eitaa logo
مهر ماندگار
2.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
47 فایل
یاوران وقف/ خادمان قرآن و امامزادگان فرهنگی _ اجتماعی _ سیاسی
مشاهده در ایتا
دانلود
💠میگفت: « دلش مثل دریاست، هیچ چیز نمی تونه آرامششو به هم بزنه.کاش نصف اون صبر و آرامش، توی دل ما بود» مهدی زین الدین @MehreMaandegar
💠خاطرات شهید یونس زنگی آبادی 📕برگرفته از کتاب مثل مالک 🔅ساعت هشت شب ترکش خورد توی کتفش ، از ترس این که کار کاریز تموم نشه ، یا اینکه حاج قاسم بفهمه و برش گردونه عقب ، 🌛تاساعت چهار صبح کار کرد و کاریز رو تموم کرد. دو سه روز بعد دیدمش ،از بیمارستان فرار کرده بود ،خندید و گفت: هنوز این دستم سالمه 😊 🕊🕊🕊🕊 🔅آخرین باری که زخمی شد ترکش خورد به گلوش ،راننده داشت راه رو اشتباه می رفت ،همونطور که کف آمبولانس خوابیده بود با دست راه رو نشون می داد . 🌛اونقدر توی منطقه مونده بود که با اون حال و روزش می دونست باید از کدوم راه بره . 🕊🕊🕊🕊 🔅حواله ی ماشین رو که دادن بهش ،قبول نکرد.با خودم گفتم : چقدر وضعش خوبه که ماشین رو قبول نمی کنه . وقتی رفتم تو خونه ش دیدم یه اتاق کاهگلی هست و یه اتاق نیمه کاره 😳 🕊🕊🕊🕊 🔅بیست و پنج روز از عملیات" والفجر هشت "میگذشت،تصمیم گرفت خاکریز یکی از خطوط فاو- البحار رو دو جداره کنه با یک چراغ قوه ی کوچک راننده ی بلدوزر رو هدایت میکرد که خاک رو کجا بریزه ... 🌛 راننده که خسته میشد خودش پشت فرمون می نشست .... 🕊🕊🕊 🔅لباسش پر از خون بود تا رفت وضو بگیره لباسشو شستم ،خیلی ناراحت شد؛ 🌛گفت : " راضی نبودم به این کار ؛ وظیفه ی خودم بود ، با همین یه دست سالم می شستم " @Mehremaandegar
💠 که از همین جاده مردم ما دسته دسته به سفر میکنند. @Mehremaandegar
💠 بندگان خدا نزد خداوند کسانی هستند که برای بندگان خدا باشد. @Mehremaandegar
💠 از خدا خواستم کمکم کنه تا خودم رو گم نکنم. ازش خواستم قدرتی بهم بده تا بتونم به این مردم خدمت کنم. @Mehremaandegar
💠 قلبش برای مردم می تپید. علی انصاری @Mehremaandegar
💠 خم شد از روی زمین یک مشت خاک برداشت، آورد بالا گفت: اینجا خاک منه، ... @Mehremaandegar
💠بسم الله را گفته و نگفته شروع کردم به خوردن. حاجی داشت حرف می زد و سبزی پلو را با تن ماهی قاطی می کرد. هنوز قاشق اول را نخورده، رو به عبادیان کرد و پرسید: - عبادی! بچه ها شام چی داشتن؟ گفت:همینو - حاجی پرسید: واقعاً؟ جون من؟" نگاهش را دزدید و گفت: تُن رو فردا ظهر می دیم. حاجی قاشق را برگرداند... خوراک در گلویم گیر کرد. گفت: حاجی جون به خدا فردا ظهر بهشون می دیم. حاجی همین طور که کنار می کشید گفت: - به خدا منم فردا ظهر می خورم ... @Mehremaandegar
💠 من از ناموس شما دفاع کردم. 💢 شهید علی خلیلی، امر به معروف و نهی از منکر @Mehremaandegar
💠 شهیدی که سلطان تک چرخ بود! @Mehremaandegar
💠 هر پاکت برای یک خانواده شهید @MehreMaandegar
💠شهید شاهرخ ضرغام: خدا امام خمینی(ره) را فرستاد تا ما را آدم کند 🔻زندگی ما در لجن بود، اما خدا دست ما را گرفت. امام خمینی را فرستاد تا ما را آدم کند. البته بعدا هر چه پول در آوردم به جای آن پول‌ها صدقه دادم. 🔻گذشته من اینقدر خراب بود که روز‌های اول، در کمیته برای من مامور گذاشته بودند، فکر می‌کردند که من نفوذی ساواکی‌ها هستم. 📅 به مناسبت شهادت شهید شاهرخ ضرغام در ۱۷ آذر ۱۳۵۹ @MehreMaandegar