#بحث_علمی_مهدوی 📕📔
✍«آخرالزمان » اصطلاحي است در فرهنگ اديان بزرگ دنيا، به معناي آخرين دوران حيات بشر و قبل از برپايي قيامت. در فرهنگ اسلامي، آخرالزمان هم دوران نبوت پيامبر اکرم، صلي الله عليه وآله، تا وقوع قيامت را شامل مي شود و هم دوران غيبت و ظهور مهدي موعود، (عليه السلام) را. در دوران معاصر، عده اي از مفسران و متفکران مسلمان از قبيل: مرحوم علامه طباطبايي، استاد شهيد مرتضي مطهري، سيد قطب، محمد رشيدرضا، شهيد سيد محمدباقر صدر و...
با اتکا به آياتي از قرآن کريم (اعراف: 138، انبياء: 105، صافات: 171 و 172) استخلاف انسان در زمين، فرمانروا شدن نيکوکاران زمين (وراثت صالحان) و پيروزي حق بر باطل را به رغم جولان دائمي باطل به عنوان سرنوشت آينده بشر مطرح کرده اند
و آيات و روايات مربوط به تحولات آخرالزمان را بيانگر نوعي فلسفه تاريخ مي دانند و به اعتقاد ايشان، عصر آخرالزمان عبارت است از دوران شکوفايي تکامل اجتماعي و طبيعي نوع انسان، چنين آينده اي امري است محتوم که مسلمانان بايد انتظار آن را داشته باشند و نبايد منفعل و دلسرد به «حوادث واقعه » بنگرند،
بلکه با حالتي پر نشاط و خواهان صلاح جامعه انساني و آگاه از تحقق اهداف تاريخي انتظار، بايد سرشار از اميد، آمادگي و کوشش در خور اين انتظار مقدس باشند. در چارچوب اين برداشت، آخرالزمان قطعه معيني از تاريخ نوع انسان است که او بايد در آن حرکت تکاملي تدريجي خود را تا تحقق وعده الهي ادامه دهد.
در حاليکه در کتب علماي متقدم همچون «کمال الدين » شيخ صدوق و «کتاب الغيبه » شيخ طوسي، رحمة الله عليه، چنين تفسيري از تاريخ نبوده و تحولات آخرالزمان امري است غير عادي که در آخرين بخش از زندگي نوع انسان واقع مي گردد و به تحولات قبلي جامعه انساني مربوط نمي شود.
🤔در نظر متاخران بينا بودن در مورد «نشانه هاي زمان » و ارزيابي رخدادها، در پرتو پيشگوييهاي آخرالزماني که در جامعه جريان دارد، ضروري است. کما اينکه بسياري از انديشمندان بر اين باورند که جامعه انساني اينک در آخرين مرحله غفلت از «ذات » و در اوج تحمل «جوهر مادي » و «کميت منطوي در کثرت » قرار دارد، و معتقدند هر چه بشر پيشتر مي رود; درک جمعي او از خير و عدل مطلق مفهوم تر و شفاف تر مي گردد.
شناخت «آخرالزمان » يا فرجام شناسي (Eschatologie) در اديان يهود، مسيحيت و زرتشتي نيز حائز اهميت است💠
صاحب الزمان (عج) 🌷
@Mawud12 🌹❤️