eitaa logo
🇮🇷Mazhabiyon|مذهبیون
3.8هزار دنبال‌کننده
23.2هزار عکس
19.2هزار ویدیو
228 فایل
《بسم الله الرحمن الرحيم》 👊✌️هر روز با کلی #استوری و عکس و متن ، درباره شهدا و علما و زندگی و آخِرت و #انقلابی #مهدوی و #روشنگری و ... در خدمت شما هستم🫡🇵🇸 #اول‌آدم‌باش‌بعد‌مذهبی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از Parvãz|پروآز
وقتی که هنوز جمعه ها دلگیرند یعنی که اسیر گندم ری هستیم... @ghalb_sabz💚
هدایت شده از Parvãz|پروآز
دیدید دوباره فتح خیبر کردیم بر جان شما دوباره لرز آوردیم این اول راه است هنوز ای صهیون با دستی پر دوباره برمیگردیم
هدایت شده از Parvãz|پروآز
در آسمان چشم تو خورشید را دیدم با خنده هایت هر زمستان عید را دیدم وقتی زمستان را شکستی با طلوع مهر من پشت آن لبخند ها خورشید را دیدم تو آفتاب باوری آیینه می‌تابی در پرتو آن خنده ها توحید را دیدم این قوم با تو سرنوشت تازه ای دارد وقتی به دریا ها زدی امید را دیدم روح خدا بودی به جسم زخمی ایران در قربتت نزدیکی تبعید را دیدم مثل علی پایت به کاخی وا نشد اما در خاک کوخت هیبت جمشید را دیدم
هدایت شده از Parvãz|پروآز
پیش رو رود رود خون جاری‌ست پشت این انقلاب خالی نیست!
هدایت شده از Parvãz|پروآز
یک ستاره به آسمان دادیم خون سردار مهر طوفان است صبح فردا _طلوع موشک ها_ قلب حیفا ستاره باران است
هدایت شده از Parvãz|پروآز
نیمه‌شب بین خواب و بیداری خبر آمد که ماه را کشتند سینه ها باز هم به جوش آمد آه...در سینه آه را کشتند یک ستاره به آسمان دادیم خون سردار مهر طوفان است صبح فردا _طلوع موشک ها_ قلب حیفا ستاره باران است کورخواندید ما نمی‌میریم تا علم دست صالحین باشد شد قیامت غروب اسرائیل تا قیامت خبر همین باشد! صفحه صفحه مذاب می‌بینی قلب ها را اگر ورق بزنی تا رسیدن به فتح باید که قصه را سر به سر ورق بزنی گیرم اصلا که ماه را کشتند خانه از آفتاب خالی نیست پیش رو رود رود خون جاری‌ست پشت این انقلاب خالی نیست @parvaz_poem
هدایت شده از Parvãz|پروآز
حضور منتظر چشم های بارانی هجوم همهمه لحظه های طوفانی نگاه منتظر شهر و خنجری کهنه و روضه خوان بود و منبری کهنه شروع کرد و صلو علیک یا عطشان سلام بر تن صدچا‌ک بر تن بی‌جان شروع کرد به روضه جهان به گریه نشست نفس نیامده خون درون سینه شکست میان همهمه ها ناگهان جهان خون شد شکست بغض نفس قلب آسمان خون شد هوا گرفت زمین مرد آسمان برگشت نگاه ثانیه ها قفل شد زمان برگشت شکست نظم جهان در غروب صبح سپید میان بهت زمان ماند مرگ در تردید نفس نداشت کبوتر که ناله سر بدهد گرفت حال جهان بغض آسمان ترکید نگاه دشت پر از اضطراب طوفان شد تپید قلب بیابان دل زمین لرزید عزیز فاطمه از اسب... نه! زبانم لال ((هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید...)) میان گودی گودال آه زد فریاد ((بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد...)) رسید آخر روضه شکسته شد پر و بال رسید آخر روضه شلوغ شد گودال شکسته شد ضربان با دوازده ضربه ‌نفس برید امان با دوازده ضربه شکست آخر روضه سکوت آیینه شکست نبض زمان با دوازده ضربه شکست حرمت داغی که بر گلو مانده شکست بغض جهان با دوازده ضربه