eitaa logo
مهر ماندگار
1.7هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
46 فایل
یاوران وقف/ خادمان قرآن و امامزادگان فرهنگی _ اجتماعی _ سیاسی ارتباط با مدیر کانال: @khrazaviadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎭 #طنز 💢کیفرخواست و اتهامات کارمند گمرک اعلام شد! #نماینده_سراوان @MehreMaandegar
📕دهکده خاک بر سر 💠«اسم این کتاب را سفرنامه نمی‌گذارم. چرا که به آن نیت نوشته نشده و شبیه سفرنامه‌های رایج هم نیست که شاید پیش از این خوانده اید. این‌ها در واقع ادامه همان روزنوشت‌هایی هستند که از زمان دبیرستان برای دل خودم می‌نوشتم. همه احساسات و عواطف و مشاهدات و نتیجه گیری‌های این کتاب را بعد از شش - هفت سال که از نوشتنشان گذشته، به تلنگر یکی از اساتید دنیای ادبیات به قضاوت همگانی می‌گذارم. امید که شل و پل نشوم....» 💢«دهکده_خاک_بر_سر»، شرحی است از سفر یک ساله یک همسر، مادر و یک زن به که با زبانی نرم و لحنی آمیخته به برای خواننده روایت شده است. 🔹او سعی کرده با لحنی مشاهدات خود را برای خواننده بازگو کند تا جایی که از گفتن برخی مشاهدات که زمینه تعجبش را فراهم آورده هم ابایی نداشته و تلاش کرده با خواننده اش صادق باشد. ✅ این کتاب در چاپ جدید، که توسط و در ۴۰۰ صفحه منتشر شده، شرح چهار سفر نویسنده به پاریس، برلین، رم و بارسلون را نیز در خود دارد. @Mehremaandegar
📕 💠 و درباره برشی از دفاع مقدس با زبان به قلم است. هر چقدر نام «و توی دروازه» برای یک رمان غیرمنتظره است، آنچه در متنش می خوانید غیرمنتظره تر و است. 🔸داستانی صمیمی و خواندنی از ماجراهای پسری عزیزدردانه که به می رود و نه تنها شیطنت نمی کند که فرصت شیطنت هم پیدا نمی کند. از همان لحظه های اول ورود شخصیت اول به جبهه، جنگ روی اصلی خود را نشان می دهد. جنگی نابرابر بین اهالی یک روستا با سربازان تا بن دندان مسلح بعثی. و توی دروازه پر از هیجان و تلخی و گلوله و تعقیب و گریز است. 🔹ترکیب تلخی صحنه های جنگ با روایت ، تجربه ای جدید از داستان های دفاع مقدس را پیش رویتان قرار می دهد. هر چقدر آنچه در داستان رخ می دهد تلخ و تحمل ناپذیر است، نثر و لحن داستان شیرین و خوش و خواندنی است. 📚«و توی دروازه» مناسب کسانی است که دوست دارند داستان طنز و خوشمزه بخوانن. @Mehremaandegar
📗 آبنبات هل دار 🔶داستان طنزی است از زبان یک کودک بجنوردی به نام محسن؛که برادر این کودک قرار است به جبهه برود. فضای داستان سرتاسر ماجراهای و حیرت‌آور است؛ ماجراهایی که محسن آن‌ها را ایجاد می‌کند. 🔷این کتاب، هم برای کسانی که از روزگار دهه ۶۰ خاطرات دارند و هم برای نسل امروز که دوست‌دارِ موقعیت‌های کُمیک‌اند، حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. ✅کتاب جلد بعدی کتاب «آبنبات هلدار» محسوب می شود که ماجراهای محسن را در مقطع سال‌های ۷۲ تا ۷۴ روایت می کند. در این کتاب،محسن درگیر ماجراهای پیش‌بینی نشده‌ای می‌شود که ناخواسته بر روی زندگی خود و اطرافیانش تاثیر می‌گذارد. 🌿این مجموعه خوش‌خوان به قلم به رشته تحریر درآمده و انتشارات آن را به چاپ رسانده است. @Mehremaandegar
📗مترسک مزرعه آتشین 💠 #"بس که در گفته بودند موقع حرکت به سوی مواضع دشمن، ممکن است نیروهای عراقی خودشان را تو ستون جا کنند، دچار وحشتناکی شده بودم. 🔸یک جا نشستیم تا خستگی در کنیم. یک موقع دیدم یک نفر آمد و در نزدیکی‌ام نشست و شروع کرد به نفس‌نفس زدن. فهمیدم از همان عراقی‌ها است . با قنداق سلاحم محکم به پهلویش کوبیدم. 🔹روز بعد، گروهان‌مان گفت که معلوم نیست دیشب کدام شیر پاک خورده‌ای به پهلوی فرمانده گردان کوبیده که همان اول بسم‌الله دنده‌هایش خرد و روانۀ عقب شده!" 💢مترسک_مزرعه_آتشین، یک قوی و خوش‌خوان است که در قالب به نگارش درآمده است. 🔺داستان از زبان پسری و به نام آیدین است که به خاطر تک پسر بودن، به شدت مورد توجه پدر و مادر قرار دارد. 🔺آیدین در مقطعی از دوره نوجوانی‌اش به می‌رود تا بتواند و را به خود و اطرافیانش اثبات کند! 🔺پسرکی که اشکش دم مشکش است و به طرفةالعینی زیر می‌زند پس از اعزام به جبهه و به دست عراقی‌ها، زیر شکنجه‌های سنگین مقاومت می‌کند و عملیات نیروهای را افشا نمی‌کند. ✅با وجود آن که داستان در رخ می‌دهد اما با احوالات پیوند قوی برقرار می‌کند. @MehreMaandegar