🔸عبدالقدیر خان که امروز مُرد همانی است که برنامه هستهای ایران با کمک او راه افتاد. مسعود نراقی استاد دانشگاه شریف موفق شد در اروپا و امارات با شبکه عبدالقدیر خان ارتباط بگیرد و اواخر جنگ تجهیزاتی برای غنیسازی به ایران رسید.
🔹نراقی که مسئول غنیسازی بود پس از برکناری به آمریکا پناهنده شد و با سازمان سیا همکاری کرد. او دی ۹۸ از دنیا رفت. آمریکا از تلاشهای ایران برای غنیسازی خبر داشت اما تابستان ۲۰۰۳ (سال حمله به عراق) از طریق سازمان مجاهدین آن را تبدیل به یک پرونده بحرانی کرد.
🔸برنامه هستهای لیبی هم با شبکه عبدالقدیر خان راهاندازی شد. میگویند بسته کاملی با چندهزار سانتریفیوژ و چندین تن اورانیوم به آنها فروختند. برنامه لیبی اما پیشرفت زیادی نداشت. عاقبت قذافی از ترس نیافتادن در دومینوی اشغال مذاکره کرد و سال ۲۰۰۴ همه را یکجا به آمریکا تحویل داد.
🔹عبدالقدیر خان به انتقال دانش هستهای به ایران، لیبی و کره اعتراف کرد و پس از عفو ۵ سال در حبس خانگی ماند. با تلاشهای او پاکستان به بمب اتم رسید و توانست با هند موازنه قدرت برقرار کند. پدر بمب هستهای پاکستان در ۸۵ سالگی در اثر کرونا مُرد.
#دانشطلب
📝 عرف بازدارندگی ندارد، نهی کافی نیست
#دانشطلب
🔸 مجلس عراق در ۲۰۱۶ تصویب کرد که وارادات، تولید و فروش مشروبات الکلی ممنوع باشد. پس از چند سال این قانون بالاخره از ابتدای اسفند ماه عملی شد و حکومت عراق یک گام مهم در مردمی شدن جلو آمد. این همان گامی است که مصدق برنداشت و باعث شد فدائیان اسلام و آیتالله کاشانی از او فاصله بگیرند.
🔹 عراق یکی از قویترین عرفهای مذهبی را دارد و مثلا نمیتوان با ایران و ترکیه مقایسهاش کرد. نه دیکتاتورهای ضدحجاب و دشمنِ هویت دینی داشتهاند نه حکومتشان با پول نفت طبقهای نوکیسه و غربگرا بر ساختار حاکم کرده. نیازی به توصیف شهرهای مذهبی هم نداریم، با این حال به قوانین دینی نیاز پیدا کردهاند.
🔸 عرف به تنهایی کار نمیکند و هنجارهای اجتماعی به قانون هم نیاز دارند. عرف را بیشتر به عنوان منبعِ قانون باید در نظر بگیریم تا ضابطِ هنجارها. در دوره پهلوی به خوبی تجربه شد که عرف نمیتواند سیاست را مهار کند؛ نه در محیط شهری، نه در سواحل و تفریحگاهها و - به خصوص - نه در محیطهای هنری مثل سینما و تئاتر.
🔹 حتی نهی مردمی هم کافی نیست. سال ۱۳۸۰ آیتالله خامنهای در همین باره تصریح میکنند: «با شیوع منكرات و با تظاهرِ به آن باید مقابله كرد. اسلام مرتكبِ منكر را نصیحت و هدایت میكند؛ اما حد هم برای او میگذارد. با صِرف زبان و توصیه نمیشود كاری كرد. قدرت نظام باید جلوِ سیرِ فحشا و فساد را بگیرد».
🔸 عدهای میگویند اگر امری مورد توافق اکثریت باشد و نسبت به آن احساسِ تهدید کنند خود مردم مانع شیوعش خواهند شد اما این ادعا ذهنی است چون اقلیت میتوانند جریان بسازند و فضا را دست بگیرند. در بحرانِ کرونا معلوم شد حتی وقتی پای جان در میان است عرف کار نمیکند و جز با قانون نمیشود آلودگی را مهار کرد.
🔹 مثالِ دیگر عدالت است. عرف نتوانسته جلوی فقر مطلق و تبعیضهای زننده را بگیرد، نهیهای رسانهای هم نه چنان اثر داشته نه فساد را کم کرده. همانطور که نمیشود اقتصاد را آزاد کرد و حمایتها را برداشت تا مردم خودشان با صدقه و خیریه یا با نقد و توصیه جامعه را عادلانه کنند در فرهنگ هم رهاسازی نتیجه عکس میدهد.
🔸 محل نزاع چگونگی اجرا است. وقتی قانونی بد اجرا شود در هجمهها اینطور القا میکنند که اشکال از خود قانون است پس باید حذفش کنند. این همان تمثیلِ متناقضنما را به یاد میآورد که اگر سقف چکه کند باید سقف را برداریم! چاره اما در ترمیمی شدن رویکردها و متناسب کردنِ برخوردها است نه حذف مقررات به طور کلی.
🔹 حکومت دینی نمیتواند احکام اجتماعی را تعطیل کند و اگر عینکِ رسانهای و مجازی را کنار بگذاریم تصدیق خواهیم کرد که محدودیت در بدننمایی و تظاهر به منکرات از حمایت مردمی برخوردار هست. شانه خالی کردنِ ساختار شاید برخی سکولارها را راضی کند اما قیمتش سرخوردگی اکثریت و - به خصوص - مدفعان است.
📝 چند نکته درباره مناظره غنینژاد و درخشان
#دانشطلب
🔸 درخشان در مناظره با غنینژاد اصلا خوب ظاهر نشد و نامنسجم و پراکنده حرف زد. دائم به امام و رهبری ارجاع میداد و از همه بدتر اینکه گرایش اقتصادی امام و رهبری را یکی گرفت. به گرایشِ چپِ نظریهپردازان اقتصادی انقلاب (شهید صدر، مطهری، طالقانی و بهشتی) اذعان نکرد. فقط موضع انتقادیاش قابل دفاع بود.
🔹 غنینژاد اما یا خیلی بیسواد است یا خیلی عوامفریب. اول مناظره خیلی صریح گفت قانون اساسی متأثر از سوسیالیسم نوشته شده پس اسلامی و فقهی نیست. یعنی باید از طرف دیگر ماجرا (کاپیتالیسم) متأثر میشد تا اسلامی باشد! سوسیالیسم را به نفی مالکیت خصوصی و همه اسلام را به آزادی مالکیت تقلیل داد.
🔸 جای دیگری گفت امام و رهبری اقتصاددان نیستند پس حرفشان در اقتصاد ارزش علمی ندارد. اینجا هم بین «علم اقتصاد» و «مکتب اقتصادی» تفکیک نکرد و دومی را به سیاست تقلیل داد. علم اقتصاد (بحث درباره رشد و تورم و عوامل موثر بر تولید و تجارت) کار دانشگاهی است اما نظریه اقتصادی قطعا کار فقها است.
🔹 از همه جالبتر آخر مناظره بود که گفت امام خمینی مخالف سرمایهداری نبود. خودش ادعا کرد قانون اساسی تحت تأثیر سوسیالیسم نوشته شده و امام هم اقتدار سیاسی داشت، یعنی مخالف سرمایهداری نبوده اما اجازه داده گرایشِ چپ حاکم شود! درست مثل اشارهاش به تسخیر سفارت بود که تأیید و حمایت امام را حذف کرد.
🔸 در کل مناظره خوبی نبود و فکر نمیکنم خود دو طرف هم از نتیجه راضی باشند. دعوا ولی روشن است: یک طرف اقتصاد را آزاد میخواهد تا سرمایهدار سلطه پیدا کند و به تبع آن در سیاست و فرهنگ و.. حکمفرما شود، اما طرف دوم میخواهد اصول انسانی و اخلاقی اولویت داشته باشند نه سود و انباشت سرمایه.
📝 سرزنش پیوستِ تجاوز است
#دانشطلب
🔸 اینکه بخشی از مردم در اروپا فاشیست و نژادپرست میشوند تقصیر کیست؟ تبلیغاتِ گروههای خاص یا آموزش و رسانههای غرب؟ حالا به این سوال پاسخ بدهید: اینکه عدهای در ایران سکولار و دینگریز میشوند تقصیر کیست؟ تهاجمِ غربیها یا آموزش و رسانههای نظام؟
🔹 غربگراها معمولا پاسخهای متفاوتی به این پرسشها میدهند اما ارزشیها غالبا یکدست و بیتناقض هر دو را به عوامل بیرونی یا حاشیهای ربط میدهند. در ایران آنقدر با شلختگی و بهمریختگی درگیر هستیم که پاکیزه بودنِ ذهن و روان از چنین پریشانیهایی امتیاز به حساب میآید.
🔸 معمولا یک دسته «عوامل زمینهای» داریم و یک دسته «عوامل محرک». اینکه ما ضعیف هستیم و تبلیغات و رسانههای موثری نداریم دلیل نمیشود قربانی شدنِ عدهای در تهاجم غربیها را تقصیر خودمان بدانیم. سرکوفت زدن به قربانیها در واقع کمک رساندن به متجاوزها است.
🔹 قربانی حتی اگر تنبلی و کوتاهی کند همیشه «تجاوز تقصیرِ متجاوز است» و باید با شدیدترین واکنش مواجه شود. فرقی نمیکند تجاوز بدنی و جنسی باشد، یا تجاوزِ قومی و نژادی مثل اسرائیل، یا نظامی و سیاسی مثل آمریکا در سرزمین میانه، یا فرهنگی مثل غرب در برابر اسلام.
🔸 با این حساب اگر بعضی جوانها در اروپا به گروههای تروریست میپیوندند عامل اصلی بوقهای وهابی هستند. اول از همه باید بساطِ سنیهای تندرو و مسجدها و رسانههایشان را جمع کنند. فقر و تبعیض و ناکارآمدی در غرب دلایل کافی برای پیوستنِ عدهای به القاعده و داعش نیستند.
🔹 در ایران هم موجوداتی که اسمشان را «سکولارهای تکفیری» گذاشتیم و مرامشان را «فاشیسم آزادیخواه» توصیف کردیم محصولِ سیستم نیستند! عیب و ایرادهای زیادی در ساختار هست که زیر فشار و تحریم بیشتر شده اما پیدا شدن گرایشهای متجاوز و خونریز عاملِ بیرونی دارد.
🔸 همانطور که رضاخان برآمده از فرهنگ ایرانی نبود و ربطی به آموزش و ساختار بومی نداشت (انتخابِ انگلیسیها بود که به سکولارهای تندرو متصلش کردند) فحاشان و خشونتگراهای ضد حیا و اخلاق ربط به نظام دینی و نقصهایش ندارند، مستقیما محصولِ غرب هستند.
🔹 امثال رشیدپور هم که تشویق کودکان به سکس و الکل و مواد را «گفتمان نسل نو» میدانند ربطی به تربیت دینی ندارند. در رسانههای نظام راهشان دادهاند اما سبک زندگی را از خانواده یا رسانههایی مثل «من و تو» میگیرند. انتخابِ خودشان است که در مقابل اخلاق و حیا بایستند.
🔸 نقدِ عوامل زمینهای حتما میتواند تنشها را کاهش بدهد اما فقط از کسانی پذیرفتنی است که به ارزشها باور داشته باشند. مثلا کسی که خودش غربگرا است و برای آزادی اخلاقی (نابودی حیا و ناموس) میجنگد در اوج کلاشی است اگر گریبان مذهبیها را بگیرد که شما باعث بیاخلاقی شدید!