eitaa logo
از زبان مشاور
514 دنبال‌کننده
193 عکس
63 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ دوراهی ✅ مشاورهٔ ازدواج 🔰 مشاور: استاد احمد پاک‌نهاد 🔹پرسش: من و همسرم (فعلا‌ً در دوران عقد هستیم) همدیگر را دوست داریم و با عشق ازدواج کردیم. ما ازدواج فامیلی کردیم، به همین دلیل گاهی خانواده‌هایمان در امور ما دخالت می‌کنند. نمی‌دانم رفتار درست با آنها کدام است. همسرم در گذشته هر کاری که دلش می‌خواست انجام می‌داد، ولی از دو سال قبل از عقد، خود را اصلاح کرده بود. زمانی که برای خواستگاری آمدند، قول داد که هیچ‌کدام از کارهای قبل را تکرار نکند، به‌جز خوردن مشروب که آن را هم فقط تا مدت کوتاهی استفاده کند. با خودم گفتم کم‌کم ‌آن را هم کنار می‌گذارد. خودم دختر مذهبی هستم و دوست دارم همسرم نمازخوان باشد و مشروب را به‌طور کلی کنار بگذارد، ولی او استدلال می‌کند که من مشروب خانگی و بدون الکل استفاده می‌کنم و اشکالی ندارد. البته خانواده‌هایمان هم اهل مشروب هستند و گاهی هم به بهانهٔ درمان استفاده می‌کنند. فقط من و مادرم و مادرشوهرم نمی‌خوردیم. دوست دارم همسرم دیگر لب به مشروب‌های خانگی هم نزند، ولی او می‌گوید سیگار و قلیان بد است و این مشروب اشکالی ندارد. لطفاً راهنمایی‌ام کنید: ۱. خوردن مشروب خانگی و بدون الکل حرام است یا خیر؟ ۲. من او را دوست دارم، اما برایم مهم است که مشروب را ترک کند و نماز بخواند. برای این منظور، چه کار می‌توانم بکنم؟ 🔸پاسخ: اگر شما خانم متشرع و مقیدی هستید، فکر می‌کنم این ازدواج خیلی تناسبی نداشته باشد. درست است که شما به‌هم وابسته شده‌اید، اما اصلاً برای ازدواج عجله نکنید. از مشاوران برای تأیید قطعی ایشان، کمک بگیرید. نکتهٔ دیگر اینکه مشروب، خانگی و صنعتی و کارخانه‌ای ندارد؛ اگر مست‌کننده باشد، حرام است؛ حتی کمی از آن، به‌حدی که مست هم نکند، ولو اثرات درمانی کمی هم داشته باشد. اما مهم‌تر، این مطلب است که فرمودید ایشان قبلاً همه کار می‌کرده و الان فقط مشروب می‌خورد و اهل نماز هم نیست. خب، اولاً از کجا معلوم، وقتی که با شما ازدواج کرد دوباره به کارهای قبلی خودش بازنگردد؛ چراکه تجربه می‌گوید چنین افرادی، برای رسیدن به مراد دل خود، هر قولی می‌دهند و هر کاری لازم باشد می‌کنند، اما بعد از رسیدن به مقصود، دوباره به گذشتهٔ خود رجوع می‌کنند. ثانیاً کسی که اهل نماز نیست و خانوادهٔ متدینی هم ندارد‌، اگر در آینده به قول‌وقرارش، عمل نکرد، شما چه تضمینی دارید برای اصلاح او و از چه کسی کمک خواهید گرفت؟ در روایات، ام‌الخبائث، یعنی مادر پلیدی‌ها، مشروب و خمر گفته شده، که ایشان و خانواده‌اش با توجیهات کودکانه، از آن استفاده می‌کنند. از طرفی ستون دین و معیار دینداری نماز است، که ایشان به آن بی‌توجهی می‌کنند. آیا تشکیل این زندگی ریسک بالایی ندارد؟ در آخر توصیه می‌شود احساسات را کنار گذاشته و کاملاً عقلانی و الهی به آیندهٔ خود توجه کنید. ان‌شاءالله موفق باشید. ۹۹/۱/۱۹ تلگرام 👇👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇👇 https://sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani
4_5845815055270019878.mp3
2.68M
🎙 زیارت آل یاسین با نوای دلنشین قاری لبنانی ✅ هدیه ویژه میلاد صاحب الزمان(عج) تقدیم به دوستداران ایشان ایتا👇👇 https://eitaa.com/Majmooe_Asaar_ostad_AM سروش👇👇 sapp.ir/majmooe_asaar_ostad_am بله👇👇 https://ble.ir/majmooe_asaar_ostad_am
مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید 🔹امام مهدی عليه‌السلام: علم ما بر شما احاطه دارد و احوال شما بر ما پوشيده نيست. / بحارالانوار تلگرام 👇👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇👇 https://sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani
🔸 طلاق ناعاقلانه (۱) همهٔ مردم مارون خوب می‌دانستند که حاج‌آخوند دشمن طلاق است. هیچ‌وقت اجازه نمی‌داد کسی از طلاق پیش او صحبت کند. حتی اگر موضوع صحبت به روستایی دیگر و افرادی دیگر مربوط می‌شد، باز هم حاج‌آخوند روی ترش می‌کرد و بی‌رغبتی و مخالفت خود را نشان می‌داد. می‌گفت طلاق «اَبغَضُ الاَشیاء» است. پیامبر ما که پیامبر رحمت است، پیامبر ما که خداوند درباره‌اش فرمود: «اِنّکَ بِاَعیُنِنا»؛ چشمان ما به توست، وقتی می‌گوید «اَبغَضُ الاَشیاء عِندی الطّلاق» دیگر جایی برای سخن باقی نمی‌ماند. آن وقت این بیت مثنوی را با آواز می‌خواند: تا توانی پای منه اندر فراق ابغض الاشیا عندی الطلاق می‌گفت نباید در زندگی خانوادگی کارد به استخوان برسد و راهی جز طلاق نماند؛ به‌خصوص وقتی پای بچه‌ها در میان باشد. به‌ همین خاطر، کسی ماجرای طلاقی را در مهاجران به یاد نداشت. به عروسان جوان سفارش می‌شد «با پیراهن سپید به خانه شوهر می‌روید و با کفن سفید بیرون می‌آیید». اصل بر دوام زندگی، تحمل سختی‌ها و سازگاری با هم و همراهی بود. روزی زمزمه توی ده پیچید که لیلا، عروس حشمت - قصاب مهاجران - با شوهرش صمد، اختلاف دارند. بعضی می‌گفتند: صمد نمی‌سازد. بعضی می‌گفتند: لیلا نمی‌سازد. بعضی می‌گفتند: زن حشمت فتنه می‌کند... . لیلا دختر تنهایی بود که مادرش را وقت تولد از دست داده بود... . لیلا می‌گفت اگر اقبالم بلند بود، مادرم را آل نمی‌برد، دختر نمی‌شدم، صمد حشمت به رویم اخم نمی‌کرد و پدر و مادرم را فحش نمی‌داد تا به دندان بگزم و ساکت باشم، تا وقت قالی بافتن، اشک از چشمم سرازیر شود و رنگ خامه‌ها را تشخیص ندهم، رنگ‌ها را نشود ببافم و عقب بمانم، سرکوفت بشنوم و توسری بخورم. عرصه برایم تنگ شده، کاش راهی پیدا می‌شد. خانهٔ پدری هم ندارم که چند روزی بروم قهر... . یک روز سکینه‌خانم، همسر حاج‌آخوند، به حاج‌آخوند گفت: صمد لیلا را کتک زده، لیلا تب داشته، ناخوش بوده، طرف قالی که باید می‌بافته عقب مانده، ظرف‌ها را نشسته، صمد خلقش تنگ شده، آتشی شده و با مشت زده تو سر لیلا. حالا لیلا سرگیجه پیدا کرده، صمد هم گوشهٔ خانه کز کرده، مرتب سیگار اشنو دود می‌کند. حاج‌آخوند به عصمت، عروسش، گفته بود بیا برویم خانه حشمت، با آن‌ها درباره لیلا صحبت کنیم. شب برویم، مناسب‌تر است... . 🔹ادامهٔ متن را در پست بعدی بخوانید. ۹۹/۱/۲۵ تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir
از زبان مشاور
🔸 طلاق ناعاقلانه (۱) همهٔ مردم مارون خوب می‌دانستند که حاج‌آخوند دشمن طلاق است. هیچ‌وقت اجازه نمی
🔸 طلاق ناعاقلانه (۲) وقتی حاج‌آخوند درِ خانهٔ حشمت را باز کرد و با صدای بلند یاالله گفت، حشمت و زنش جلدی به‌سمت در آمدند، سلام کردند و تعارف. حاج‌آخوند پرسید: صمد خانه است؟ گفتند: بله. لیلا گرفته و غمگین بود. وانمود می‌کرد که از آمدن ما خوشحال است، اما سایه‌ٔ غم از چشم‌هایش کنار نمی‌رفت‌. حاج‌آخوند گفت: شنیده‌ام دخترم لیلا آزار می‌بیند. نمی‌خواهم بپرسم چرا؟ آمده‌ام لیلا را ببرم خانه‌ٔ خودمان. پیداست قدرش را نمی‌دانید. لیلا بغض کرده بود. صمد اخم کرد و گفت: حاج‌آخوند، مگر می‌شود زن چند تکه ظرف نشوید؟ حاج‌آخوند گفت: بله که می‌شود. اگر دستش درد کند، اگر ناخوش باشد، مرد خانه باید کمک کند. صمد گفت: یعنی مرد خانه برود کنار [نهر] نایه، قاطی زن‌ها کاسه بشوید؟! حاج‌آخوند گفت: بله، چه اشکالی دارد؟ چند سالی است که سکینه‌خانم نمی‌تواند لباس و ظرف بشوید. من خودم، تا چشم محسن و عصمت را در می‌بینم، آخرهای شب، کنار نایه، ظرف می‌شویم. اگر می‌خواهی لیلا همین‌جا بماند، راهش این است که قول بدهی و کمک کنی. یک شرط هم دارد. صمد گفت: چه شرطی؟ حاج‌آخوند گفت: فردا صبح،‌ من هم کمک می‌کنم، می‌رویم کنار نایه ظرف شستن. اگر هم تو نیایی، من می‌آیم ظرف‌های شما را می‌شویم. حشمت و زنش هول شده بودند، گفتند: پناه بر خدا حاج‌آخوند! هم خجالت خودمان، مگر می‌شود شما بیایید کنار نایه کاسه شستن؟ حاج‌آخوند گفت: چرا نمی‌شود؟ در قرآن خدا گفته شده که مرد نباید ظرف یا لباس بشوید؟ یا گفته شده شست‌وشو کار زن است؟ یا پیامبر خدا چنین حرفی زده است؟ زندگی با مدارا و مروت و سازگاری ممکن است. نه لیلا شوهری بهتر از صمد پیدا می‌کند، نه صمد زنی بهتر از لیلا. این دختر جواهر است. می‌دانید در مارون، ما طلاق نداریم. هرکس بخواهد زنش را طلاق بدهد، باید از مارون برود. شما که خدا را شکر، دو تا بچه هم دارید. صمد! فردا صبح می‌آیم اینجا. دو ساعتی بعد از بالا آمدن آفتاب، باهم ظرف‌ها را کنار نایه می‌شوییم. همهٔ زن‌های مارون هم می‌بینند. مردها هم می‌بینند. مسجد هم صحبت می‌کنم. اگر نیایی، من و عصمت می‌آییم و ظرف‌ها را می‌بریم و می‌شوییم. صبح روز بعد که حاج‌آخوند به خانهٔ حشمت رفت، حشمت گفت: صمد صبح زود، نیم‌ساعتی بعد از اینکه آفتاب بلند شد، رفت کنار نایه همه ظرف‌ها را شست. خوب هم شست! پیشانی لیلا را بوسید و از لیلا خواست او را ببخشد. خنده به لب‌های لیلا برگشت. از آن وقت، گاه‌وبی‌گاه می‌دیدیم برخی مردان مارون می‌آیند کنار نایه و ظرف یا لباس می‌شویند. باورش سخت بود، برخی می‌گفتند ظرف‌شستن مرد، اسباب سرشکستگی و عار است، اما وقتی دیدند حاج‌آخوند کنار نایه دارد کاسه بشقاب‌های سفالی یا لباس می‌شوید، دیگر کسی حرفی نزد. 🔹پایان 📚 مهاجرانی، عطاءالله، شیخ بی‌خانقاه، ۱۳۹۸، تهران، امید ایرانیان، از صفحه‌های ۳۴ و ۴۴، با اندکی تلخیص ۹۹/۱/۲۵ تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir
🔹فرزند علی روزی غلامحسین ساعدی، نمایشنامه‌نویس بزرگ، بر مزار مردگان می‌گذشت. بر سنگی نوشته بودند: گوهر دختر مراد. به دلش افتاد: گوهرِ مراد. و این را نام خود پسندید. رضا بابایی، در شناسنامه، فرزند علی است. اكنون بر مزار او می‌توان نوشت: رضا فرزند علی. اما آن كه بر كویش بگذرد، به دلش می‌افتد: رضای علی؟ به گذشته‌های دور خیره می‌شوم. آن خانهٔ كوچك و ساده با سقف تیرچوبی در كوچه‌ای تنگ از كوی بیگدلی قم، با زیرزمینی نمور كه كتابخانهٔ وی بود با وسایلی به‌غایت ساده؛ و حیاطی با درخت انجیری خمیده از شاخه‌های اساطیر... و ماشین ژیانی كه ـ به تعبیر خودش ـ بیش از آن‌كه او را با خود حمل كند، وی آن را با خود حمل می‌كرد! در آن سادگی، اقیانوسی از قناعت و مناعت جریان داشت. و آن اقیانوس، تا پایان با وی و در وی جاری ماند. رضا پیچیده نشد؛ پیچیده در پَرِ قُوی لذت و شهوت. رضا رنگ نگرفت؛ رنگ از زنگارهای قدرت و غفلت. همچنان ساده ماند و بی‌رنگ. وقتی به حوزه آمد، همان‌سان كه وقتی به جبهه رفت، به‌دنبال هیچ اعتباری نبود. فقط آمد و فقط رفت كه به عهدش وفا كند برای «مردم». و تا پایان بر این عهد ماند. كم نیستند جامه‌دارانی كه عُشری از اعشار سواد دینی رضا را ندارند؛ اما با دستارهاشان می‌توان بر تن بسی‌ كودكان جامه دوخت. رضا، اما، دل نبست به هیچ لباسی، به هیچ تعلقی، به هیچ عنوانی،‌ به هیچ... و همواره بر همان عهد با مردم ماند. «صدای مردم» شد، بی‌آن‌كه بترسد از بریدن نانش یا جانش یا... و همواره ثابت ماند بر ایمانش، به: خدای مردم. اكنون كه می‌نگرم، می‌بینم در سادگی، در آزادگی، در قناعت، در مناعت، در خوردن غم مردُم، در مهرورزی و مدارا، در بی‌باكی برای استیفای حق و فریاد بر ظلم، در بی‌تعلقی، و در ایمانِ صاف و صادق، به علی اقتدا كرد. آری؛ الاسماء تُنَزّل من السماء: رضا فرزند علی! ✍ ژرفا/ بیست‌وپنجم فروردین هزاروسیصدونودونه در سوز هفتمین روز فراق استاد رضا بابایی تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir
❇️ در محضر مولای ساجدان (۸) ✅ گزیدۀ رسالۀ حقوق امام سجاد علیه‌السلام ✍ به قلم خانم زهرا نصیری؛ روزنامه‌نگار، آموزگار 💠 حق شکم «وَ أَمَّا حَقُّ بَطْنِكَ فَأَنْ لَا تَجْعَلَهُ وِعَاءً لِقَلِيلٍ مِنَ الْحَرَامِ وَ لَا لِكَثِيرٍ وَ أَنْ تَقْتَصِدَ لَهُ فِي الْحَلَالِ وَ لَا تُخْرِجَهُ مِنْ حَدِّ التَّقْوِيَةِ إِلَى حَدِّ التَّهْوِينِ وَ ذَهَابِ الْمُرُوَّةِ فَإِنَّ الشِّبَعَ الْمُنْتَهِيَ بِصَاحِبِهِ إِلَى التُّخَمِ مَكْسَلَةٌ وَ مَثْبَطَةٌ وَ مَقْطَعَةٌ عَنْ كُلِّ بِرٍّ وَ كَرَمٍ وَ إِنَّ الرأي [الرِّيَّ الْمُنْتَهِيَ بِصَاحِبِهِ إِلَى السُّكْرِ مَسْخَفَةٌ وَ مَجْهَلَةٌ وَ مَذْهَبَةٌ لِلْمُرُوَّةِ؛ و اما حق شكمت اين است كه آن‌ را ظرف كم يا بيش از حرام نكنى و از حلال هم به اندازه‌‏اش بدهى و از حد تقويت به حد شكم‌خوارگى و بي‌مروتى نرسانى و هرگاه گرفتار گرسنگى و تشنگى شد، او را ضبط كنى زيرا سيرى بى‌‏اندازه، شكم را بياشوبد و كسالت آورد كه مايهٔ بازماندن و دورشدن از هر كار نيك و ارجمند است و نوشابه‌‏اى كه صاحبش را مست سازد، مايهٔ سبك‌سرى و نادانى و بي‌مروتى است.» امروزه پزشکان ریشهٔ بسیاری از امراض انسان را در پرخوری و نیز خوردن غذاهای ناسالم و نامتناسب با طبع او می‌دانند. در احادیث زیادی هم به پرهیز از پرخوری تأکید شده است. از جمله اینکه در کتاب میزان‌الحکمه از پیامبر اکرم - صلی‌الله علیه و آله و سلم - نقل شده است: «از خوردن زيادى بپرهيزيد، زیرا پرخوری دل را سخت مى‌كند و اعضاى بدن را در اطاعت خدا تنبل مى‌سازد و گوش را از شنيدن پند و اندرز كر مى‌كند.» یکی از نکته‌های اینکه فرموده‌اند: «صوموا تصحوا؛ روزه بگیرید تا سالم باشد» همین است که کم‌خوری موجب سلامت انسان است. پرخوری نه‌تنها سلامت، جسم بلکه سلامت روح انسان را نیز به خطر می‌اندازد، چنان‌که در کتاب مستدرک به نقل از پیامبر اکرم - صلی‌ا... علیه و آله و سلم - آمده است: «قلب‌ها را با زیادی غذا و نوشیدنی نَمی‌رانید، زیرا قلب مثل زراعتی است که وقتی زیاد آب بر آن رَود می‌میرد.» از این‌روست که امام سجاد - علیه‌السلام - در توضیح حق شکم فرموده‌اند: «... سيرى بى‌‏اندازه، شكم را بياشوبد و كسالت آورد كه مايهٔ بازماندن و دورشدن از هر كار نيك و ارجمند است... .» اسراف در هر کاری عاقبتی جز خسران و پشیمانی ندارد، درخصوص خوردن نیز همین‌طور است و اهمیت این موضوع تا جاییست که خداوند در آیه ۳۱ سورهٔ مبارکهٔ اعراف می‌فرماید: «بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید» در این خصوص در کتاب بحارالانوار نقل شده است که امام علی به فرزند خود امام حسن مجتبی علیهماالسلام می‌فرماید: «پسرم! می‌خواهی چهار کلمه به تو بیاموزم که از طب بی‌نیاز شوی؟ بر سر سفره غذا منشین مگر آنکه گرسنه باشی، اگر اشتها داری اقدام به خوردن غذا کن و غذا را خوب بجو و قبل از خوابیدن قضای حاجت کن. اگر این اعمال را انجام دادی، از طب بی‌نیاز می‌شوی.» و فرمود: «در قرآن آیه‌ای هست که تمام طب در آن جمع شده است: «بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید.» با توجه به آنچه از احادیث ذکر شد، باید گفت که هر عضوی از بدن برای انسان دارای حقی است که طبق فرمودهٔ امام سجاد - علیه‌السلام - رعایت آن واجب است. شکم نیز بر انسان حقی دارد که باید رعایت شود. ضمن اینکه رعایت آن منجر به سلامت جسم و نیز روح انسان خواهد شد. پس ای خدای مهربان! ما را یاری ده تا قدر همهٔ نعمت‌هایت را بشناسیم و شکر آنها را به جا آوریم و حقشان را رعایت کنیم و به سعادت نایل شویم. تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ همبستگی کرونایی ✍ خانم زهره شفیع، کارشناس علوم قرآن و حدیث این روزها ما به یک مهمانی دعوت شده‌ایم، مهمانی‌ای که میزبانش یک ویروسِ کوچک ترسناک است. افرادی به این مهمانی لبیک گفتند و گروهی خود را در خانه حبس کردند. این ویروس با هیچ‌کس رودربایستی ندارد، کوچک و بزرگ، پولدار و فقیر، عالِم و عامی نمی‌شناسد. این ویروس ما را خانه‌نشین کرد و کارگاه‌ها، کارخانه‌ها، مساجد، مدارس و دانشگاه‌ها را به تعطیلی کشاند، اما درس‌های خوبی برایمان داشت. درس‌هایی که در زمان سلامتی و آسایش قدر و ارزش آن را نمی‌دانستیم. نعْمَتَانِ‏ مَجْهُولَتَانِ‏ الْأَمْنُ وَ الْعَافِيَة. پیامبر اکرم - صلّی‌الله ‌علیه‌ وآله - فرمودند: دو نعمت است كه ناشناخته‌اند: امنیت و تندرستی. این روزها توصیهٔ همگان ماندن در خانه و دوری از در کنار هم بودن است، زمانی‌که دعوت‌نامه این ویروس را دریافت نکرده بودیم نیز از هم دور بودیم. پدران و مادران روزها و هفته‌ها منتظر دیدار فرزندانشان بودند؛ فرزندانی که در روزهای بدون کرونا کار و مشغله را بهانه می‌کردند و امروز به کرونا متوسل شده‌اند. امام صادق از جدشان امام سجاد علیهماالسلام نقل می‌کنند: «... اِيّاكَ وَ مصاحَبَةَ القاطِعِ لرَحِمِهِ فَانَّهُ وَجَدتُهُ مَلْعوناً في كتابِ اللهِ في ثَلاثِ مَواضعَ؛ از معاشرت و دوستی با كسی كه با بستگان خود قطع رحم كرده بپرهيز، زيرا چنين كسی را در سه جای كتاب خدا مورد لعن و نفرین یافته‌ام.» صلهٔ رحمی که حتی با یک سلام می‌توان انجام داد، اما مدت‌هاست که در میان خانواده‌ها کمرنگ شده است. در کلام و احادیث ائمه اطهار علیهم‌السلام برای این واجب دینی آثار فراوانی بیان شده است؛ طول عمر، برکت در مال، آبادانی شهرها، دفع بلا، مرگ نیکو. فوایدی که امروز به آن نیاز داریم؛ جانی، مالی، فکری، عاطفی. اکنون که در حصر خانه‌ایم، صلهٔ رحم را مجازی انجام دهیم؛ با یک تماس کوتاه و دل‌جویی از عزیزان و نزدیکان و گشایش مشکلات مالی و عاطفی عزیزانمان. باشد که با کمک‌های جانی، مالی، فکری و عاطفی، خدا به حال دلمان رحمی کند و این بلا از همگان رفع شود. ان‌شاءالله. ۹۹/۲/۱ تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir
❤️حسین‌جان و علی‌جانم❤️ بهار ۱۳۹۹ تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir
❇️ افسردگی پس از زایمان  ✅ مشاورهٔ خانواده 🔹آقایی پرسیده‌اند: خداوند فرزندی به ما داده که الان دوماهه است. اولین فرزندمان است. من و خانمم، با اشتیاق، منتظر آمادنش بودیم. وقتی به دنیا آمد، شادمانمان کرد، اما همسرم از همان روزهای اول بعد از زایمان، افسرده و غمگین شده است. بی‌اختیار و بی‌دلیل، گریه می‌کند. شادی میلاد فرزندمان به اندوه تبدیل شده است. نگران حال خانمم هستم. چرا چنین شده؟ حالا چه کنیم؟ 🔸پاسخ ما: افسردگی پس از زایمان، یک پدیدهٔ طبیعی است. خانم‌ها، بر اثر سختی‌ دوران حمل و رنج‌های دوران زایمان و کم شدن انرژی بدنشان و عواملی دیگر، دچار افسردگی می‌شوند. افسردگی پس از زایمان چند نوع است: ۱. خفیف؛ که پس از حدود دو هفته، خودبه‌خود، رفع می‌شود. ۲. نیمه‌شدید؛ که با مراقبت و تقویت جسم و روان، پس از حدود یک ماه رفع می‌شود. ۳.شدید؛ که ادامه می‌یابد و به تقویت بیشتر جسمی و روحی نیاز دارد. گاهی هم باید به‌وسیله روان‌پزشک، درمان دارویی شود. نقش همسر مؤثرترین کس، در یاری خانم برای عبور از این فرآیند، شوهر اوست. اکنون شما چنین کنید: ۱. به خانمتان روحیه دهید. او را دلداری دهید. اطمینانش دهید که از این دوران و این حال، به‌خوبی عبور خواهد کرد. ۲. محبتتان را به او بیشتر کنید. بگذارید گریه کند، اما اشک‌هایش بر شانهٔ شما بریزد. در حال گریه، نوازشش کنید و باقی‌مانده اشک‌های صورت و چشمانش را با دستانتان پاک کنید. ۳. زمان بیشتری را در کنارش بمانید. ۴. در کارهای خانه کمکش کنید. نگذارید کارهای منزل بر او فشار آورد. ۵. او را به گردش و تفریح ببرید؛ هر جا که او دوست دارد. ۶. از او، به‌خاطر زاییدن فرزندتان و تحمل رنج‌های دوران حمل و دردهای زمان زایمان، تشکر و قدردانی کنید. ۷. اگر افسردگی‌اش طولانی شد، او را نزد پزشک متخصص حاذق ببرید و مراقبت از او و دادن داروهایش را خودتان به‌عهده بگیرید. ۸. او را تقویت غذایی کنید تا انرژی تحلیل رفته‌اش در دوران حمل و زایمان، جبران شود.  با انجام این کارها، به‌زودی بهبود می‌یابد و شاداب می‌شود. ان‌شاءالله.  علی‌اکبر مظاهری ۹۹/۲/۵ تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir