🔘 #داستان_کوتاه
🔹مردی متوجه شد گوش همسرش سنگین شده و شنواییش کم شده است.
🔸به نظرش رسید همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او در میان بگذارد.
🔹بدین خاطر، نزد دکتر خانوادگیشان رفت و مشکل را با او در میان گذاشت.
🔸دکتر گفت برای این که بتوانی دقیق تر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است آزمایش ساده ای وجود دارد.
🔹ابتدا در فاصله ۴ متری او بایست و با صدای معمولی مطلبی را بگو و بعد در فواصل ۳ و ۲ متری تکرار کن تا جواب بگیری.
🔸آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه مشغول تهیه شام بود و خود او در اتاق نشیمن بود. مرد به خودش گفت الان فاصله ما ۴ متر است وقتشه امتحان کنم.
🔹با صدای معمولی پرسید: عزیزم شام چی داریم؟ جوابی نشنید.
🔸رفت جلوتر و دوباره پرسید، باز هم جوابی نشنید.
🔹باز هم جلوتر رفت و از فاصله ۲ متری پرسید: عزیزم شام چی داریم؟ باز هم جوابی نشنید.
🔸باز هم جلوتر رفت و سوال را تکرار کرد. باز هم جوابی نیامد.
🔹این بار جلوتر رفت و درست از پشت سر همسرش گفت: عزیزم شام چی داریم؟
🔸زنش گفت: مگر کری؟ برای پنجمین بار می گویم: خوراک مرغ...!
👌نتیجه #اخلاقی: مشکل ممکن است آنطور که ما همیشه فکر می کنیم در دیگران نباشد و عمدتا در خود ما باشد!!
#همسرداری
🆔️ @merikhi_venosi
📝 قوانین نانوشته
🔹 یکی از دوستان کاناداییام، یه قانون جالب واسه خودش داشت!
🔸قانونش این بود:
«با وجود داشتن همسر، دو بچه و زندگی مستقل و کار پرمسئولیت، ماهی یک شب باید خونه پدرومادرش باشه!»
🔹میگفت که کارهای بچهها رو انجام میدم و میرم خودم تنهایی، مثل دوران بچگی و نوجوانی. چندینساله این قانون رو دارم، هم خودم و هم همسرم!
🔸خیلی وقتها هم کار خاصی نمیکنیم! پدرم تلویزیون نگاه میکنه و من کتاب میخونم. مادرم تعریف میکنه و من گوش میدم. من حرف میزنم و مـادرم یا پدرم چرت میزنن و شب میخوابیم. صبح صبحانهای میخوریم، بعد برمیگردم به زندگی!
🔹دیروز روی فیسبوکش دیدم یه عکس گذاشته بود و یه نوشته که متوجه شدم مادرش چند ماه پیش فوت شده.
🔸براش پیام دادم که بابت درگذشت مادرت متاسفم و همیشه ماهی یک شبی رو که گفته بودی به یاد دارم.
🔹جواب داده:
«مادرم توی خاطرات محدودش از اون شبها بهعنوان بهترین ساعتهای سالها و ماههای گذشتهاش یاد کرده.
🔸اگه راستش رو بخوای بیشتر از مادرم، برای خودم خوشحالم که از این فرصت و شانس نهایت استفاده رو بردم.»
🔹برای خودتون، دلتون، حالتون و خانوادهتون قانونهای قشنگ بذارید تا بعدا حسرت قانونهای گذاشتهنشده رو نداشته باشید.
#داستان_کوتاه #مادر #مادرانه
🆔️ @merikhi_venosi