eitaa logo
مصباحیه ...
131 دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
8.8هزار ویدیو
493 فایل
مصباحیه ... اَلا ولایحمل هذا العَلَم اِلّا اهل البصر و الصّبر... معرفی شخصیت الهی و جهادی آیت الله #مصباح_یزدی...🌹 همراه با مطالب گوناگون خبری، تحلیلی، بصیرتی، اخلاقی، معرفتی و...🌸🌸🌸 @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 بالاترین لذت 1. هر انسانی، محبوب یا معشوقی دارد؛ محبوب یا معشوق انسان گاهی انسان است، گاهی علم یا ثروت یا قدرت یا منفعت یا شهرت و مانند آن است و البته معشوق برخی، امور معنوی و الهی است. 2. هیچ لذتی به اندازه لذت وصال به معشوق نیست؛ هر کس، هر معشوقی دارد، خواهان اوست و از رسیدن به معشوقش لذت می برد و هیچ لذتی را با آن عوض نمی کند و حتی دیگر امور را فدای رسیدن به معشوق می کند. 3. تنهاترین، ماندگارترین و مهمترین معشوق عالم که دیگر معشوق ها همه مظاهر و آیات او هستند، حقیقت هستی (یعنی حق تعالی) است. جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند با توجه به این مقدمات این نکته مهم روشن می شود که هیچ لذتی به اندازه لذت وصال به حقیقت هستی و معشوق کل نیست و کسی که اهل معرفت و صاحب دل است این وصال را با چیزی عوض نمی کند. اهل معرفت از این وصال به فناء فی الله تعبیر می کنند. انسان عارف، جز معشوق حقیقی، چیزی نمی بیند و هدف و مقصدی غیر از او ندارد. فاش می‌ گویم و از گفته خود دلشادم بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق که در این دامگه حادثه چون افتادم من ملک بودم و فردوس برین جایم بود آدم آورد در این دیر خراب آبادم سایه طوبی و دلجویی حور و لب حوض به هوای سر کوی تو برفت از یادم نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم وصال هر معشوقی، شرایط ویژه خود را دارد و وصال معشوق کل و حقیقت هستی و جان عالم، مشروط به معرفت و پاکی ظاهری و باطنی است؛ مشروط به دور شدن از آلودگی ها و ناپاکی هاست؛ انسان ناپاک نمی تواند با حقیقت هستی و جان جانان که سراسر پاکی و طهارت است، مأنوس شود. وحید واحدجوان @dr_vahedjavan
🔴درس‌هایی که از علامه مصباح باید آموخت 🔶درس سی و پنجم: بلندهمتی 🖊احمدحسین شریفی 🔶از دیگر ویژگی‌های علمی و عملی علامه مصباح بلندهمتی او بود. او هم در مسائل علمی و هم در امور عملی و تربیتی و فرهنگی همتی‌ بلند داشت. افق‌های دوردست را می‌دید و متفکرانه و بردبارانه و بدون هیچ تزلزل و رخوتی، مقدمات دستیابی به آنها را فراهم می‌کرد. سختی‌ کار و تنهایی سفر و سرزنش خارهای مغیلان و تشنگی‌های بیابان، کمترین خللی در عزم و اراده او ایجاد نمی‌کرد. 🔶همین روح بلند و همت بی‌نظیر او بود که عده‌ای از بهترین‌ها پروانه‌وار بر گرد وجود او جمع شده بودند. چه زیبا گفت که: غلام همت صاحب‌دلان جانبازم كه در عطيه، شكورند و در بليه، صبور 🔶 حقیقتاً در سخت‌کوشی و خستگی‌ناپذیری نمونه بود. و اگر جز این بود، چگونه می‌توانست علیرغم جریان رایج علم در حوزه و دانشگاه، نظامی آموزشی به کلی دیگری را طراحی و تدوین کند و آن را در مراکز رسمی کشور به تصویب برساند؟! برای شنا کردن بر خلاف جریان آب، افزون بر قدرت و جرأت و شجاعت، به همت بلند و سخت‌کوشی و خستگی‌ناپذیری هم نیاز هست. 🔶اگر نبود همت‌بلند آن مرد بزرگ چه کسی می‌توانست علیرغم همه سختی‌ها و مرارت‌ها و مشکلات جانکاهی که در مسیر توسعه علوم انسانی در حوزه‌های علمیه و ایجاد ساختارهای آموزشی جدید در دل حوزه وجود داشت، و علیرغم طعنه‌های دوستان و دشمنان، یک تنه مقاومت کند و ساختمان بزرگ و بی‌سابقة علوم انسانی اسلامی را در حوزه‌های علمیه بنیان نهد؟ و ده‌ها و صدها متخصص در رشته‌های مختلف علوم انسانی اسلامی تربیت کند؟ به تعبیر زیبای : نه هر درخت تحمل كند جفاي خزان غلام همت سروم كه اين قدم دارد @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔷 خواجه شمس الدّين محمّد شيرازى از نگاه عارف بزرگ آیة الله پهلوانی ✍خواجه در بيان حقايق و معارف الهى، مقامى والا، و منزلتى بس بلند دارد، بگونه اى كه هيچ يك از شعرا و ادباى فارسى زبان نمى توانند قدم جاى پاى او گذارده و مقامش را درك كنند، البته تقليد از خواجه ممكن است؛ امّا شيوايى بيان مطلبى است، و بيان حقايق و معارف در قالب اصطلاحات (زلف و خال و خط و غيره) امرى ديگر. خواجه بدون آنكه هيچ يك از اين دو امر معناى خود را از دست بدهد، و يا يكى را قربانى ديگرى كند، آن دو را به هم آميخته و شاهكار بزرگى را عرضه نموده، كه تمامى غزليّات وى شاهد بر اين مدّعا است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ ویژۀ روز حافظ ♨️ 🎥 ببینید | وقتی انسان حسابش را با خدا تسویه کند، احساس می‌کند وقتش کم است... 🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
✅ پندی مهم از جناب حافظ 🔹 گاهی بعضی با یک ادبیاتی خود را می‌گویند که خیلی مؤثر است و لذا مرحوم یک دارد در مورد حافظ؛ می‌فرماید: «دل را نکند بیدار الّا غزل حافظ». آن‌وقت درباره‌ی تلبیسات ، چقدر عجیب گفته: «گرچه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود» مرحوم فیض می‌گوید حافظ زبانش جوری است که کننده است، هشدار دهنده است. خب یک‌وقت به بنده که مثلاً هستم یک کسی می‌گوید: خودت را بپا! را بپا! اما یک‌وقت می‌گوید: اصلاً اگر می‌خواهی بشوی، این شرط را باید مراعات کنی!. این خیلی حرف است؛ یعنی تو پنجاه سال نامسلمانی کردی با مردم!، آن هم نه تنها در لباس بلکه در لباس اسلام! و بودن مسلمان‌ها! «گرچه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود» این مطلب از ریشه آدم را عوضی نشان می‌دهد، خب ذکر اﻳﻦ مطالب برای چی است؟ است دیگر!. ۸۲٫۱۰٫۸ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی seyedololama
🔴به یاد علامه حسن‌زاده در روز بزرگداشت حافظ 🖊احمدحسین شریفی 🔷روز بیستم مهر به نام روز بزرگداشت حافظ نامگذاری شده است. به همین مناسبت خاطره‌ای از علامه حسن‌زاده آملی(ره) در باره لزوم اهتمام به حافظ و آشنایی با مضامین عرفانی و معنوی آن عرض می‌کنم: 🔶شبی با یکی از دوستان در محضر علامه حسن‌زاده آملی بودیم. مصرعی از یکی از غزلیات حافظ را خواند. آن مصرع را درست به خاطر ندارم گویا این بود: «عرضه کردم دو جهان بر دل کار افتاده» سپس به آن دوست عزیزم فرمود: مصرع بعدی آن چیست؟ دوست ما عذرخواهی کرد و گفت: «نمی‌دانم.» ایشان پرسید: «چقدر با دیوان حافظ مأنوس هستید؟» پاسخ دوست ما این بود که: «هیچ» 🔶 خیلی ناراحت شد. با اینکه دوست ما معمم بود. اما علامه حسن‌زاده با تعجب پرسید: «آقا شما مطمئن هستید که طلبه‌اید؟ مگر می‌شود یک طلبه با دیوان حافظ ارتباط نداشته باشد؟ شما باید آنقدر با اشعار حافظ مأنوس باشید که وقتی یک مصرع آن را می‌شنوید مصرع بعدی را بگویید. دیوان حافظ دریای از عرفان و اخلاق و معنویت است. دیوان حافظ تفسیری عرفانی و معنوی از قرآن است: ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد لطایف حکمی با نکات قرآنی Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔹مقام معظم رهبری: 🌸اشعار قله های شعر فارسی، آکنده از اخلاق، عرفان و اسلام ناب است 🔹قلّه‌های شعر فارسی چه کسانی هستند؟ ، ، ، ؛ اینها قلّه‌های شعر فارسی ‌اند. شما ببینید شعر اینها که قلّه‌ی هنر شعریِ طول تاریخ ما است، در چه جهت هایی به کار رفته! سعدی یک بوستان دارد که بهترین اثر هنری او است -گلستان بعد از بوستان قرار میگیرد- در بوستان شما نگاه کنید، [می‌بینید] این هنر فاخرِ فوق‌العاده برجسته همیشه در خدمت اخلاق، در خدمت تعلیم، در خدمت تعهّد [است]؛ از اوّل تا آخرِ بوستان این جوری است [یعنی] هنر شعر در خدمت اخلاق است. سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمّد بس است و آل محمّد یا: به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست عاشقم بر همه عالَم که همه عالَم از اوست 🔹 [همین طور]؛ البتّه عقیده‌‌ی بنده این است که شعر زمینی در دیوان حافظ هست امّا بلاشک شعر عرفانی، شعر برجسته و شعر ممتاز است؛ بزرگانی مثل مرحوم علّامه‌ طباطبائی شعر حافظ را برای بعضی از شاگردانشان تفسیر می کردند که اینها نشسته‌اند آن تفسیرها را نوشته‌ اند و جمع کرده‌ اند و تدوین کرده ‌اند؛ یعنی عرفانِ شعر حافظ این [جور] است. عشقت رسد به فریاد گر خود بَسان حافظ قرآن زبر بخوانی با چارده روایت حافظ این [جور] است؛ قرآن را حالا از رو هم ما به سختی میخوانیم [امّا او] از بَر میخواند آن هم با چهارده روایت که هفت قاریِ معروفِ صاحبانِ سبکند که هر کدام دو راوی دارند، میشود چهارده روایت؛ یعنی اینها این جوری‌ هستند، این قلّه‌ی شعر است. 🔹 [همین طور]؛ فردوسی، «حکیم فردوسی» است؛ شما توجّه کنید، در بین شعرای ما «حکیم فردوسی» [مطرح] است؛ حکمت فردوسی حکمت الهی است. در عمق داستانهای فردوسی، حکمت گنجانده شده؛ تقریباً در همه‌ی داستانها یا بسیاری از داستانهای فردوسی، حکمت هست؛ لذا به فردوسی میگویند «حکیم فردوسی»؛ ما به کمتر شاعری در طول تاریخ حکیم میگوییم امّا اسم او حکیم فردوسی است. 🔷 که دیگر وضعش معلوم است؛ مولوی که یکسره و و و و خالص [است]؛ او هم این [گونه] است. اینها قلّه‌های شعر فارسی‌اند؛ اگر چنانچه بنا باشد که ما تصوّر کنیم که جنبه‌ی هنری و زیبایی‌شناختی شعر از جنبه‌ی معنوی و رسالتی و پیامیِ او جدا است، باید همه‌ی اینها را از دایره‌ی شعر بیرون بریزیم، بگوییم اینها شعر نیست؛ در حالی که برترین شعرهای زبان فارسی، اینها است. 🎙آیت الله خامنه ای 30/ 2/ 1398
💢 حافظ در چه شیرازی حافظ شد؟ ✅ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: 🔹 «زمان [حافظ] از لحاظ زمان سیاسی، یکی از بدترین زمانهای ایران است و من واقعا در تاریخ یادم نمی‌آید زمانی را و منطقه‌ای را که به قدر در زمان دستخوش تحولات گوناگون سیاسی، همراه باخرابیها و ویرانیها شده باشد. 🔹 اگر مبدا این دوران پادشاهی‌های زمان حافظ را، زمان شاه شیخ‌ابواسحاق‌اینجو بدانیم -که زمان شروع سلطنت او فکر می‌کنم، هفتصدوچهل‌وخورده‌ای است که دوران جوانی حافظ است، چون حافظ سال ولادتش معلوم نیست؛ هفتصدوبیست، هفتصدوهیجده، هفتصدوبیست‌ودو، روشن نیست که کی است، لکن حدودا می‌شود فهمید که در همان حول و حوشهفتصدوبیست است -حافظ جوان بیست‌وچند ساله‌ای بوده که این پادشاه به مسند حکومت می‌رسد و بعداز او حالا در زمان خود همین پادشاه جوان و خوش‌ذوق و مورد علاقه‌ی حافظ احتمالا و عیاش و زیبا وشاعر و ادیب، همین پادشاه با این خصوصیات هم جنگهای فراوانی را می‌کرده با امیرمبارزالدین درکرمان و با دیگران، یعنی خود این آدم هم نمی‌نشسته که حالا در شیراز به کار حکومت خودش بپردازد. جنگهای متعددی داشتند تا بالاخره منجر می‌شود به غلبه‌ی آل مظفر ...شاید حدود چهل سال تقریباچهل‌وچند سال خانواده‌ی آل مظفر اینها حکومت داشتند که وفات هم به احتمال زیاد هفتصدونودودو است ...ببینید در طول چهل سال، چقدر جنگ، چقدر خونریزی، چقدر همدیگرکشی و خویشاوندکشی و بیگانه‌کشی! 🔹 یک چنین وضعیتی در وجود داشته و دائما مردم شیراز زیر فشار ارعاب این دیکتاتورهای زبان‌نفهم مغرور قرار داشتند ...یک چنین وضعیت آشفته‌ای بر شیراز حکومت می‌کرده وحافظ حدود شاید چهل سال، چهل‌وپنج سال از عمر خودش را، در دوران این خانواده گذرانده.»۱۳۶۷/۰۸/۲۸
🔴علامه حسن‌زاده آملی و تفأل به حافظ 🖊احمدحسین شریفی 🔶علاقه به ادبیات فارسی از عنفوان جوانی بوده است. شبی که تصمیم می‌گیرد فردای‌ آن برای ورود به حوزه علمیه به شهرستان آمل مسافرت کند. نیمه‌های شب تفألی به دیوان حافظ می‌زند و ... خوب است شرح ماجرا را از نوشته خود ایشان در کتاب «شرح طائفه‌ای از اشعار و غزلیات حافظ» بخوانیم: 🔷«راقم را از عنفوان جوانى، با خواجه حافظ شيرين سخن كه در ديوان غزل صدرنشين است، الفتى و ارادتى شگفت بوده است. به سبب اين معارف چنين اتفاق افتاد كه در نخستين ليله مباركه كه به مشيت حق جل و علا، همت گماشته است و عزم را جزم كرده است تا دست به كارى زند كه غصه سرآيد، يعنى فرداى آن به آمل برود و در مدرسه مسجد جامع آن تحصيل علوم دينى را پيش گيرد كه شرح ماجراى آن را طول و عرض بسيار است هنگامى كه اهل خانه همگى را خواب نوشين در ربود، به اقتضاى اوان جوانى كه نفس قريب العهد به مبدا اصفاى خاص است، برخاست و وضو ساخت و ديوان حافظ بر روى دست گرفت و به سوى قبله ايستاد و صاحب ديوان را خطاب كرد كه از ديوان تو در كارها تفأل زنند، اما در آن گاه چه مى‌گويند و چه مى‌خوانند، آگاهى ندارم كه نورسته‌ام، نه درسى آموخته‌ام و نه سرى در سينه اندوخته‌ام. من سوره مباركه فاتحه را برايت قرائت مى‌كنم و ثواب آن را به روحت نثار مى‌نمايم تو هم به كرامت مرا در اين امر، كه گويند لسان الغيبى، دلالت و هدايت بفرما. ديوان را گشودم و ديده بر اين بيت افتاد: بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گير كه وقت مدرسه و بحث كشف كشاف است و ابيات ديگر غزل نيز هر يك به زبانى به ترغيب و تشويق گويا كه: كنون كه بر كف گل جام باده صاف است به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد که می‌ حرام ولی به ز مال اوقاف است به دُرد و صاف ترا حكم نيست خوش درکش كه هرچه ساقى ما کرد عين الطاف است ببر ز خلق و چو عنقا قياس كار بگير كه صيت گوشه‌نشينان ز قاف تا قاف است حديث مدعيان و خيال همكاران همان حكايت زر دوز و بوريا باف است غزل، بى‌تاب و بى‌خوابم كرد و از راه صحراگير كه مناسب حالم بود و همچنين از صيت گوشه‌نشينان و به خصوص از حديث مدعيان و خيال همكاران، حيرت بر حيرت افزود. تا شب را به روز آورد. ... از آن شب مُهر مِهر حافظ را بر لوح دل زده‌ام و بسيارى از ابيات قصايد و ساقى‌نامه و غزليات و رباعياتش را از بر كرده‌ام كه وى حافظ قرآن به كمال بود و من حافظ ديوان به نقص. تا برخى از نسخ خطى آن را كه نه چندان عتيقند به دست آورده‌ام و يك دوره ديوانش را تخليص كرده‌ام كه هر شعرى را بيت‌الغزل بود بر گزيده‌ام. اگر چه: شعرحافظ همه بيت الغزل معرفت است آفرين بر نفس دلكش و لطف سخنش Ahmadhoseinsharifi 🌹
💠 حجاب حق ▪️ یکی از بیانات نورانی حضرت ابی ‌الحسن اول امام کاظم (سَلامُ الله عَلَیه) مطلبی است که بزرگان ما در ادبیات ما از آن بهره‌ های فراوانی بردند. اگر کسی خواست به برود، این طور نیست که یک زمان و زمین مخصوص باشد، در جایی باشد و در جایی نباشد، این طور نیست؛ ﴿هُوَ مَعَكُمْ أَینَ ما كُنْتُمْ﴾. چگونه ما خدا را ملاقات نمی ‌کنیم، با اینکه در همه جا هست؟! مگر می ‌شود جایی ذات أقدس الهی نباشد و حضور نداشته باشد؟! این از کجاست؟ این از کجاست؟ چطور ملاقات نمی ‌کنیم؟ حکیم سبزواری و دیگران این را بازگو کردند _ همه اینها مستحضر هستید که هستند _ حکیم سبزواری دارد: پرده ندارد جمال غیر صفات جلال ٭٭٭ نیست بر این رخ نقاب نیست بر این مغز پوست ▪️ الآن پرده آفتاب چیست که ما آفتاب را نمی‌ توانیم ببینیم؟ چون اینکه ما می ‌بینیم نور آفتاب است، نه خود آفتاب؛ اینکه ما می ‌بینیم که می‌ گوییم «آفتاب آمد دلیل آفتاب»، این نور آفتاب است، اینکه خود جِرم آفتاب که نیست. خود آفتاب را هر کسی بخواهد طمع کند که ببیند کور می‌ شود، حتی آن وقت ‌هایی که کسوف هست، سفارش می ‌کنند که با چشم مسلّح ببینید. آفتاب با این چشم دیدنی نیست، چه رسد به خالق آفتاب! حرف حکیم سبزواری این است که غیر از نور خدا چیزی حاجب او نیست: پرده ندارد جمال غیر صفات جلال ٭٭٭ نیست بر این رخ نقاب نیست بر این مغز پوست جناب این را از کجا استفاده کردند؟ چه اینکه جناب هم همین راه را رفته است که «تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز»؛ اینها از کجا استفاده کردند؟ از بیان نورانی أبی ‌الحسن (سَلامُ الله عَلَیه) که این را مرحوم إبن ‌بابویه قمی نقل کرد _ این چه بیان عرشی ای است!_ فرمود: «لَیسَ بَینَهُ وَ بَینَ خَلْقِهِ حِجَابٌ غَیرُ خَلْقِهِ احْتَجَبَ بِغَیرِ حِجَابٍ مَحْجُوبٍ وَ اسْتَتَرَ بِغَیرِ سِتْرٍ مَسْتُور»؛ حضرت فرمود بین خدا و خلق، حجابی غیر از نیست! تا آدم خود را می ‌بیند، دیگر او را نمی ‌بیند؛ خود این فرد حجاب است، حجاب دیگری نیست، در و دیوار که حجاب نیست. 📚 حضرت آیت الله جوادی آملی، سخنرانی عمومی، 1397/06/06
✍حضرت رسول اکرم (ص) فرموده‌اند: برای یك مرد پس از قبول اسلام هیچ سودی بهتر و برتر از با یك درستكار نیست. زنی که مرد را با دیدن خود شاد سازد، از دستورش اطاعت نماید و در غیاب شوهر عفّت خویش و وی باشد. 📚 مکارم الخلاق، ص 101 ۵ 🌸🌸🌸🌸🌸
مبعث رسول اکرم ص.mp3
4.59M
💠 بیانات حضرت آیت اللَّه‏ خوشوقت ره 🌺 عید مبعث بر همه مسلمانان مبارکباد 🌺 🌸 14هزار ص 🌸 📌یکی از مسلمان‌ها روز است 📌اگر ما داریم، و داریم همه این‌ها به بعثت است 📌خدا گفته است من را خودم کردم خودم و ناصر آن هستم 📌هر کسی بخواهد آخر خدا بکند خدا او را و می‌کند 🔰کانال رسمی حضرت آیت اللَّه‏ خوشوقت تهرانی (ره) 🆔 @Khoshvaght_ir
🔴به یاد علامه حسن‌زاده در روز بزرگداشت حافظ 🖊احمدحسین شریفی 🔷روز بیستم مهر به نام روز بزرگداشت حافظ نامگذاری شده است. به همین مناسبت خاطره‌ای از علامه حسن‌زاده آملی(ره) در باره لزوم اهتمام به حافظ و آشنایی با مضامین عرفانی و معنوی آن عرض می‌کنم: 🔶شبی با یکی از دوستان در محضر علامه حسن‌زاده آملی بودیم. مصرعی از یکی از غزلیات حافظ را خواند. آن مصرع را درست به خاطر ندارم گویا این بود: «عرضه کردم دو جهان بر دل کار افتاده» سپس به آن دوست عزیزم فرمود: مصرع بعدی آن چیست؟ دوست ما عذرخواهی کرد و گفت: «نمی‌دانم.» ایشان پرسید: «چقدر با دیوان حافظ مأنوس هستید؟» پاسخ دوست ما این بود که: «هیچ» 🔶 خیلی ناراحت شد. با اینکه دوست ما معمم بود. اما علامه حسن‌زاده با تعجب پرسید: «آقا شما مطمئن هستید که طلبه‌اید؟ مگر می‌شود یک طلبه با دیوان حافظ ارتباط نداشته باشد؟ شما باید آنقدر با اشعار حافظ مأنوس باشید که وقتی یک مصرع آن را می‌شنوید مصرع بعدی را بگویید. دیوان حافظ دریای از عرفان و اخلاق و معنویت است. دیوان حافظ تفسیری عرفانی و معنوی از قرآن است: ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد لطایف حکمی با نکات قرآنی Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴علامه حسن‌زاده آملی و تفأل به حافظ 🖊احمدحسین شریفی 🔶علاقه به ادبیات فارسی از عنفوان جوانی بوده است. شبی که تصمیم می‌گیرد فردای‌ آن برای ورود به حوزه علمیه به شهرستان آمل مسافرت کند. نیمه‌های شب تفألی به دیوان حافظ می‌زند و ... خوب است شرح ماجرا را از نوشته خود ایشان در کتاب «شرح طائفه‌ای از اشعار و غزلیات حافظ» بخوانیم: 🔷«راقم را از عنفوان جوانى، با خواجه حافظ شيرين سخن كه در ديوان غزل صدرنشين است، الفتى و ارادتى شگفت بوده است. به سبب اين معارف چنين اتفاق افتاد كه در نخستين ليله مباركه كه به مشيت حق جل و علا، همت گماشته است و عزم را جزم كرده است تا دست به كارى زند كه غصه سرآيد، يعنى فرداى آن به آمل برود و در مدرسه مسجد جامع آن تحصيل علوم دينى را پيش گيرد كه شرح ماجراى آن را طول و عرض بسيار است هنگامى كه اهل خانه همگى را خواب نوشين در ربود، به اقتضاى اوان جوانى كه نفس قريب العهد به مبدا اصفاى خاص است، برخاست و وضو ساخت و ديوان حافظ بر روى دست گرفت و به سوى قبله ايستاد و صاحب ديوان را خطاب كرد كه از ديوان تو در كارها تفأل زنند، اما در آن گاه چه مى‌گويند و چه مى‌خوانند، آگاهى ندارم كه نورسته‌ام، نه درسى آموخته‌ام و نه سرى در سينه اندوخته‌ام. من سوره مباركه فاتحه را برايت قرائت مى‌كنم و ثواب آن را به روحت نثار مى‌نمايم تو هم به كرامت مرا در اين امر، كه گويند لسان الغيبى، دلالت و هدايت بفرما. ديوان را گشودم و ديده بر اين بيت افتاد: بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گير كه وقت مدرسه و بحث كشف كشاف است و ابيات ديگر غزل نيز هر يك به زبانى به ترغيب و تشويق گويا كه: كنون كه بر كف گل جام باده صاف است به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد که می‌ حرام ولی به ز مال اوقاف است به دُرد و صاف ترا حكم نيست خوش درکش كه هرچه ساقى ما کرد عين الطاف است ببر ز خلق و چو عنقا قياس كار بگير كه صيت گوشه‌نشينان ز قاف تا قاف است حديث مدعيان و خيال همكاران همان حكايت زر دوز و بوريا باف است غزل، بى‌تاب و بى‌خوابم كرد و از راه صحراگير كه مناسب حالم بود و همچنين از صيت گوشه‌نشينان و به خصوص از حديث مدعيان و خيال همكاران، حيرت بر حيرت افزود. تا شب را به روز آورد. ... از آن شب مُهر مِهر حافظ را بر لوح دل زده‌ام و بسيارى از ابيات قصايد و ساقى‌نامه و غزليات و رباعياتش را از بر كرده‌ام كه وى حافظ قرآن به كمال بود و من حافظ ديوان به نقص. تا برخى از نسخ خطى آن را كه نه چندان عتيقند به دست آورده‌ام و يك دوره ديوانش را تخليص كرده‌ام كه هر شعرى را بيت‌الغزل بود بر گزيده‌ام. اگر چه: شعرحافظ همه بيت الغزل معرفت است آفرين بر نفس دلكش و لطف سخنش Ahmadhoseinsharifi 🌹