... قیامت و روح ... وجود نداره ...
در رو بستم ...
- خواهش می کنم تمومش کنید ...
و از اتاق رفتم بیرون ...
ادامه دارد....
http://eitaa.com/joinchat/3308650501Cbeef028fd8