eitaa logo
🌄 مهمانان خدا 💕
237 دنبال‌کننده
13هزار عکس
6.5هزار ویدیو
53 فایل
پیامهای گوناگون. قرآن حدیث یاد شهدا و....
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨بعضی بودند که مثلاً در کِنِفت شدن یک روحانی شریک شدند. (به نظر خودشان) در خوار شدن او و خفیف شدن او سهیم شدند. این اثر سوء می گذارد روی انسان. به ایمانتان لطمه وارد می شود. 💢 اینهایی که سوء شد، از اول اینجور نبودند. افتادند در مقابله با روحانیت و اینطور شدند. گروهک‌ها ابتدا اینجور نبودند. با آخوندها در افتادند. تقابل کردند. هی عقب رفتند. هی عقب رفتند. هی وضعشان خراب‌تر شد. روز اول، دعوا سر یک نکتۀ [کوچک] بود. بعد اینها سر از چه جاهایی که در آوردند! این شیطان است که به آدم می گوید: این کار را که می کنی، ثواب دارد. آن هایی که نسبت به روحانیت بودند و آنها را بر می‌داشتند، بعدها عاقبت مطلوبی پیدا نکردند. بعضی‌ها را می شناسیم. 🚨شما شنیده اید بودند که وقتی در قافله ای روحانی بوده، احتراماً یا از مال آن قافله چشم می‌پوشیدند یا از آن فرد و مال او صرفنظر می‌کردند یا اگر در قافله‌ای سیدی بوده، به خاطر آن ، آن قافله را عفو می کردند یا مال آن یکی را بر نمی‌داشتند. همین موجب می شد که پایه‌های ایمانشان بماند و خیلی‌شان در آخر عمر می شدند. 💢روحانی نه به خاطر خودش، بلکه به خاطر (ص) و به خاطر آن موقعیتی که دارد، حرمت دارد مرحوم آیت الله حائری شیرازی 🌹 🌹🌹🌹
🔻روزی که آیت‌الله جوادی آملی خاک بر سر ریخت ! در زمان دفاع مقدس روزی آیت‌الله  جوادی آملی  به جبهه مشرف شده بود تا با رزمندگان بسیجی دیداری داشته باشند در میان رزمندگان ، یک نوجوان بسیجی باصفایی بود که حدود ۱۴ سال داشت... .. پایین ارتفاع چشمه‌ای بود و باران گلوله از سوی عراقی‌ها می‌بارید؛ لذا فرمانده ها گفته بودند برای وضو هم به آنجا نروید. بالا بنشینید و همانجا تیمم کنید. آیت‌الله جوادی که وارد منطقه شده بود آن نوجوان ۱۴ ساله داشت به سمت چشمه می‌رفت تا وضو بگیرد! بچه ها، فریاد می زدند؛  نرو خطرناکه ولی او  گوش  نمی کرد. بچه ها آخرسر  متوسل شدن به این عالم وارسته یعنی حضرت آیت‌الله جوادی آملی که آقا جان ؛ شما یه کاری بکنید آقا نوجوان را صدا کردند که عزیزم کجا می‌روی؟ گفت؛ میروم پایین وضو بگیرم. گفتند پسر عزیزم! پایین خطرناک است. فرمانده ها گفته اند می‌توانید تیمم کنید لذا شما تکلیفی ندارید و نماز با تیمم کافی است. نوجوان بسیجی  نگاهی بسیار زیبا به چشمان مبارک این عارف بزرگوار کرد و لبخندی زد و گفت؛ حاج آقا بگذارید را با حال بخونم رفت وضو گرفت و  نماز باحالی خواند.... دقایقی بعد قرار بود عده‌ای از بسیجیا برند جلو و با عراقیا درگیر بشند. اتفاقا یکی از آنها همین نوجوان ۱۴ ساله بود. یکی دو ساعت بعد آیت‌الله جوادی را صدا کردند و گفتند حاج آقا بیاید پایین ارتفاع. آقا رفت پایین!  جنازه‌ای آوردند؛ آقای جوادی آملی بالاسر جنازه نشستند، دیدند همان نوجوان با همان لبخند زیبا پرکشیده و رفته... آیت الله جوادی آملی کنار جنازه‌ اون بسیجی و روی خاک نشستند، خود را از سر برداشتند و خاک بر سر ریختند و گفتند: جوادی ،  جوادی ! . امام به اینها که به ما یاد نداد؟! من به او می گویم  نرو ولی او می گوید بگذار نماز آخرم را با حال بخونم ! تو از کجا می دانستی که این نماز ، نماز آخر توست؟! 🌹 هفته دفاع مقدس برهمه دلیر مردان ایران اسلامی مبارک باد