رسمی نادرست در تصحيح متون
اين رسم بدی است که برخی حواشی تفصيلی بر متون قدمایی می نويسند و درست اين حواشی را در پاورقی متن ها قرار می دهند. به نظرم اين کار احيای متن نيست؛ از بين بردن متن و نوعی بی احترامی به نويسنده متن است. حواشی متن بايد حداقلی باشد؛ تنها شامل سازواره انتقادی و ارجاع به آيات قرآن و اشعار و احتمالا اگر نامی تاريخی و يا جغرافيایی در متن آمده که در اين فرض بايد در حد نيم سطری توضيح داد اگر شناخته شده نباشد. برخی آنقدر حواشی در پاورقی قرار می دهند که اصل متن گم می شود و بايد ده صفحه را ورق بزنيد تا به يک کلمه از متن اصلی در بالای صفحه برسيد. اين چه رسمی است حقيقتا؟
شيرين تر از همه چاپ های عربستان سعودی از متون است. خود کتاب نهايتا ده برگ بیش نيست. مصحح، کتاب را در 3 جلد منتشر می کند؛ مملو از پاورقی های بی فايده و اظهار نظرهای فضولی. تازه، برای نويسنده هزار سال پيش هم تکليف روشن می کند که چرا چنين گفتی و چرا چنان نگفتی؛ چرا از فلان راوی نقل مطلب کردی و يا نکردی؟ متنی که بيش از نقل چند روايت با اساس و بی اساس نيست را در 3 جلد منتشر کردن آخر چه امتيازی دارد؟
https://t.me/azbarresihayetarikhi
حدیث آرزومندی
رسمی نادرست در تصحيح متون اين رسم بدی است که برخی حواشی تفصيلی بر متون قدمایی می نويسند و درست اين
جهت اینکه در تصحیح و تحقیق رساله هایی که چاپ کردم (لباس مشکوک، مباحث من کتاب الطهارة و اخیرا الإنصاف فی ترک الأنصاف) و در دست چاپ دارم، مرتب پاورقی مفصل نمی زنم و همه جا اظهار نظر نمی کنم، همین است که خدای نکرده از جایگاه متن و نویسنده کاسته نشود.
البته گاهی چاره نیست و مطلب مهمی باید به مخاطب منتقل شود..بنظرم انسان برای بیان مطالب خودش باید تألیف کند و پاورقی آثار دیگران مکان مناسبی برای بحث مفصل نیست.
#تصحیح
#تحقیق
@Menhajalsalehin
برنامه آیت الله سید احمدخوانساری - برنامه اول : مظهر فضائل را در تلوبیون ببینید
http://www.telewebion.com/episode/0x284ea41
بلطف خدا منتشر شد...
شرح استدلالی فقهی بر کتاب اعتکاف عروه اثر فقیه برجسته مرحوم آیت الله العظمی سید محمد کاظم طباطبایی یزدی..
#معرفی_کتاب
#عبادات
#فقه_استدلالی
#اعتکاف
علاقهمندان میتوانند از هفته آینده برای تهیه کتاب از طریق شماره تلفن آقای رضایی اقدام کرده و با ده درصد تخفیف تهیه کنند:
۰۹۱۲۸۱۲۵۱۲۷
https://t.me/hadis_keramat
@Menhajalsalehin
شانزده نکته درباره ما و افغانستان
1) اهل سنت افغانستان از حنفيان اند. حنفی ها به دلايل مختلف بيشترين قرابت را از لحاظ کلامی با شيعه داشته اند. در سده های نخستين بيشتر حنفی ها يا معتزلی بودند و يا بر مذهبی نزديک به مرجيان جهمی. اين مذاهب از نقطه نظر توحيد تنزيهی به شيعه بسيار نزديکند.
2) در سده های بعدی هم حنفی ها مذهب ماتريدی را پذيرا شدند. ماتريدی ها از نقطه نظر کلامی نسبت به اشاعره به شيعه نزديکترند. خود امام ابو حنيفه از دوستداران اهل بيت بود و از برخی قيام های علويان حمايت کرد. در چند سده نخست حنفيان بيشترين ارتباط را با زيديه و شيعه امامی در بغداد داشتند.
3)در عصر سلجوقی ارتباط شيعيان امامی و حنفيان ری و جبال و عراق عجم بيش از پيش شد. به نحوی که نويسنده کتاب نقض همواره از آنان به عنوان حنفيان اهل عدل سخن می راند. علمای اماميه در سده ششم ری نزديکترين ارتباط را با حنفيان اين شهر داشتند و حنفيان مجالس منظم دهه محرم را برگزار می کردند.
4)معتزليان حنفی مذهب کتاب ها در فضائل اهل بيت نوشته اند. دليل دوم پيوند حنفی ها با شيعيان امامی زبان فارسی بود. برای قرن ها اين زبان به عنوان زبان فرهنگی و مشترک همه خراسانيان و فرارودان در مجالس وعظ و درس و حتی در نوشته های فقهی و پاسخ استفتائات فقهی از سوی حنفيان به کار می رفت.
5) بنابراين زبان فارسی به عنوان عامل پيوند ميان حنفيان خراسان و شيعيان بود. اين عامل بعدا در دوران سيطره زبان فارسی در شبه قاره و عصر امپراتوری گورکانی که مذهب حنفی مذهب غالب بود خود موجب ارتباط بيشتر شيعيان شبه قاره و حنفيان شد.
6) بنابراين حنفيان شبه قاره و بخشی از آنچه امروز افغانستان فعلی را تشکيل می دهد همراه با حنفيان منطقه غربی تر که بخشی از خراسان بزرگ را تشکيل می دادند با شيعيان و ادبيات فارسی ايران ارتباط بسيار نزديکی داشتند.
7) متأسفانه از سده هجدهم که تمايلات سلفی و وهابی در شبه قاره نفوذ کرد اين ارتباط کم رنگ شد. هم ارتباط فرهنگی با ادبيات فارسی و هم نزديکی های فکری و کلامی آنان با بخش عظيمی از حنفيان خراسان. با اين وصف تا امروز سنت کهنسال حنفی ارتباط گسست ناپذيری با زبان فارسی دارد.
8) بيشتر عالمان اصلی و مهم مذهب حنفی در طول تاريخ از خراسان بوده اند: از بلخ و بخارا و سمرقند و خوارزم و ... بسياری از کتاب های فقه و کلام و مذهب حنفيان به زبان فارسی است. حتی در کتاب های عربی حنفيان بسياری از کلمات به فارسی است. استفتائات به زبان فارسی است و پاسخ ها هم به فارسی.
9) سبب وجود زبان فارسی در نوشته های حنفيان اين بود که مخاطبان آنها در خراسان بزرگ و فرارود فارس زبان بودند و يا فارسی زبان فرهنگی و علمی آنان بود. با روند گسترش حنفی گری به سوی آناتولی و آسيای صغير همراه با مهاجرت ترکان به بخش های غربی زبان فارسی نيز بدان سو گسترش بيشتر پيدا کرد.
10) ادبيات مذهب حنفی در شام و مصر در سده های گذشته با ادبيات فقه حنفی در خراسان و فرارود نوعی گسست را نشان می دهد که دليلش هم سهم مهم زبان فارسی است در نوشته های حنفيان خراسان. مهمترين فقيهان حنفی تا سده هفتم قمری همگی با چند استثناء از خراسان بوده اند.
11) خود امام ابو حنيفه ايرانی بود و بيشتر شاگردان او از خراسان و ساير مناطق ايران بودند. ابو حنيفه حتی قرائت نماز را به زبان فارسی جايز می دانست. اساسا يکی از عوامل رشد اسلام در فرارود در سده های نخستين مذهب مرجی بود و حنفيان سهم مهمی در اين زمينه داشتند.
12) در سده های بعد هم اسلام در شرق آسيا بيشتر از طريق حنفيان گسترش پيدا کرد و زبان فارسی هم بدين ترتيب راه خود را به چين و برخی مناطق آسيای دور باز کرد.
13) بنابراين هويت افغانستان را چه از لحاظ دينی و چه از لحاظ زبانی و فرهنگی نمی توان از ايران و خراسان جدا دانست. تفکر وهابی البته مانع بزرگی است منتهی حنفيان بيش از ديگران به خوبی می دانند که مذهب امام ابوحنيفه نمی تواند پيوندی با مذهب محمد بن عبد الوهاب و سلفيان پيدا کند.
14) اسلاف وهابيت از اصحاب حديث قديم بغداد و شام بيشترين انتقادها را از امام ابوحنيفه داشته اند. در طرف مقابل اخطب خوارزم (خوارزمی) که يکی از مهمترين کتاب ها را در فضائل ابو حنيفه نوشته خود نويسنده دو کتاب مهم يکی در فضائل امام علي بن ابی طالب و ديگری درباره مقتل امام حسين است.
15) بنابراين هر گونه تلاشی برای ايجاد گسست ميان ايران و افغانستان محکوم به شکست است. فرهنگ اين دو کشور فرهنگ مشترک چند هزار ساله است و فرهنگ دينی و مذهبی و زبانشان پيوندهای عميق دارد. اصلا وحدتی است در عين کثرت.
16) تفکر حنفيان و شيعيان از انديشه تکفيری سلفيان جداست. به لطف زبان فارسی، به لطف قرابت دينی و مذهبی و کلامی و به لطف "ايرانشهر" و خراسانش قرن هاست که مردمان همه اين سرزمين ها همزيستی مسالمت آميز داشته اند.
https://t.me/azbarresihayetarikhi
حدیث آرزومندی
شانزده نکته درباره ما و افغانستان 1) اهل سنت افغانستان از حنفيان اند. حنفی ها به دلايل مختلف بيشت
حاشیه:
ضمن بهره بردن از مطالب خوب آقای دکتر ، تعجب است که در این متن هیچ اشارتی به شیعیان افغانستان و قوم هزاره نشده است که علاوه بر اشتراک زبانی با ما اشتراک مذهبی هم دارند و ظرفیت بزرگی برای پیوند میان دو کشور بوده و هستند.
جالب اینکه همانند آقای دکتر ، در بسیاری از تحلیل ها و نوشتههای دیگر هم نادیده گرفته شده و می شوند. هربار به جهتی!
یکی از نگرانیها و ترس ها که سبب کم توجهی بلکه بی توجهی به شیعیان افغانستان است این است که مبادا بحث ما به نزاعات مذهبی و قومیتی موجود، دامن بزند و آن را تشدید کند. مبادا طرح و توجه به آنها به وحدت اسلامی آسیب برساند... درحالیکه چنین نیست و بسته به نوع نگاه و شیوه طرح دارد..
بادعا و آرزوی خیر برای دو ملت ایران و افغانستان.
#افغانستان
#تشیع
#مسلمانان
@Menhajalsalehin
اثر جدید و ارزشمند استاد انصاری قمی در حوزه تراجم و احوالات علمای شیعه
#تراجم
#حوزه_علمیه
https://t.me/hadis_keramat
@Menhajalsalehin
در اعتماد به خدای متعال و لطف پنهانی او و توسل به ساحت مقدس پیامبر اکرم ص...
اشعار منسوب به حضرت وصی امیرالمومنین علی علیه السلام.
@Menhajalsalehin
#معرفی_کتاب
#اصول_فقه
#محقق_نایینی
مرحوم آقا نجفی همدانی تفسیری هم دارند با نام انوار درخشان که قاعدتا دوستان باید بشناسند.
__
به لطف محقق دانشمند کتاب، دستیاب شد.وفقهم الله تعالی.
https://t.me/hadis_keramat
@Menhajalsalehin