eitaa logo
مهر ماندگار
1.7هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
46 فایل
یاوران وقف/ خادمان قرآن و امامزادگان فرهنگی _ اجتماعی _ سیاسی ارتباط با مدیر کانال: @khrazaviadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
#کار_خوب 🔰نان با طعم کتاب... @MehreMaandegar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎊 باز میگم با شادی، عجب #مولودی عجب میلادی... 🎙حاج ‌سید مجید بنی‌فاطمه 🌹ولادت امام حسن عسکری(ع) مبارک باد🌹 @MehreMaandegar
🖼 #کاریکاتور 💬تناقض رفتار رسانه‌های بیگانه در اخبار تروریستی! 🖌طرح: مهدی آزاد @MehreMaandegar
مهر ماندگار
#روایت_عشق ✅ #قسمت_هشتم: معادله غیر قابل حل 💥💥💥 رفتم تو ... اولش هنوز گیج بودم ... مغزم از پس حل م
: حلقه 💥💥💥 نزدیک زمان نهار بود ... کلاس نداشتم و مهمتر از همه کل روز رو داشتم به این فکر می کردم که کجاست؟ ... . به صورت کاملا اتفاقی، شروع کردم به دنبالش گشتن ... زیر درخت نماز می خوند ... بعد وسایلش رو جمع کرد و ظرف غذاش رو در آورد ... . 🍀🍀🍀 یهو چشمش افتاد به من ... مثل فنر از جاش پرید اومد سمتم ... خواستم در برم اما خیلی مسخره می شد ... 🍁🍁🍁 داشتم رد می شدم اتفاقی دیدم اینجا نشستی ... تا اینو گفتم با خوشحالی گفت: چه اتفاق خوبی. می خواستم نهار بخورم. می خوای با هم غذا بخوریم؟ ... . ناخودآگاه و بی معطلی گفتم: نه، قراره با بچه ها، نهار بریم رستوران ... دروغ بود ... . خندید و گفت: بهتون خوش بگذره ... . . اومدم فرار کنم که صدام کرد ... رفت از توی کیفش یه جبعه کوچیک درآورد ... گرفت سمتم و گفت: امیدوارم خوشت بیاد. می خواستم با هم بریم ولی ... اگر دوست داشتی دستت کن ... . 🍃🍂🍃🍂 جعبه رو گرفتم و سریع ازش دور شدم ... از دور یه بار دیگه ایستادم نگاهش کردم ... تنها زیر درخت ... . . شاید از دید خانوادگی و ثروت ما، اون حلقه بی ارزش بود اما با یه نگاه می تونستم بگم ... امیرحسین کلی پول پاش داده بود ... شاید کل پس اندازش رو ... @MehreMaandegar
💢رضا گلشاهی، حافظ کل قرآن کریم و قاری با اخلاق مشهدی به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران در رشته حفظ کل به مسابقات بین المللی قرآن کشور کویت راه یافت. @MehreMaandegar
#چشمه_معرفت #آیت_الله_بهجت @MehreMaandegar
🔻قسمت اول 🔸 شبهه : 💠 خدا شما را مورد سنت استدراج قرار داده و اینکه کسی شفا بیابد سنت استدراج خداوند است که شما را از خود دورتر میکند. به عبارت دیگر شما باید مستقیما از خدا درخواست کنید و توسل به پیامبران و ائمه شرک می باشد. 📢پاسخ: 1⃣ این شبهه که از ناحیه وهابیت مطرح شده و مورد پذیرش عزیزان اهل سنت هم نیست تا بحال چندین بار پاسخ داده شده. لیکن برای اینکه بسیاری سوال میکردند باز دیگر جواب داده میشود. 2⃣ آیا در داستان زیر پیامبر گرامی و آن مرد نابینا گرفتار سنت استدراج شدند: ترمذی در صحیح خود روایت می کند که مردی نابینا به محضر پیامبر آمد و گفت از خدا بخواه تا مرا شفا دهد. پیامبر به او دستور داد وضوی کاملی بگیرد و این دعا را بخواند: "خدایا من تورا می خوانم به واسطه پیامبرت محمد که پیامبر رحمت است به سوی تو توجه می کنم ای محمد من به واسطه تو به پروردگارم برای بر آوردن حاجتم توجه نمودم تا حاجتم بر آورده شود پس خداوندا اورا شفیع من برای بر آوردن حاجتم قرار بده او نیز چنین کرد و شفا یافت" سنن ترمذی،ج5 ص229 ح3649/ سنن ابن ماجه،ج1 ص441 ح1385/ مستدرک حاکم،ج1 ص313/ مسند احمد،ج4 ص138 3⃣ آیا عایشه و صحابه گرفتار استدراج شدند؟ دارمی از بزرگان اهل سنت در کتابش در باب "کرامت هایی که خداوند به پیامبر بعد از وفاتش داشته" نقل می کند: "در مدینه قحطی شدیدی آمد و مردم به نزد عایشه شکایت بردند و از او چاره جویی خواستند عایشه گفت:کنار قبر پیامبر بروید و سوراخی در سقف بالای قبر قرار دهید تا میان قبر آن حضرت و آسمان مانعی نباشد و منتظر بمانید. مردم نیز چنین کردند و در نتیجه باران بارید به اندازه ای که پس از مدتی بیابان ها سبز شد و شترها چاق و فربه شدند" (سنن دارمی،ج1 ص43 -44) 4⃣ آیا خلیفه دوم گرفتار سنت استدراج شده است؟ بخاری روایت می کند: "عمر وقتی قحطی پیش می آمد به عباس عموی پیامبر توسل می کرد و چنین می گفت: اللهم انا کنا نتوسل الیک بنبینا فتسقینا وانا نتوسل الیک بعم نبینا فاسقنا ؛ خدایا ما در گذشته به پیامبرمان متوسل می شدیم و باران می آمد. هم اکنون به عموی پیامبرمان متوسل می شویم برما باران نازل بفرما" (صحیح بخاری،ج2 ص) 5⃣ آیا ابو علی خلال عالم بزرگتان گرفتار استدراج شده است؟ "او می گوید: هیچ گاه مشکلی برایم پیش نمی آمد مگر آنکه به زیارت قبر موسی الکاظم امام شیعیان می رفتم و به او توسل می جستم خداوند نیز مشکلم را حل می کرد." (تاریخ بغداد ج1 ص133) @MehreMaandegar
#کار_خوب 💠عیدانه به کودکان یتیم... @MehreMaandegar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #نماهنگ| سلام خدا بر شهیدان 💠 روایتی کوتاه از دیدار اخیر جمعی از خانواده‌های شهدا با رهبرانقلاب. ۹۷/۹/۲۱ 🔰 مصاحبه با فرزندان شهدای مدافع حرم @MehreMaandegar
#چراغ_راه 💠امام خامنه ای (مدظله العالی): ✂️شیعه انگلیسی و سنی امریکایی دو لبه یک قیچی اند 📝سیاست «تفرقه بینداز و آقایی کن» در دستور کار دشمن @MehreMaandegar
🔻قسمت دوم 🔸 شبهه : 💠 خدا شما را مورد سنت استدراج قرار داده و اینکه کسی شفا بیابد سنت استدراج خداوند است که شما را از خود دورتر میکند. به عبارت دیگر شما باید مستقیما از خدا درخواست کنید و توسل به پیامبران و ائمه شرک می باشد. 📢پاسخ: 6⃣ خداوند قادر مطلق ؛ خودش به ما امر کرده که حتی برای تقرب و نزدیکی به خودش هم وسیله ای را پیدا کنید. يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَة (مائده / 35) ترجمه:اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد! و وسيلهاى براى تقرب به او بجوئيد! 7⃣ وسيله قرار دادن مقام انسان صالحى در پيشگاه خدا و طلب چيزى از خداوند به خاطر او، به هيچوجه ممنوع نيست و منافات با توحيد ندارد، در آيه 64 سوره نساء مىخوانيم: وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً ترجمه: اگر آنها هنگامى كه به خويشتن ستم كردند (و مرتكب گناهى شدند) به سراغ تو مىآمدند و از خداوند طلب عفو و بخشش مىكردند و تو نيز براى آنها طلب عفو مىكردى، خدا را توبهپذير و رحيم مىيافتند. 8⃣ در آيه 97 سوره يوسف مىخوانيم كه: برادران يوسف از پدر تقاضا كردند كه در پيشگاه خداوند براى آنها استغفار كند و يعقوب نيز اين تقاضا را پذيرفت. 9⃣ در آيه 114 سوره توبه نيز موضوع استغفار ابراهيم در مورد پدرش آمده كه تاثير دعاى پيامبران را درباره ديگران تاييد مىكند و همچنين در آيات متعدد ديگر قرآن اين موضوع منعكس است. 🔟 پس وقتی در قرآن و در سیره بزرگان توسل مشروعیت دارد. پس قضیه مطروحه از ناحیه وهابیت بدعتی از سوی دشمنان میباشد. @MehreMaandegar
#چراغ_راه 💠رهبر انقلاب در دیدار مردم اصفهان: ✨آنچه امروز در درجه ی اول لازم است، «ایستادگی بر اصول انقلاب است» @MehreMaandegar
مهر ماندگار
🔻قسمت اول 📚جای خالی سلوچ 🔸 «....زخمی اگر بر قلب بنشیند، تو نه می توانی زخم را از قلبت وابکنی و نه می توانی قلبت را دور بیندازی. زخم تکه ای از قلب توست. زخم اگر نباشد، قلبت هم نیست. زخم اگر نخواهی باشد، قلبت را باید بتوانی دور بیندازی. قلبت را چگونه دور می اندازی؟ زخم و قلبت یکی هستند. 🔹دنیا را بگذار آب ببرد. وقتی تو در طوفان گرفتار میآیی، چه خیال که تو دکمه ی یقه ات را بسته باشی یا که نبسته باشی. چه خیالی که خاک در چشمانت خانه کند یا نکند. چه خیالی ؟! ....» 🔻جای خالی سلوچ، رمانی رئالیستی از محمود جان دولت‌ آبادی است که بلافاصله پس از آزادی از زندان ساواک و طی ۷۰ روز نوشته‌ است. 🔸 دولت‌ آبادی داستان آن را به هنگامی که دوره سه ساله حبس خود را می‌گذراند در ذهنش پرورانده بود. در این کتاب با زندگی مردم یک روستا آشنا می شوید و توصیفات کتاب آنقدر قوی و پررنگ است که انگار شما هم دارید با آن ها زندگی می کنید. 🔹داستانی از روزمرگی های مردم که با قلم توانا با چنان جذابیتی نوشته شده که خواننده را با خودش همراه می کند. 🔻رمان جای خالی سلوچ همان طور که از اسمش پیداست از رفتن سلوچ (اسم مرد) شروع می شود. سلوچ که کسب و کار حسابی ندارد، زن و بچه خود را رها می کند و به دنبال کار روانه شهر می شود. او بدون هیچ خبری محل زندگی خود را ترک می کند. در کتاب، دولت آبادی آن چنان زیبا احساسات و مشکلات زندگی مِرگان، زن سلوچ را به تصویر می کشد که همتا ندارد. 🔸 او از روح سرکش پسران سلوچ صحبت می کند و دردهای هاجر، دختر نوجوان سلوچ را در ازدواج با مردی که سالها از او بزرگ تر است روایت می کند. @MehreMaandegar
یا فاطمة اشفعی لی فی الجنّة ⚫️ اعجاز این ضریح که همواره بی حد است، چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است ▪️وفات حضرت فاطمه معصومه(س) تسلیت باد @MehreMaandegar
مهر ماندگار
#روایت_عشق ✅ #قسمت_نهم : حلقه 💥💥💥 نزدیک زمان نهار بود ... کلاس نداشتم و مهمتر از همه کل روز رو داشت
✅( قسمت دهم : معنای تعهد ) 💥💥💥 گل خریدن تقریبا کار هر روزش بود ... گاهی شکلات هم کنارش می گرفت ... بدون بهانه و مناسبت، هر چند کوچیک، برام چیزی می خرید ... زیاد دور و ورم نمیومد ... اما کم کم چشم هام توی محوطه دانشگاه دنبالش می دوید ... . رفتارها و توجه کردن هاش به من، توجه همه رو به ما جلب کرده بود ... من تنها کسی بودم که بهم نگاه می کرد ... 🍀🍀🍀 پسری که به خنثی بودن مشهور شده بود حالا همه به شوخی رومئو صداش می کردن ... . . اون روز کلاس نداشتیم ... بچه ها پیشنهاد دادن بریم استخر، سالن زیبایی و ... . همه رفتن توی رختکن اما پاهای من خشک شده بود .. برای اولین بار حس می کردم در برابر یه نفر تعهد دارم ... کیفم رو برداشتم و اومدم بیرون ... هر چقدر هم بچه ها صدام کردن، انگار کر شده بودم ... . 🍁🍁🍁 چند ساعت توی خیابون ها بی هدف پرسه زدم ... رفتم برای خودم چند دست بلوز و شلوار نو خریدم ... عین همیشه، فقط مارکدار ... یکیش رو همون جا پوشیدم و رفتم دانشگاه ... . . همون جای همیشگی نشسته بود ... تنها ... بی هوا رفتم سمتش و بلند گفتم: هنوز که نهار نخوردی؟ ... 🍂🍃🍂🍃 امتحانات تموم شده بود ... قرار بود بعد از تموم شدن امتحاناتم برگردم ... حلقه توی جعبه جلوی چشمم بود ... . دو ماه پیش قصد داشتم توی چنین روزی رهاش کنم و زیر قولم بزنم ... اما الان، داشتم به امیرحسین فکر می کردم ... اصلا شبیه معیارهای من نبود ... . . وسایلم رو جمع کردم ... بی خبر رفتم در خونه اش و زنگ زدم ... در رو که باز کرد حسابی جا خورد ... بدون سلام و معطلی، چمدونم رو هل دادم تو و گفتم: من میگم ماه عسل کجا میریم ... . . آغاز زندگی ما، با آغاز حسادت ها همراه شد ... اونهایی که حسرت رومئوی من رو داشتند ... و اونهایی که واقعا چشم شون دنبالش افتاده بود ... . مسخره کردن ها ... تیکه انداختن ها ... کم کم بین من و دوست هام فاصله می افتاد ... هر چقدر به امیرحسین نزدیک تر می شدم فاصله ام از بقیه بیشتر می شد ... @MehreMaandegar
#یار_مهربان 🔻قسمت دوم 🔻اطلاعات کتاب 📚جای خالی سلوچ 🖊نویسنده: محمود دولت آبادی 🔻انتشارات: چشمه 🔻تعداد صفحات: ۴۰۵ 🔻قیمت: ۳۲۰۰۰ تومان @MehreMaandegar
#چشمه_معرفت #آیت_الله_جوادی_آملی @MehreMaandegar
15.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #نماهنگ| نام تو آمد ⚫️ ویژه وفات حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها 💠 گزیده بیانات رهبرانقلاب درباره حضرت معصومه(س) @MehreMaandegar
💠 #واجب_است_بدانیم 📌 حق الوکاله مشروع... @MehreMaandegar
💠 #نوستالژی 📸 تصویری قدیمی از رهبر انقلاب در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله عليها. @MehreMaandegar
#کار_خوب وعده غذایی رایگان برای فقرا... @MehreMaandegar
#نکات_آسمانی به گناه حتی فکر هم نکنید..... @MehreMaandegar
💠 #واجب_است_بدانیم 📌 ازدواج با غیر مسلمان @MehreMaandegar
🔰 #اطلاع‌نگاشت 🚀 اَشِدّاءُ عَلَی الیَمَن! @MehreMaandegar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #فیلم 💊 هر که را درد است، درمان آیدش! @MehreMaandegar
مهر ماندگار
#روایت_عشق ✅( قسمت دهم : معنای تعهد ) 💥💥💥 گل خریدن تقریبا کار هر روزش بود ... گاهی شکلات هم کنارش می
✅( قسمت یازدهم: زندگی با طعم باروت ) 💥💥💥 از ایرانی های توی دانشگاه یا از قول شون زیاد شنیده بودم که امیرحسین رو مسخره می کردن و می گفتن: ماشین جنگیه ... بوی باروت میده ... توی عصر تحجر و شتر گیر کرده و ... . ولی هیچ وقت حرف هاشون واسم مهم نبود ... امیرحسین اونقدر خوب بود که می تونستم قسم بخورم فرشته ای با تجسم مردانه است ... . اما یه چیز آزارم می داد ... تنش پر از زخم بود ... بالاخره یه روز تصمیم گرفتم و ازش سوال کردم ... باورم نمی شد چند ماه با چنین مردی زندگی کرده بودم ... . 🍀🍀🍀 توی شانزده سالگی در جنگ، اسیر میشه ... به خاطر سرسختی، خیلی جلوی بعثی ها ایستاده بود و تمام اون زخم ها جای شلاق هایی بود که با کابل زده بودنش ... جای سوختگی ... و از همه عجیب تر زمانی بود که گفت؛ به خاطر سیلی های زیاد، از یه گوش هم ناشنواست ... و من اصلا متوجه نشده بودم ... . 🍁🍁🍁 باورم نمی شد امیرحسین آرام و مهربان من، جنگجوی سرسختی بوده که در نوجوانی این همه شکنجه شده باشه ... و تنها دردش و لحظه سخت زندگیش، آزادیش باشه ... . زمانی که بعد از حدود ده سال اسارت، برمی گرده و می بینه رهبرش دیگه زنده نیست ... دردی که تحملش از اون همه شکنجه براش سخت تر بود ... . . وقتی این جملات رو می گفت، آرام آرام اشک می ریخت ... و این جلوه جدیدی بود که می دیدم ... جوان محکم، آرام، با محبت و سرسختی که بی پروا با اندوه سنگینی گریه می کرد ... . 🍃🍂🍃🍂 اگر معنای تحجر، مردی مثل امیرحسین بود؛ من عاشق تحجر شده بودم ... عاشق بوی باروت ... @MehreMaandegar
#چشمه_معرفت #آیت_الله_بهجت @MehreMaandegar