در حیرتم که پنجره فولادت ای رضا
هم مرده زنده میکند هم میکشد مرا
#امام_رضای_قلبم
قصه،قصهی آن برف است
که به خدا گفت سرنوشتی میخواهد به
سپیدی دانه هایش...
و خدا برایش خواست که
میهمان صحن و سرایی خاص باشد
حالا میبارد از سر شوق
و مینشیند بر شانههای مهر
و چه پایان خوشی داشت قصهی دانه های برف حرم....
#امام_رضای_قلبم