#رمضان
#دلنوشته
#آیه_طلائی_جزء_ششم
❗️گمشده بودم
سرگردان و پریشان ، حیران این سرای غافلان
دنیا همچو باتلاقی مرا در خود می بلعید
و دستاویز من علفهای سست روزگار بود که قدرتی برای نجات من نداشتند ⏬
خانه
وام
ماشینهای رنگ رنگ
مال
جاه و مقام
حرف مردم
حرف مردم
و باز هم حرف مردم
علفهایی بودند که نمی توانستند مرا از غرق شدن در باتلاق دنیا نجات دهند
💫یادم نیست چند شنبه بود
اما یادم می آید که دست کبریائیت خودت بود
پروردگارا آن روز که بعد از سالها عصیان صدای قرآنت را شنیدم
دست هدایتگرت را دیدم
دلم گرم شد
به یکباره به ریسمان محکمی چنگ زدم که نجات بخش بود
چه صبورانه مرا به جاده سلامت هدایت کردی
📖چه نیرویی در این کلام ماورایی و آسمانی گذاشته ای که حیات می بخشد جانهای بیمار خسته را و هدایت می کند دلهای پریشان تنها را
📣دلم می خواهد در گوش تک تک عالمیان فریاد زنم که ای اهل عالم هدایت و ساحل امن آرامش در این کتاب است ، جای دیگر به دنبال رستگاری نگردید ⛔️
پروردگارا توفیق تلاوت کلامت را بر این بیمار روزگار روز افزون بگردان که سخت محتاج جاده سلامتش هستم 🤲
ماه مبارک رمضان ۹۹
✍ صالحه کشاورز معتمدی