.
♻️ نقش خواص طرفدار حق در تحمیل مذاکره جدید!
🔹آیا با آمریکا مذاکره می کنیم؟!
🔰 حمید رسایی: برای برون رفت از وضعیت فعلی، سه راه پیش روی ماست: #جنگ، #مذاکره، #اقتصاد_مقاومتی و متکی به درون. گزینه اول یعنی جنگ قطعا محقق نمیشود، چون هزینه های سنگین برای آمریکا دارد. در خصوص گزینه دوم یعنی مذاکره هم به دلیل روحیه استکباری آمریکا در موارد مختلف، تجربه ناموفق بلکه پر ضرر داریم. میماند گزینه اقتصاد مقاومتی که مطلوب و مورد حمایت رهبری انقلاب و تا حدودی تجربه شده است.
اما آمریکاییها و جریان واداده داخلی که شش سال کشور را معطل برجام بی حاصل کرده اند، چه میکنند؟ طبعا آمریکاییها اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی در کشور ما را برخلاف منافع خودشان میبینند. جریان نفوذی و واداده داخلی هم به دلیل وابستگی فکری و روحیه رفاه طلبانه، تنبل و اشرافی اش، نه میخواهد و نه میتواند این گزینه را محقق کند.
بنابر این، هم آمریکاییها هم نفوذی ها و وادادگان داخلی، به دنبال مذاکره هستند. آمریکاییها بر تحرکات نظامی شان در منطقه افزوده اند اما نه با هدف جنگ بلکه با هدف زمینه سازی برای عملیات روانی دنباله های داخلی شان تا جمهوری اسلامی را به میز مذاکره و تحمیل برجام های دیگر بکشانند.
رهبر انقلاب به صراحت اعلام کرده اند که جنگ نخواهد شد، مذاکره هم نخواهیم کرد، درحالی که جریان نفوذی و واداده داخلی به دنبال مذاکره است. سئوال این است که در نهایت نسخه رهبر انقلاب اجرایی میشود یا نسخه واداده های داخلی؟ است در نهایت پای میز مذاکره مینشینیم؟
پاسخ این است که بستگی به نقش آفرینی #خواص_جبهه_حق دارد. همانهایی که اطراف رهبری هستند، بازوان رهبری شمرده میشوند، حتی شاید برخی از انها در شوراها و نهادها منصوب ایشان هم باشند ولی در بزنگاه ها غائبند یا ساکتند یا درحال محاسبه اند که چگونه مناسبات شان را هم با رهبری حفظ کنند هم با جریانی که در داخل، صراحتا مقابل ایشان صف بسته است.
به نظرم، مشکل ما جبهه منفعل خودی است. همینها صفین را به علی (ع) و صلح با معاویه را به حسن (ع) تحمیل کردند. تحمیل و پذیرش مطالبات جریان باطل، محصول اراده «ولی حق» نیست بلکه محصول «اطرافیان ولی» است. امان از این ولایتمداران ساکت و محاسبه گر که لشکریان جریان باطل، در جبهه خودی اند. همین خواصی که برخی در #صف_اول نمازند!
این واقعیت تاریخی را قبلا در حوادث شیعی و حتی تاریخ انقلاب اسلامی بارها تجربه کرده ایم. رهبر معظم انقلاب با اشاره به این واقعیت در تحقق واقعه عاشورا میفرمایند:
«مسجد کوفه مملو از جمعیتی شد که پشت سر ابن زیاد به نماز عشا ایستاده بودند. چرا چنین شد؟ بنده که نگاه میکنم، میبینم #خواص_طرفدار_حق_مقصرند و بعضیشان در نهایت بدی عمل کردند. مثل چه کسی؟ مثل شریح قاضی.
شریح قاضی که جزو بنیامیّه نبود! کسی بود که میفهمید حق با کیست. میفهمید که اوضاع از چه قرار است. وقتی هانی بن عروه را با سر و روی مجروح به زندان افکندند، سربازان و افراد قبیله او اطراف قصر عبیدالله زیاد را به کنترل خود درآوردند.
ابن زیاد ترسید. آنها میگفتند: شما هانی را کشتهاید. ابن زیاد به شریح قاضی گفت: برو ببین اگر هانی زنده است، به مردمش خبر بده. شریح رفت و دید که هانی بن عروه زنده، اما مجروح است. تا چشم هانی به شریح افتاد، فریاد برآورد: ای مسلمانان! این چه وضعی است؟! پس قوم من چه شدند؟! چرا سراغ من نیامدند؟! چرا نمی آیند مرا از اینجا نجات دهند؟! مگر مردهاند؟!
شریح قاضی میگوید: میخواستم حرفهای هانی را به کسانی که دورِ دارالاماره را گرفته بودند، منعکس کنم. اما افسوس که جاسوس عبیدالله آنجا حضور داشت و #جرأت_نکردم! جرأت نکردم یعنی چه؟ یعنی همین که ما میگوییم «ترجیح دنیا بر دین!» شاید اگر شریح همین یک کار را انجام میداد، تاریخ عوض میشد.
اگر شریح به مردم میگفت که هانی زنده است، اما مجروح در زندان افتاده و عبیدالله قصد دارد او را بکشد، با توجّه به اینکه عبیدالله هنوز قدرت نگرفته بود، آنها میریختند و هانی را نجات میدادند. با نجات هانی هم قدرت پیدا میکردند، روحیه مییافتند، دارالاماره را محاصره میکردند، عبیدالله را میگرفتند؛ یا میکشتند و یا میفرستادند میرفت. آنگاه کوفه از آنِ امام حسین علیهالسّلام میشد و دیگر واقعه کربلا اتّفاق نمیافتاد!
اگر واقعه کربلا اتّفاق نمیافتاد؛ یعنی امام حسین علیهالسّلام به حکومت میرسید. حکومت حسینی، اگر شش ماه هم طول میکشید برای تاریخ، برکات زیادی داشت. گرچه، بیشتر هم ممکن بود طول بکشد.
farsi.khamenei.ir/speech-content?id=4790
@Mersad_MD