🎙ولادت آیت الله #سیدمرتضی_کشمیری فقیه، محدث، عارف و استاد حوزه (۱۲۶۸ق)
🔹سید مرتضی در هشتم ربیع الثانی ۱۲۶۸ هجری (۱۱ بهمن ۱۲۳۰ش) در شهر لکنهو در بلاد هندوستان دیده به جهان گشود و پس از آموزش علوم مقدماتی در زادگاهش، در سال ۱۲۸۴ق در ۱۶ سالگی به قصد اعراض از هند عازم عتبات شد و در علوم حدیث، فقه، اصول، اخلاق، فلسفه، رجال و سایر علوم اسلامی متبحر سد و به درجه اجتهاد دست یافت.
🔷از اساتید ایشان می توان به میرزای شیرازی، ملاحسینقلی همدانی، میرزا حسین خلیلی و شیخ زین العابدین مازندارانی اشاره کرد.
🔸ایشان پس از ارتحال استاد عرفانش ملاحسینقلی همدانی در ۱۳۱۱ق شروع به تدریس علوم اسلامی و تربیت شاگردان پرداخت.
☄️از شاگردان ایشان می توان به آقا بزرگ تهرانی، میرزا جواد ملکی تبریزی، شیخ عبدالکریم حائری شیرازی و شیخ محمدحسین غروی اصفهانی اشاره کرد.
⚡️از ایشان آثار متعددی بر جای مانده، از جمله آنها اعلام الاعلام فی علم الرجال، رساله فی اعمال الهندسه، تعلیقه بر کتابهایی از جمله تقویم المحسنین، الحاشیه للمولی غلام یحیی، شرح التلخیص الچغمینی و حاشیه بر کتابهای شرح لمعه، قوانین و ریاض المسائل می باشد.
🍁ایشان سرانجام در بغداد(به علت مسمومیت توسط یک پزشک) آثار مرگ را در خود مشاهده کرد و عازم کاظمین شد و در آنجا در تاریخ ۱۳ شوال ۱۳۲۳ ق (۲۰ آذر ۱۲۸۴ش) مرحوم شد و در حجره هندی های حرم امام حسین نزدیک باب زینبیه دفن شدند.
#زندگی_نامه
🔺خوراکش کالعدم بود!
▫️آیت الله بهجت:
🔹از یکی از شاگردان آقا #سیدمرتضی_کشمیری رحمهالله نقل شده که ایشان در عبادت کمنظیر بودند.
🔸دو ساعت بعد از مغرب افطار میکرد؛ و با اینکه دکتر درباره ایشان گفته بود که ریاضت، کبدش را کوبیده و از بین برده است؛ خوراک ایشان کالعدم بود؛ کأَنهُ لا یأْکل وَ لا یشْرَبُ (گویا نه میخورد و نه میآشامید). نه مثل ما!
📚در محضر بهجت، ج۲، ص۳۱۰
🔺جواب استخاره!
▫️شيخ حسين همدر:
🔹يك سال وقتى كه حُجّاج براى زيارت بيتالله الحرام مىرفتند، خيلى به زيارت پيامبر خدا (ص) مشتاق شدم و قصد كردم كه همراه حُجّاج، پياده بروم تا به كسى زحمت ندهم. هيچ كس غير از خداوند عالَم از اين نيّت حقير مطلّع نشد.
🌦خدمت جناب #سیدمرتضی_کشمیری مشرّف شدم كه ايشان براى اين كار استخاره كند تا هيچ ترديدى برايم باقى نمانَد و عزمم را جزم کنم و راهى شوم. در حرم مطهّر حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام) خدمت ايشان رسيدم و عرض کردم: «استخارهاى با قرآن بفرماييد.»
💢استخاره كردند و اين آيه آمد: « يا أيّها الذين امنوا لاتدخلوا بيوت النبّى إلّا أن يؤذن لكم .» تبسّمى كرد و فرمود: «بهتر است در خدمت حضرت أبوالأئمّة [اميرالمؤمنين عليه السلام] باشيد. هنوز مأمور نيستيد كه پياده به حج و با اين حالِ ندارى و زحمت و تعب به زيارت پيغمبر خدا [ص] برويد. إنشاءالله بعداً با استطاعت به حج و زيارت مشرف مىشويد؛« فانّ مع العسر يسراً، إن مع العسر يُسراً.».
🌀من خيلى متعجّب شدم كه ايشان چگونه اين مطلب را فهميدند؟ واگر فرض كنيم از دلالت آيه [اى كه در جواب استخاره آمد] به اين پاسخ رسيدند، اينكه من پياده مى خواهم بروم را از كجا فهميدند؟!
🔺تأیید شجره نامه!
▫️آیت الله شبیری زنجانی:
🔹آقای سید مجتبی شبیری اخوی زاده از آقا سید حسین نوه مرحوم #سیدمرتضی_کشمیری نقل کرد:
⚡️در هندوستان در سیادت آسید مرتضی کشمیری تردید کردند. ایشان به مشهد رفتند و متوسل به حضرت رضا شدند که شجره نامه مرا تأیید کنید و گرنه من عمامه را بر می دارم.
🍁شجره نامه را زیر بالش می گذارد و می خوابد. صبح که بلند می شود، می بیند مهر حضرت علی بن موسی الرضا (ع) در آن منقش شده است.
🔸آقا سید حسین گفتند: من آن شجره نامه و مهر آقا را زیارت کردم.
#حضرت_امام_رضا
📚کتاب جرعه ای از دریا، جلد دوم، صفحه ۳۹۸.
🔺دیگر نبینم...
▫️مرحوم استاد سید علیاکبر صداقت، شاگرد آیت الله سیدعبدالکریم کشمیری :
🔹آقا #سیدمرتضی_کشمیری با دو نفر برای زیارت کربلا پیاده میرفتند به کاروان (سرشور) رسیدند، آقا در بیرون کاروانسرا مشغول نماز شد و آن دو نفر به او اقتدا کردند.
🔸یکمرتبه شیری پیدا شد و نزدیک آمد و نشست. آن دو نفر ترسیدند.
⚡️ بعد از نماز آقا سید مرتضی گوش شیر را گرفت و فرمود:«دیگر تو را نبینم که زوّار امام حسین علیهالسلام را بترسانی».
🍁 پس از آن دیگر آن شیر دیده نشد.
📚سایت گلستان کشمیری
😶
🔺تأیید شجره نامه!
▫️آیت الله شبیری زنجانی:
🔹آقای سید مجتبی شبیری اخوی زاده از آقا سید حسین نوه مرحوم #سیدمرتضی_کشمیری نقل کرد:
⚡️در هندوستان در سیادت آسید مرتضی کشمیری تردید کردند. ایشان به مشهد رفتند و متوسل به حضرت رضا شدند که شجره نامه مرا تأیید کنید و گرنه من عمامه را بر می دارم.
🍁شجره نامه را زیر بالش می گذارد و می خوابد. صبح که بلند می شود، می بیند مهر حضرت علی بن موسی الرضا (ع) در آن منقش شده است.
🔸آقا سید حسین گفتند: من آن شجره نامه و مهر آقا را زیارت کردم.
#امام_رضا
📚کتاب جرعه ای از دریا، جلد دوم، صفحه ۳۹۸.
🥺