بگذار که من غرق شوم جان بسپارم!
در موجِ خروشانِ نگاهت که چو دریاست (:
- #مجتبی_خوشزبان
#غریق
- @Mava_a !🌿'
دورم کن از هر آنچه به غیر از تو در من است
تنها تو رفته رفته به خود میرسانیام!
- #سیدحمیدرضا_برقعی
#غریق
- @Mava_a !🌿'
آن شب که چارچوب غزل در غزل شکست،
مست مدام شیشهٔ می در بغل شکست!
یک بیت ناب خواند که نرخ عسل شکست (:
فرزند آن بزرگ که پشت جمل شکست
پروانهٔ رها شده از پیرهن شدهست
او بی قرار لحظهٔ فردا شدن شدهست!
بر لب گلایه داشت که افتادم از نفس
بیتاب و بیقرار، سراسیمه چون جرس
سهم من از بهار فقط دیدن است و بس؟
بگذار تا رها شوم از بند این قفس!
جز دست خط یار به دستم بهانه نیست
خطی که کوفی است ولی کوفیانه نیست!
گویی سپرده اند به یعقوب، جامه را
پر کرد از آن معطر یکریز، شامه را ^^
می خواند از نگاه ترش آن چکامه را
هفت آسمانِ قریب به مضمون نامه را
این چند سطر را ننوشتم، گریستم
باشد برای آن لحظاتی که نیستم...
- #سیدحمیدرضا_برقعی
#غریق
- @Mava_a !🥀'
ماوی
- @Mava_a !🥀'
داماد را ندیده ڪسی زیر سمّ اسب
ای چشم اسبها همه گـریان برای تو
[شب ششم⁶]
- @Mava_a !🥀'
ماوی
آن شب که چارچوب غزل در غزل شکست، مست مدام شیشهٔ می در بغل شکست! یک بیت ناب خواند که نرخ عسل شکست (
اینک برو که در دل تنگت قرار نیست
خورشید هم، چنان که تویی آشکار نیست!
راهی برای لشکر شب جز فرار نیست
پس چیست ابروانت اگر ذوالفقار نیست؟
مبهوت گامهاش، مقدسترین ذوات
میرفت و رفتنش متشابه به محکمات!
بغض عمو درونِ گلو بیصدا شكست
باران سنگ بود و سبو بیصدا شكست!
او سنگ خورد سنگ، عمو بیصدا شکست
در ازدحام هلهله او... بیصدا شكست!
اين شعر ادامه داشت اگر گريه میگذاشت...
- #سیدحمیدرضا_برقعی
#غریق
- @Mava_a !🥀'
ماوی
- @Mava_a !🌿'
دل را چنان به مِهر تو بستم که بعد از این
دیگر هوای دلبر دیگر نمی کنم!
- #فروغ_فرخزاد
#شاخه_نبآت
- @Mava_a !🌿'
قصه های کهن از چشم تو آغاز شدند
شاعران با لب تو قافیه پرداز شدند
- #علیرضا_آذر
#شاخه_نبآت
- @Mava_a !🌿'